بیا به من گوش فرا ده Ա՛րիինձա՛նգաճկալ
ترانه ای از سایات نوواSayat-Nova
توضیحات ، آوانویسی و ترجمه به فارسی از گارگین فتائی
.
.Սայաթ-Նովաسایات نووا (Sayat-Nova ) صیاد نوا یا کسی که نواها را صید و شکار می کند و البته این لقب وی است نه اسم واقعی او .
نام اصلی او هاروتو سایاتیان Harutyun Sayatyanمتولد چهاردهم ژوئن 1712 در تفلیس و وفات بیست و دوم نوامبر 1795 در ارمنستان . نوازنده ، شاعر ، ترانه سرا و از عاشیق ها و گوسان های ارمنی است .او به چهار زبان ارمنی ، ترکی ، فارسی و گرجی تسلط کمامل داشت و همین باعث شده که به مقدار زیادی از این زبانها در اشعار و ترانه های خود استفاده کرده و باعث غنا و شیرینی بیشتر آنها شود .
البته نکته مثبت دیگر این کار وی این است که بر خلاف بسیاری از تضادهای فرهنگی که بویژه بعد از فروپاشی شوروی و رشد فزاینده احساسات ناسیونالیستی در ممالک قفقاز یعنی ارمنستان ، آذربایجان و گرجستان شدت گرفت، در اصل موسیقی سایات نووا که به هر سه زبان است می تواند راهگشا و زمینه نزدیکی فرهنگی میان این ملتها باشد .
1: سایات نووا به مقدار زیادی از کلمات فارسی در اشعار خود بهبره برده که علت آن علاوه بر غنای زبان فارسی ، تسلط فرهنگی ایران بر قفقاز در دوره وی بوده و همچنین گفته می شود که سایات نووا در لشکرکشی های نادر شاه به هندوستان سمت نوازندگی داشته . علاوه بر نادرشاه وی در دربار هراکل دوم شاه گرجستان هم حضور داشته است .
اشعار وی عمدتاً رنگ غزل و حالت عاشقانه دارد اما برخی از اشعار وی هم بیشتر به سمت جنبه عرفانی صرف گرایش دارد تا توام با عشق که ترانه زیر یکی از این موارد است
کلمات فارسی که وی در این ترانه به کار برده به قرار زیر هستند
Դիվանա
Divana
دیوانا یا همان دیوانه
Հայա
Haya
حایایاهمانحیا
Ադաբ
adab
آداب یا عمان ادب
Եար
Yar
یار
Ղալամ
ghalam,
قالام یا همان قلم
Դավթար
daftar
دافتار یا همان دفتر
Դամաղի
damaghi
داماق یا همان دماغ یا عقل
Հալալ
Halal
حالال یا همان حلال
Սաբըր
sabr
صابر یا همان صبر
Շար
shar
شار یا همان شرع
Դէվէրիդ
deverits
دِوِرید یا همان دیوها
Խաթրի
khatru
خاطری یا همان خاطر
Ումբրըն
اومبرت یا همان عمر
umbre
2: تعدادی از کلمات ارمنی به کار برده توسط وی در ترانه ها و اشعارش البته با لهجه زمان خود و بیشتر با لهجه ارامنه تفلیس بوده لذا املا و تلفظ آن کمی با ارمنی فعلی متفاوت است ولی این تفاوت ، چندان زیاد نیست
متن ارمنی
Ա՛րի ինձ ա՛նգաճ կալ, ա՛յ դիվանասիրտ,
Հա՛յասիրէ, ա՛դաբսիրէ, ա՛րսիրէ.
Աշխարհքըսքունն ըլի, ի՞նչ պիտիստանի`
Ա՛ստուաձ սիրէ, հո՛գիսիրէ, եա՛րսիրէ:
.
Էն բանն արա, վուր Աստըձու շարքումն է,
Խըրատնիրընգըրած Հարանց վարքումն է
Յիրիք բան կայ` հոգու, մարմնու կարգումն է`
Գի՛ր սիրէ, ղա՛լամ սիրէ, դա՛վթար սիրէ:
.
Ե՛կ, ա՛րի սի՛րտ, մընա՛ դուն մէ դամաղի,
Հա՛լալ մըտիկարա հացիու աղի.
Հէնց բա՛ն արա` մարդ վըրէդ չը ծիծաղի.
Խըրա՛տ սիրէ, սա՛բըրսիրէ, շար սիրէ:
.
Հըպարտութինչ անիս` դուր գուքաս Տէրիդ,
Խոնարհո՛ւթին արա կանց քիզ դէվէրիդ,
Աստուաձ դիփունանցըն մին հոգի էրիտ.
Ա՛ղքատ սիրէ, ղօ՛նաղ սիրէ, տա՛ր սիրէ:
.
Սայա՛թ-Նովա, է՛րնէկ քիզ, թէ է՛ս անիս`
Հոգուդ խաթրի մարմնուդ ումբրըն կէս անիս.
Թէ գուզիս, վուր դադաստան չը տեսանիս`
Վա՛նք սիրէ, անա՛պատ սիրէ, քա՛ր սիրէ
.
توضیحات در بخش ارمنی
مصرع اول از بند اول
Անգաճاین کلمه را سایات نوا به صورت « آنگاج » angajآورده که در واقع گونه محاوره ای کلمه آکانج akanj به معنی گوش است
مصرع دوم از بند اول
ա՛րیا آر که البته گفته می شود حرف اول آن یک « ی» بوده جا افتاده و معمولاً آن را به صورت « یار» می نویسند اما من فکر می کنم این استدلال چندان درست نباشد چرا که یار در مصرع آخر همین بند آمده بنابراین باید کلمه دیگری با توجه به دو کلمه قبلی یعنی حیا و ادب باشد
من فکر می کنم احتمالاً اینجا باید یکی از این دو کلمه مد نظر بوده باشد
یا sharmشارم یا همان شرم بوده که به حیا و ادب می خورد
و یا کلمه hunarهونر یا همان هنر بوده که با توجه به کلمات قبلی بیشتر به این مصرع می خورد که « ه » و« و » از آن حذف شده است
مصرع سوم از بند اول
քուննըլի - kunn eliنگارش قدیمی و احتمالا ارمنی تفیلیسی است و در زبان ارمنی معاصر به صورت քոնը լինիیا kone liniاست که به معنی « مال تو باشد » است
مصرع آخر از بند اول
Սիրէمعادل سیره sireنگارش قدیمی است و نگارش فعلی به صورت سیریر sirirاست که فعل امر از دوست داشتن می باشد
مصرع اول از بند دوم
Էնاِن در زبان محواره است و در زبان نگارشی به صورت آین aynاست و به معنی « آن » می باشد
Վուրوور در زبان کنونی به صورت وُر vorاست که به معنی حرف ربط « که » است
مصرع دوم از بند دوم
Խըրատնիրընخرادنیرت khradnirnلهجه ارمنی تفلیسی است و معادل فعلی آن خرادنِرد khradnernبه معنی پندها و نصایح آن است
Հարանցهرارنتس harantsبه معنی جلسه دینی در مورد رفتار مقدسین است
مصرع سوم از بند دوم
Յիրիքهیریک که در زبان امروزی به صورت یِرِک yerek به معنی سه است
مصرع اول از بند سوم
դունմէدون مِه dun meکه به خاطر حفظ وزن شعر و به سبک نگارش قدیم است و الان معادل آن که می شود « تو یک » « دو مِک du mek» است
مصرع اول از بند چهارم
Չանիսچانیس . شکل معاصر این کلمه چانِس chanesاست به معنی « انجام ندهی»
Գուքասگوکاس یعنی می آیی یا خواهی آمد . که معادل معاصر آن کگاس kgasاست
مصرع دوم از بند چهارم
Քիզکیز به معنی خودت یا خودت را که معادل امروزی آن کِز kezاست
مصرع سوم از بند چهارم
Դիփունանցընدیپونانتس dipunantsبه معنی « به همه » یا همگی که واژه ای گرجی است
مصرع چهارم از بند چهارم
Ղօնաղقوناق ghonaghدر زبان محاوره ای ارمنی به معنی مهمان است اما در زبان نگارشی و رسمی تر به مهمان هیور hiurگفته می شود
مصرع اول از بند پنجم
էրնէկքիզ اِرنِک کیز ernek kizکه البته به سبک قدیم و بیشتر محاوره است و به معنی « خوش به حالت» است که معادل فعلی آن یِرانی کِز yrani kezاست
Անիսآنیس anisلهجه ارمنی تفلیسی و به معنی« انجام دهی » است که معادل فعلی آن آنِس anesمی باشد
مصرع دوم از بند پنجم
Մարմնուդمارمنود marmnudبه معنی تن و بدنت است که معادل فعلی آن مارمیند marmindمی باشد
مصرع سوم از بند پنجم
Գուզիսگوزیس guzisلهجه تفلیسی و محاوره ای ارمنی به معنی « می خواهی» که در زبان فعلی کوزِس kuzesاست
Դադաստանداتاستان datastanمعادل دادِستان پارسی باستان است که البته به معنی جایگاه داد و گرفتن حق و کلاً در زبان فارسی پهلوی به معنی مجموعه قانون و مقررات بوده اما در زبان ارمنی بیشتر به معنی روز رستاخیز و جزای روز قیامت است
آوانویسی انگلیسی
Ari in angaj kal ay divana sird
Haya sire , adab sire , yar sire
Ashkharks kunn eli inch bidis dani
Asdvats sire , hoki sire , yar sire
.
En bann ara vur Asdtsu sharkumn e
Khradnerrn grvats harants varkumn e
Hirik ban ka hoku , marmnu kargumne
Gir sire, ghalam sire , daftar sire
.
Ek ari sirt mna dun me damaghi
Halal mtik ara haxi u aghi
Hents ban ara mard vred che tsitsaghi
Khrat sire , sabr sire , shar sire
.
Hpardutiun chanis , dur kugas Derin
Khonarhutiun ara kants kuz deverits
Asdvats dipunantsn min hoku erit
Aghkat sire , ghonagh sire , tar sire
.
Sayat nova ernek kez tee s anis
Hokut khatru marmnit umbre kes anis
Te guzis vur datastan che mdnis
Vank sire , anabad sire , kar sire
ترجمه به فارسی
بیا پیش من و گوش فراگیر ای دل مجنون
شرم و حیا ، ادب و عشق را دوست بدار
اگر دنیا مال تو باشد چه خواهی برد
خداوند ، جان و یار را دوست بدار
.
کاری را بکن که در ردیف خداوند است
پند هایی که توسط جمع مقدسان نوشته شده است
سه چیز هست که در نظم تن و روان موثر است
کتاب ، قلم و دفتررا دوست بدار
.
ای دل بیا و در یک حالت بمان
نگاه حلال به نان و نمک بیانداز
کاری بکن که آدم بر تو نخندد
اندرز ، صبر و قانون شرع را دوست بدار
.
گر غرور نورزی در نزد خدا محبوب خواهی شد
فروتنی پیشه کن و خود را از دیو و شر برهان
خداوند یک نفر را به همه داد
فقیر ، مهمان و دیگران را دوست بدار
.
سایات نووا خوشا به حال تو اگر این را انجام دهی
به خاطر روح و روان، زندگی جسمانیت رو نصف کنی
اگر می خواهی روز قیامت را نبینی
عبادت و سنگ و بیابان را دوست بدار
.
توضیحات ترجمه فارسی
منظور بند اول این است که از مال اندوزی و طمع دست بردار که چیزی نخواهی برد و به چیزهایی دل ببند که ارزش دل بستن داشته باشد.
در مصرع اول از بند دوم منظور از « کارهایی بکن که در ردیف خداوند باشد » یعنی کارهایی انجام بده که در زمره کارهای خداپسندانه و در صف آن باشد .
در مصرع دوم از بند دوم منظور مجمعی بوده به نام هارانتس harants که در آن در باره پند واندرزهایی که جمع مقدسان داده اند صحبت می شود
دو مصرع آخر بند دوم نشانه توجه و علاقه بسیار سایات نوا به دانش و نگارش و قلم و نقش آن در رشد تن و روان است .
در مصرع اول از بند سوم منظور از حالت همان دماغ یا طرز فکر است یعنی در یک طرز فکر بمان و دچار تزلزل روحی و فکری نشو
سه مصرع بعدی تاکید وی به انجام شریعت و دوری از ارتکاب گناه است
مصرع اول از بند چهارم مصداق بارز بزرگترین گناه یعنی غرور در مسیحیت است و به همین دلیل نگاشته است که اگر غرور نداشته باشی نزد خدا محبوبی زیرا در مسیحیت غرور بزرگ ترین گناه از میان گناهان هفت گانه است
مصرع دوم از بند چهارم : دیو و شر در مسیحیت هم سابقه دارد و البته گفته می شود از زرتشت وارد سایر ادیان شده اما این امر اثبات نشده زیرا درکتاب مقدس در چندین آیه در مورد شریر و دیو صحبت شده است
در مصرع سوم منظور از اینکه خدا یک نفر را به همه داد مسیح است که در الیهات مسیحی خداوند مسیح را به همه دنیا داد تا جهان از گناه رهایی یابد .
مصرع چهارم از بند چهارم مصداق بارز این آیه انجیل است که از مسیح پرسیدند حکم اول چیست او گکت اول خدا و بعد همسایه ات را دوست بدار منظور از همسایه دیگران به جز خود است که باید آنها را چنان خودمان دوست داشته باشیم
انجیل متی باب بیست و دوم آیا سی و دو تا چهل
و آن گروه چون شنیدند، از تعلیم وی متحیر شدند. اما چون فریسیان شنیدند که صدوقیان را مجاب نموده است، با هم جمع شدند. و یکی از ایشان که فقیه بود، از وی به طریق امتحان سؤال کرده، گفت: «ای استاد، کدام حکم در شریعت بزرگتر است؟» عیسی وی را گفت: «اینکه خداوند خدای خود را به همه دل و تمامی نفس و تمامی فکر خود محبّت نما. این است حکم اوّل و اعظم. و دوّم مثل آن است یعنی همسایه خود را مثل خود محبّت نما. بدین دو حکم، تمام تورات و صحُف انبیا متعلّق است.»
مصرع دوم از بند پنجم منظور از نصف کردن یعنی تمام وقت را صرف زندگی جسمانی نکردن است
مصرع چهارم از بند آخر در واقع منظور این است که از زندگی راحت و پرتجمل دوری کرده و زندگی سخت را پیشه کن تا در عذاب و امتحان خداوند نیوفتی و بیشتر مفهوم عرفانی از دین مد نظر است
.
منابع
http://www.sayat-nova.am/h36.html
http://www.sayat-nova.am/h36.html
https://hy.wiktionary.org/wiki/%D5%A4%D5%AB%D6%83%D5%B8%D6%82%D5%B6%D5%A1%D5%B6%D6%84