یک مشکل حاد در آمریکا
گارگین فتائی
.
آمریکاییها خیلی می خورند. از صبح وقتی بیدار می شوند تا زمانی که می خوابند دهانشان در حال جنبیدن است . از خوردن پیراشکی هایی موسم به دونات که به طرز زننده ای شیرین هست صبح هنگام به عنوان صبحانه گرفته تا نوشابه های گاز داری که در اثنای شام و نهار و گاه و بیگاه می خورند و از هره هوله هایی که بین شام و نهار می خورند و پر است از خامه و شکلات و تا نهار و شام که عمدتاً گوشت قرمز هست و فست و فود و غذاهای پرچرب و چیلی و سوسیس و کالباس و همبرگر.
این معضل باعث بروز مسایل زیر شده
1: خوب نتیجه این امر این شده که آمریکا اولین کشور از لحاظ چاقی مغرط در دنیا باشد و بیشتر مردم مشکل کلستروال و چربی و قند خون داشته باشند و مطب ها و بیمارستانها پر از بیمار باشد
تنها ضتاد و پنج درصد از قرصهای اعصاب و سایر قرصهای دنیا در آمریکا مصرف می شود حالا ببینید پزشکها با کمک شرکت های بیمه چه کاسبی داغی راه انداختند .
2: پرخوری و جمعیت زیاد باعث شده که دولت به جای پرورش طبیعی گیاهان و حیوانات از روش پرورش هورمونی استفاده کند چون جمعیت آمریکا حدود سیصد و پنجاه میلیون نفر است و اگر دولت بخواهد شکم همه را سیر کند نمی تواند از خوراکی هایی که صد در صد به طور ظبیعی رشد می کنند استفاده کند مخصوصا اگر مردمش بیش از حد پرخور هم باشند تبعا از هورمون استفاده می کند یعنی از نوعی آمپول های تقویت کننده ریشه گیاهان و جانواران استفاده می کند که نتیجه اش این می شود که همه چیز بزرگ تر از شکل طبیعی خودش می شود اما مزه ندارند.
3: این وضع تبعاً باعث افزایش وزن می شود و صد البته افزایش وزن از عوامل اصلی از ریخت و فرم افتادن و زشتی بخصوص در دخترها هست که نمونه فراوانش را در آمریکا شاهد هستیم به طوری که می شود گفت در لوس آنجلس از هر ده نفر هشت نفر دچار چاقی یا چاقی مفرظ هستند.
4: چاقی مفرط خود باعث می شود که روی کمر فشار بیاید کلا به ازای هر نیم پوند یا ششصد گرمی که بر وزن انسانافزوده می شود هفت پوند یا چهارصد و بیست گرم فشار روی کمر وارد می شود و تبعا خیلی از مردم موقع راه رفتن از واکر استفداه می کنند.
همچنین استفاده بیش از حد از شیرینی ، مرض قند را افرایش داده به طوری که درصد قابل توجهی از نابینایان را افرادی نتشکیل می دهند که به خاطر دیابت و مرص قند نابینا شده اند.
مردم برای این معضل راه کارهایی را اندیشه اند اما اینکه این راه کارها تا چه حد موثر هستند نمی شود کاملا اظهار نظر قطعی کرد
1: استفاده از ورزش و پیاده روی
معضل چاقی و کم تحرکی ناشی از زندگی ماشینی باعث شده که بسیاری از مردم ساعاتی از وقت آزاد خودشان را صرف پیاده روی و ورزش کنند زندگی ماشینی بدین معنی که خیلی ها وقتی که می روند سر کار هستند تا وقتی که به خانه برگردند پشت میز در حال کار کردن هستند و حتی زندگی مصرفی و راحت طلبی به حدی هست که طرف دو تا کوچه آن ور تر از خانه اش را با ماشین می رود و موقع سفقارش غذا از اتومبیل خود پیاده نمی شود .
این راهکار با این ایراد مواجه هست که نیاز به وقت آزاد دارد مثلا گذر چه ممکن است در تابستان مردم تا خدی وقت ازاد داشته باشند اما در آمریکا هر کسی یا محبوراست ساعت ها برای تامین مخارج و پرداخت صورت حسابها و قسط های خود کار کند و یا به تحصیل بپردازد و درس آنقدر سخت هست و آن در تکلیف درسی داده می شود که نه کسانی که کار می کنند و نه کسانی که به تحصیل می پردازند وقت چندان آزادی نخواهند داشتد و اگر هم وقت آزاد گیر بیاورند آن قدر کارهای دیگر هست و انقدر خسته هستند که حوصله ورزش و پیاده روی را ندارند و باز می شود همان اش و همان کاسه.
2: استفغاده از گوشت سفید به جای گوشت قرمز
با افرایش آگاهی مردم نسبت به خطرات گوشت قرمز ، تمایل آمریکاییها در مصرف گوشت قرمز و همبرگر و استیک و کالباس وسوسیس به سمت گوشت سفیده یعنی مرغ و بوقلمون و ماهی و غذاهای دریایی افرایش پیدا کرده
این امر هم باز مشکللاتی دارد
اول اینکه همه آمریکاییها گوشت سفید را دوست ندارند
مرغ و ماهی آمریکا خوشمزه نیست . مرغش هورمونی هست و تا با ادویه جات مختلف درست نشود خوشمزه نخواهد شد حتی همین کنتاکی ها و چیکن ها را هم تنها یک بار می شود خورد اگر نصفش را بخوری نصفش را برای وعده بعد نگه بداری هم مزه بدی می دهد هم بوی بدی.
ماهیهای آن هم علیرغم اینکه آمریکا کشوری هست که دو طرفش اقیانوس هست و پر است از آب اما کلا ماهی های اقیانوس خوشمزه نیستند و تنوع و خوشمزگی ماهیهای ایران را ندارند چون ماهیهای ایران همگی ماهیهای دریا هستند و ماهی های دریا خوشمزه ترند
بوقلمون هم خوراکی نیست که هر کسی از آن خوشش بیاید و پختن آن مهارت خاصی می خواهد که هر کس از عهده آن بر نمی آید .
3: استفاده از رژیم های خاص غذایی
گرفتن این رژیم ها خوب است اما اولش راحت است بعد از گذشت مدتی آدم احساس می کند به او فشار می اید و هر کسی نمی تواند کاملاً از عهده آنها بر بیاید والبته در مواقع خاصی مثلحجشن های تولد یا مراسم و شادیها و یا اجتماعات مختلف شما ناگزیر از شکستن این رژیم هست
من فکر می کنم بهترین کار برای این امر این است که اول موقع کار کردن مدام در یک جا ننشینند و تحرک بیشتر داشته باشند البته تا حد امکان و دوم اینکه وعده های غذایی خودشان را کاهش داده و یا در هر وعده از میزان غذا و خوراکی که می خورند کم کنند