آملیا اِیرهارت Amelia Earhartنخستین زن خلبان جهان
ترجمه از گارگین فتائی
.
در طی جنگ جهانی اول "آملیا اِرهارت Amelia Earhart"از خلبانهای مجروح، داستانهای ماجراجویانه می شننید . این خلبانها به ویژه ماجراجوئی های شجاعانه خود در زمان جنگ را توصیف می کردند و در توائائیهای خود در برخورد با شرایط سخت جوک هایی می گفتند . بعد از جنگ جهانی اول آملیا ایرهارت درسهای خلبانی را گرفت. او به سرعت می آموخت ولی هزینه این درسها بیشتر حقوق و درآمدش را بر بر می گرفت .
اما او آن درسها را می خواست بنابراین برای پرداخت هزینه های آن دو شغل گرفت او در یک شرکت مخابراتی منشی گری کرد و همچنین برای یک شرکت شن و سنگریزه به عنوان راننده کامیون کمپرسی کار می کرد .
اعضاء خانواده اش پولهای خود را جهت خرید یک هدیه - یک هواپیمای دوباله کوچک – به مناسبت جشن تولد بیست و چهار سالگیش روی هم گذاشتند و آن یک هدیه عالی بود.
آملیا ایرهارت به زودی آموخت که وقتی شخصی دارای یک هواپیما است نیاز به مقدار زیادی پول هم دارد .
او برخی اوقات مانوورهای خطرناکی قبل از اینکه معلمش مطمئن شود که او می تواند هواپیما را به راه اندازد اجرا می کرد .
در ابتدا وقتی او عامدانه هواپیما را چرخاند هر کسی نمی توانست با چشمانش آن را باور کند. تماشاچیان وقتی شندیدند که موتور هواپیمای او در یک چرخش متوقف شده است نفس نفس می کشیدند .
اما آملیا ایرهارت چندین بار هواپیما را از چرخش بیرون کشیده و آن را به سلامت بر روی زمین نشاند و همه از این کار اذت بردند .
وقتی یک هوانورد می خوهد رکوردی را بشکند باید خیلی سخت کار کند و نگه دارنده رکورد هوانواردی هم ناگزیر است در کتاب های رکوردها ثبت جدیدی وارد کند . آنها پرواز آملیا ایرهارت را در ارتفاع چهارده هزار فوتی دیده بودند .
ترک تحصیل کنندگان کالج ها غالباً به خاطر ترک مدرسه احترامی کسب نمی کنند اما این به این معنی نیست که هر دانش آموزی که از کالج ترک تحصیل می کند زندگی خود را تباه می سازد .
دانش آموزان گاهی در می یابند که رشته انتخابی خود را دوست ندارند . مردم ، افرادی مثل آملیا را که مدرسه را به خاطر پرواز رها کرد دوست دارند چرا که چنین افرادی باید از خود بسیار مطمئن باشند .
پرواز با همواپیما در میان رشته های پیشنهادی در کاتالوگ دانشگاه کلمبیا نبود و آمایا ایرهارت به همین خاطر ترک تحصیل کرد بنابراین هر دانشگاهی باید در این مورد سربلند باشد .
وقتی آملیا ایرهارت اولین زنی شد که با هواپیما از روی اقیانوس اطلس عبور کرد . او پولی نمی گرفت بلکه او سواری مجانی کرده و شهرت و پیشنهادات شغلی دریافت می کرد . هر پرواز کننده ای فکر نمی کند که این پاداشها برای آن زمان خودش و دردرسرهای سفر آن دوره کافی بوده باشند اما آملیا به تمام تجربه خود از این امر لذت می برد. پس از آن او کتابی در باره آن پرواز نوشت که برای ا ویک "اولین " دیگری به ارمغان آورد . یک ناشر ، یک مدیر تجاری زیرک و یک شوهر همگی جمع شده در یک مرد یعنی " جورج پوتنام George Putnam" ( پوتنام استقلال لگام گسیخته آملیا را نیز درک می کرد - هر مردی توافق و قرارداد قبل از عقد مبنی بر اینکه بگوید همسرش بتواند هر زمان که بخواهد طلاق بگیرد را امضا نمی کند ) .
اولین سازمان ملی برای زنان خلبان از سوی آملیا ایرهارت و یک دوست تاسیس شد که اعضاء آن با این باور که هر زنی باید از علایق خود پیروی کند استخدام می شدند . روی هم رفته چه کسی اولین پرواز تک نفره از هونولولو به ایالات متحده ، از لوس آنجلس به مکزیکو سیتی و از مکزیکو سیتی به نیوجرسی را انجام داد؟ بله او بود آملیا ایرهارت . هیچ زنی تا آن زمان نتوانست بیش از آمیلیا ایرهارت ثابت کند که می تواند مشاغلی را که به طور سنتی برای مردان رزرو شده است راه بیاندازد .
گدشته آمیلیا ایرهارت در ابتدا هرگز کامل نبود وقتی او سعی کرد اولین خلبانی بشود که از اطراف جهان به سمت استوا پروازکند او در مکانی روی اقیانوس آرام ناپدید شد. دولت آمریکا پوششی حدود ئویست و شصت و پنج هزار مایل از فضای هوایی و دریایی را در جستجوی او گشت اما چیزی پیدا نکرد .
در سال 1994 یعنی پنجاه و هفت سال بعد از ناپدید شدن آملیا ایرهارت "ویکی وان مِتِر Vicki Van Meter"دوازده ساله جوان ترین زن خلبانی شد که از عرض اقیانوس اطلس پرواز کرد . او از آگوستا Augusta در ایالات مین Maineاز نطقه بسیار نزدیک به جایی که آمیلیا ایرهارت شروع به پرواز کرده بود هواپیمایش را بلند کرد . وقتی وان متر به آرامی در گلسگو Glasgowبه زمین نشست هر کسی به او تبریک گفت و وان متر احساس خوشاوندی خاصی با سلف سابق خود یعنی آمیلیا ایرهارت نمود .