Quantcast
Channel: گارنی GARNI
Viewing all articles
Browse latest Browse all 9369

نقد فیلم نقطه کور

$
0
0

 نقد فیلم نقطه کور

جمع آوری از گارگین فتائی

.

 

 

کارگردان

مهدی گلستانه

تهیه‌کننده

مهدی گلستانه

نویسنده

احسان بیگلری

بازیگران

محمدرضا فروتن

هانیه توسلی

شقایق فراهانی

محسن کیایی

خاطره اسدی

نیکی مظفری

مریم بوبانی

علیرضا زمانی نسب

موسیقی

ادیب قربانی

فیلم‌برداری

مرتضی غفوری

تدوین

خشایار موحدیان

توزیع‌کننده

رسانه فیلمسازان

 

تاریخ‌های انتشار

 ۶اردیبهشت ۱۳۹۶

کشور

ایران

زبان

فارسی

فروش گیشه

 ۲۹۷٬۶۶۷٬۰۰۰تومان

نقطه کور فیلمی به کارگردانی و تهیه‌کنندگی مهدی گلستانه و نویسندگی احسان بیگلری محصول سال ۱۳۹۴است.

این قیلم برای نمایش در بخش سودای سیمرغ سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر پذیرفته شده است.

 

خلاصه داستان

این فیلم داستان خسرو است که ۲۳روز بر پهنه دریا و به دور از خانواده‌اش گذرانده است. او با دنیایی از ابهامات فکری که تمام مدت همراه او بوده وارد خانه‌اش در تهران می‌شود اما تمامی ذهنیت‌هایش عینیت یافته و قادر به مقابله با مسائل پیش آمده نیست.

«چند خانواده از فامیل در منزل شخصیت اصلی فیلم برای مهمانی جمعند اما همان شب شوهر به زنش شک می‌کند و این باعث به وجود آمدن مشاجرات و درگیری‌هایی می‌شود….»

داستان در مورد مردی به نام خسرو است که به دلیل شرایط کاری خاص خود (جوشکاری زیر آب) به شکل مداوم مدت‌زمانی را دور از خانه و خانواده می‌گذراند. یک روز پس از بازگشت به خانه از پسر کوچک خود می‌شنود که مردی غریبه در خانهٔ آن‌ها حضورداشته است. این مسئله باعث می‌شود خسرو به همسرش ناهید بدگمان شده و درگیری آن‌ها در مهمانی‌ای که خواهر و برادرهایشان هم حضور دارند حوادث متعددی را رقم بزند.

 

خسرو (محمدرضا فروتن) جوشکار زیر آب است. هر بار که به غواصی می‌رود، فشار زیادی را تحمل می‌کند و اوضاع روحی مناسبی ندارد. دارو مصرف می‌کند و در حین کار، دچار اشتباهات زیادی می‌شود. همین مسئله باعث شده که از او گواهی سلامت بخواهند. اگر مدیران او بفهمند که خسرو حال مساعدی ندارد، به طور قطع او به تهران منتقل می‌شود و بسیاری از مزایایش قطع و حقوقش کاهش می‌یابد.

خسرو بعد از بیست روز به خانه باز می‌گردد تا در شب تولد دخترش شیما، کنار او و خانواده‌اش باشد. ناهید(هانیه توسلی) همسر خسرو به نظر زنی پنهان‌کار می‌آید و تمام مدت قبل از رسیدن خسرو به بچه‌هایش می‌سپارد که فلان حرف را جلوی پدر نزنند یا فلان ماجرا را برای پدرشان بازگو نکنند.

خسرو قبل از رسیدن مهمان‌ها به خانه می‌رسد و از زبان پسر کوچک‌شان، شایان، از ماجرایی مطلع می‌شود که زندگی او و ناهید را در ورطه‌ی نابودی مطلق، قرار می‌دهد.

 

 

نقد فیلم

 

 

بابک مهرورز

 

کارگردان

مهدی گلستانه : وی تا پیش از ساخت « نقطه کور » دو فیلم در کارنامه فیلمسازی اش ثبت کرده که هردو آثاری گیشه پسند بوده اند. نخستین فیلم او به نام « دردسربزرگ » در سال 1389 ساخته شد و اثر دیگرش به نام « نازنین » نیز در سال 1392 به نمایش درآمد.

 

درباره فیلم « نقطه کور» :

فیلم جدید مهدی گلستانه شباهت انکار ناپذیری به فیلمهای اصغر فرهادی و شباهت بیشتری به « سعادت آباد » مازیار میری دارد. اثری که داستانی تکراری را در بستر خانواده ای روایت می کند و به سبب بحرانی که برای خسرو در شک و تردید به همسرش ایجاد شده، شخصیت های بیشتری را وارد داستان می کند تا این بحران را گسترش دهد.

اما مشکل اینجاست که شخصیت های مکمل بصورت مستقل قدرت دراماتیزه کردن داستان را ندارند و ایجاد گره های جدید در روند داستان هم منطق مشخصی ندارد. اصلی ترین سوال درباره فیلمنامه در مرحله نخست به داستان باز می گردد. داستانی که با یک شک آغاز می گردد و در حالی که پاسخ ساده ناهید می تواند گره فیلم را در همان دقایق ابتدایی باز کند، او از پاسخ طفره می رود و سپس نفرات جدیدی به داستان اضافه می شوند تا روند گره گشایی به تعویق بیفتد و فیلم دقایق بیشتری به طول بینجامد.

در واقع می توان ایراد بزرگ « نقطه کور » را در پرداخت فیلمنامه و شخصیت های داستان برشمرد که فاقد کیفیت مناسب می باشند. اطلاق کردن مشکلات ریز و درشت جامعه به هر یک از شخصیت های داستان ، در صورتی ارزش نقد اجتماعی را افزایش می داد که فیلمساز منطقی از حضور آنان در داستان تعیین می کرد و یا به سبب حضورشان، باعث هویدا شدن بخشی از بحران زندگی خسرو و ناهید می گردید که مخاطب کمتر به آن توجه داشته است. اما این اتفاق در « نقطه کور » رخ نمی دهد و فیلمنامه به شکلی قراردادی مسیر خود را تا انتها پیش می گیرد.

دخیل کردن مجموعه ای از معضلات بزرگ اجتماعی در قالب شخصیت های فیلم بیشتر از آنکه بیانگر دغدغه های فیلمساز به مسائل اجتماعی باشد، باعث به تعویق افتادن چندباره گره گشایی خط اصلی داستان یعنی حضور مرد لوله کش در خانه خسرو می شود. متاسفانه این تعویق در جهت بسط و گسترش فیلمنامه پیش نمی رود تا « نقطه کور » از نیمه به بعد، تکرار فیلمهای آپارتمانی سینمای ایران در سالهای اخیر باشد که در آن کتک زدن زن و ایجاد جنجال جایگاه ثابتی دارد.

« نقطه کور » همچنین از بازیهای ضعیفی رنج می برد که در راس آنها می توان از نیکی مظفری یاد کرد که بازی بسیار بدی از خود به نمایش گذاشته است. محمدرضا فروتن نیز در شکل و شمایل همیشگی خود در سالهای اخیر در نقش مردی عصبی تکراری است و هانیه توسلی هم که پیش از این بارها نقش های مشابه ناهید را ایفا کرده، در این فیلم حرف تازه ای برای گرفتن ندارد.

 

محمود نامی

« نقطه کور » همانطور که از نامش بر می آید یک نقطه کور در فیلمنامه است که کارگردان توان پرداخت و هدایت آن را نداشته است. فیلم مهدی گلستانه نسخه ضعیف تر شده آثار آپارتمانی سالهای اخیر سینمای ایران به شمار می رود که بحث خیانت، شک و تردید در آن مطرح و با یک پایان بندی بسیار بد نیز به اتمام می رسد. به نظر نمی رسد که « نقطه کور » اثری باشد که در سالهای بعد مخاطبین سینمای ایران آن را به خاطر بیاورند.

 

«نقطه کور» که ظاهرا اسم خود را از معمای موجود در فیلم گرفته است، سعی می کند تا با ورود به لایه های زیرین جامعه، با استفاده از موقعیت شغلی و خانوادگی خسرو ( محمد رضا فروتن ) تصویری مغشوش از آن را ارائه نماید. اتفاقی که قبل از این در بسیاری دیگر از فیلم های کشورمان، چون زیر پوست شهر، عصر یخبندان، سعادت آباد، قرمز و …… روی داده بود.

  مهدی گلستانه بوضوح روشن است که سعی دارد خود را بعنوان کارگردانی روشنفکر، که درد های جامعه را می فهمد، معرفی و فیلمی در حد فیلم های اصغر فرهادی بسازد، اما فیلم وی بدلیل تکراری بودن موضوعات مطروحه در آن، فیلمنامه ضعیف ، بازی ضعیف تر بازیگران و استفاده از بازیگران سفارشی، فیلمی بغایت ضعیف و معمولی از آب در می آید که بر خلاف فیلم های فرهادی، نه در اینجا مخاطب پیدا خواهد کرد و نه به درد آن طرف آب خواهد خورد.

  کارگردان در این فیلم روی نقاط خوبی دست گذاشته است، فقر، فحشا، بی اعتمادی، طلاق، مشکلات خانوادگی، معیشت، بچه های طلاق، ماهواره، عرق خوری، فاطمه گل، دروغ و …… که هر کدام از این عناصر به تنهائی می توانند موضوع یک فیلم سینمائی مستقل قرار گیرند، اما وی از یک موضوع مهم تر غافل مانده و آن اینکه، همه اینها از جمله موضوعات عادی جامعه پریشان ما شده اند و تماشاچی اگر خود با همه آنها نیز درگیر نباشد، در طول  روز، حداقل با بخشی از آنها  روبرو است، لذا این مفاهیم کشش و جذابیتی برای او ایجاد نمی کنند، حتی تهمت فحشا به ناهید، کتک خوردن و مظلومیت او نیز حسی را بر نمی انگیزد!؟

اگر زیر  پوست شهر و عصر یخبندان با ارائه این موضوعات و مفاهیم، فیلم های موفقی از آب در آمدند، علت، نوع پرداخت به موضوع و جسارت کارگردان، نه در ارائه شکلی موضوع  که در ارائه محتوائی آن بوده است. گلستانه در نقطه کور حتی در ارائه شکلی موضوع نیز دچار تکراری غیر قابل باور می شود و در نتیجه برای رسیدن به هدف، دست به تبلیغ بد آموزی می زد و یک زن بیگناه، مادری با ناموس با ۳فرزند که با همه مشکلات زندگی ساخته بود، را قربانی کار خود می نماید که در نهایت نفرت و خشم ناشی از این کار، نه به خسرو که به مهدی بر می گردد.

   فیلم گلستانه با شرحی که رفت، در نتیجه به فیلمی فاقد پیام و ارزش تبدیل می شود. اگر بازی زیبا و درخور توجه ناهید ( هانیه توسلی) و نادر ( کیائی ) که با ایجاد موقعیت های طنز، کشش لازم را برای دیدن ادامه این فیلم خسته کننده بوجود می آورند، بگذریم، فیلم حرفی برای گفتن ندارد، کما اینکه با خروج نادر از روند داستان،  فیلم عملا پایان می پذیرد و کارگردان هم  که نتوانسته ، ادامه ای برای داستان فیلم خود که همانند یک تئاتر، کل حوادث آن در یک خانه و محیط بسته شکل گرفته، بیابد، سر و ته فیلم را سریعاً هم می آورد .

  فیلم  پر است از اتفاقات و رویداد های بد آموز برای کودکان و نوجوانان، شکل گرفتن زندگی ها با دروغ، آموزش دروغ گوئی به بچه ها، ایراد اتهام فساد به مادر در مقابل آنان، کتک خوردن مادر، فحشای پدر و مادر بچه های طلاق، تلاش برای مشروب خوری، دوست پسر بازی نسترن خواهر ناهید، کشیدن مرتب سیگار توسط فروتن و نمایش اوضاع پریشان خانواده ها و….. .    کارگردان بدون توجه به تبعات ناشی از نمایش عمومی آن، فقط و فقط به ارائه اثری جشنواره پسند اندیشیده است، که بنظر نگارنده، در نمایش عمومی فیلم،  این موضوعات باید ملحوظ و نمایش آن را برای گروه سنی زیر ۱۲سال در نظر گرفته شود تا به روان پریشی بیش از این جامعه و علی الخصوص نسل جوان آن نیانجامد.

    مهدی گلستانه در هر حال سعی کرده است که چهره عریان جامعه را به تصویر بکشد، ولی بضاعت وی بیش از این نبوده است. او هر چقدر موضوعات را عریان تر نشان داد، تماشاچی خود را از کارگردان جلوتر دید و این نقطه کور و شکست محاسبات گلستانه بوده است. این امر، فیلم  گلستانه را به کاریکاتوری از فیلم های کارگردانان جسور کشورمان تبدیل نمود و در نتیجه فیلم نه تنها با تماشاچی ارتباط برقرار ننمود، بلکه حسی را نیز بر نیانگیخت، ترحمی ایجاد نکرد، نفرت از خسرو به کسی دست نداد و فیلم در نهایت موفق به ایجاد حس همذات پنداری با تماشاگر که لازمه موفقیت فیلم های درام است، نگردید.

 

 

«نقطه کور»: ما بدبختیم!

این قصه‌ی تکراری، نخ‌نما و بارها گفته‌ شده‌‌ی فیلمی است که تنها هنر کارگردانش این است که به جای کپی‌برداری عین به عین از یک اثر، کار سخت‌تر را انتخاب کرده و فضا و داستانهای چند فیلم را با هم مخلوط کرده تا فیلم مثلا اجتماعی خیانت‌محور جذاب‌تری بسازد اما در نهایت اثری تولید کرده که تحملش تا آخر سخت است.

مهدی گلستانه برای ساخت فیلم سومش، کمی از فضای فیلم‌هایی وام گرفته که مشهورترین نمونه‌ی ایرانی‌ش «سعادت‌آباد» مازیار میری است؛ برگزاری یک مهمانی و ایجاد بحران با کشف حقایق در خلال این دورهمی، اما او تنها به این کپی‌برداری اکتفا نکرده و از فیلم مشهور «شکار» توماس وینتربرگ هم ماجرای «ایجاد بحران بر اساس دروغ یک بچه» را به فضای فیلمش آورده تا این‌بار کلید آغاز شک مرد به زنش دروغ پسر کوچکشان در مورد رفت و آمد یک مرد به خانه باشد.

بنابراین «نقطه کور» مخلوطی ضعیف از چند فیلم است که در آن نه شاهد بحران جدیدی هستیم نه فضای خلاقانه‌ای و نه حتی ساخت تکنیکی خوبی. فیلم دورهمی چند خانواده است که بی‌دلیل و بی‌هیچ منطقی-در داخل اثر- همه بدبختند و بحران‌زده و فیلسماز برای تاکید بر این بحران اجتماعی حتی شخصیت‌هایی را به فیلم اضافه کرده که هیچ اهمیتی در داستان ندارند و می‌توانند کاملا حذف یا با هر ماجرای دیگری جایگزین شوند اما هستند تا مخاطب را در مورد فراگیری خیانت و فروپاشی خانواده‌ها و …«شیرفهم» کنند و پازل فیلم اجتماعی «آسیب‌شناسانه»! کارگردان را تکمیل.

 

دانیال حسینی

«نقطه کور» پس از «دردسر بزرگ» و «نازنین» سومین فیلم سینمایی مهدی گلستانه به‌حساب می‌آید. دو فیلم اول ازجمله آثاری بودند که معمولاً توجه خاصی را به خود جلب نمی‌کنند و نه در بین مخاطبین به‌عنوان اثری سرگرم‌کننده مطرح می‌شوند و نه در نظرات و فهرست‌های منتقدین جایی را به خود اختصاص می‌دهند. فیلم سوم گلستانه هم تا حدی همین ویژگی‌ها را با خود به همراه دارد با این تفاوت که این بار حضور در فضای جدی‌تر و حداقل ورود ظاهری به مسائل بحرانیِ زندگی یک خانواده مسئولیت او را بیشتر کرده و نگاه‌ها را کمی جدی‌تر به سمت فیلم معطوف کرده است.

فرم اولیه فیلم تا حدی یادآور «سعادت آباد» مازیار میری است که اگر نگاهمان را به سینمای ایران محدود نکنیم نمونه‌های خارجی متعددی داشته است. جمع شدن چند خانواده دورهم و بر ملأ شدن رازها و اختلاف‌های درونی‌شان در جریان گفت‌وگوها روندی است که در چنین فیلم‌های حوادث را خلق می‌کند. یکی از عناصر مهم در این فرم روایی پیوستگی و ارتباط خرده داستان‌هایی است که برای هر شخص نوشته‌شده‌اند. ارتباط گذشتهٔ شخصیت‌ها با یکدیگر و رازهایی که زندگی آن‌ها را به هم وصل می‌کند ضمن ایجاد روایتی منسجم و تأثیرگذار، مهمانی و دورهم جمع شدن را در چنین فرم‌هایی توجیه می‌کند اما متأسفانه در «نقطه کور» به این ویژگی ضروری توجه نشده و شخصیت‌ها بدون اتصال خرده داستان‌هایشان به هم در فیلم قرارگرفته‌اند. هر شخصیت با گذشتهٔ متفاوت و منحصربه‌فرد خود در فیلم حضور پیداکرده است درنتیجه به‌راحتی می‌توان هرکدام از آن‌ها را حذف کرد و شخصیتی با داستانی جدید را جایگزین آن کرد. به همین دلیل همراه شدن باکلیت فیلم ممکن نیست و هر شخصیت ساز جداگانه‌ای می‌زند. تنها عنصر مشترک بین افراد حاضر در میهمانی گرفتاری‌ها و مشکلاتی است که در زندگی هرکدام به وجود آمده اما چنین اشتراکی کلی‌تر از آن است که به یک معنا سازی متمرکز منجر شود.

عنصر داستانی اصلی در فیلم شک خسرو به همسرش است که در همان ابتدا پایه‌گذاری می‌شود. در این مورد می‌توان چند بحث متفاوت را مطرح کرد. یکی از کمبودهای فیلم در پرداخت شک و تردید خسرو پیشینه شخصیتی او و اتفاقات گذشته زندگی زناشویی‌اش است. عصبیت شدید خسرو پس شنیدن حرف‌های پسر خردسالش و اعتماد به یک کودک در مقابل همسر باید توسط یک پیشینه رفتاری توجیه شود. چرا خسرو این‌قدر نسبت به همسر خود بی‌اعتماد است؟ آیا اتفاقی در گذشتهٔ آن‌ها رخ‌داده؟ شاید هدف فیلم‌ساز این بوده که تردید عجولانهٔ خسرو را در راستای مفاهیمی مثل بددلی یا غیرت قرار دهد. متأسفانه همین ویژگی‌ها هم به‌عنوان مؤلفه‌های شخصیتی در خسرو جای‌داده نشده‌اند و تأکیدی روی آن‌ها وجود ندارد. نکته دیگری که در این بخش خودنمایی می‌کند تکرار بسیار زیاد این موضوع در سینمای ایران است. باید توجه داشت که گاهی برخی مضمون‌ها در میان محصولات یک جغرافیای خاص شمایلی کلیشه‌ای به خود می‌گیرند و به داستان‌های پرتکرار تبدیل می‌شوند. موضوع شک و تردید و خیانت‌های زناشویی در سینمای ما به چنین تعریفی رسیده است. در فیلم‌نامه تلاش‌هایی برای جدا کردن بستر داستانی و دور شدن از کلیشه‌ها دیده می‌شود که چندان موفقیت‌آمیز نیستند.

یکی از این عناصر متفاوت شغل خسرو است. سکانس افتتاحیه فیلم با نمایی از زیر آب آغاز می‌شود. خسرو با لباس غواصی به‌سختی خودش را به کف دریا می‌رساند و مشغول جوشکاری روی یک تخته‌سنگ می‌شود. ویژگی‌های بصری این سکانس باعث شده فیلم شروعی متفاوت و امیدوارکننده داشته باشد. اما ویژگی‌های خاص شغل خسرو چقدر با کلیت فیلم مرتبط است؟ غیر از الزام شغلی دور بودن از خانواده، دلیل دیگری برای انتخاب جوشکاری زیر آب وجود داشته است؟ احتملا در جایگزین کردن این شغل با هر شغل دیگری که الزام کار کردن در مکانی حاشیه‌ای را داشته باشد به مشکل نخواهید خورد. به نظر می‌رسد متفاوت بودن کار خسرو صرفاً تلاشی است برای خنثی کردن چارچوب کلیشه‌ای و پرتکرار داستان. عنصر دوم که این فضا را تحت تأثیر قرار داده است نحوهٔ شروع شک و تردید است که این بار توسط یک کودک ایجاد می‌شود. این شگرد که از «ساعت بچه‌ها» اثر ویلیام وایلر تا «شکار» اثر توماس وینتربرگ در سینمای جهان دیده شده در «نقطه کور» به یک ایده محوری تعیین‌کننده تبدیل نشده است.

تلاش فیلم برای واکاوی مشکلات غیر مرتبط شخصیت‌ها، فضا را به سمت گفت‌وگوهای چندنفره برده و مسئلهٔ دروغ و یا راست بودن حرف کودک مدام بین یک ایده اصلی و فرعی در رفت‌وآمد است و توجه جدی‌ای به آن نمی‌شود. یکی از اشتباهات متنی اینجاست که اختلاف خانوادگی ایجادشده به یک بحران منجر نمی‌شود. چند دعوای معمولی و کمی تنش مصنوعی همهٔ آن چیزی است که در فیلم می‌بینیم. درنتیجه حرف‌های کودک عواقب جدی‌ای پیدا نمی‌کنند و فیلم را در یک موقعیت دراماتیک و ملتهب قرار نمی‌دهند. مشکلات روانی کودک، شغل منحصربه‌فرد خسرو، دورهمی خانوادگی که اصل زمان فیلم را به خود اختصاص داده است و پرداختن به مشکلات شخصیت‌های فرعی حاضر در مهمانی همه و همه ایده‌هایی در نگاه اول جذاب بوده‌اند که بدون فکر و منطق جدی در کنار هم قرار گرفته‌اند و فیلمی از هم گسیخته و پراکنده‌گو را ساخته‌اند که به‌سختی می‌توان به درک منسجمی از آن رسید. گلستانه توانسته است در این فضای داستانی مغشوش بازی‌های استاندارد و قابل قبولی از بازیگران خود بگیرد. شاید بزرگ‌ترین نقطه قوت فیلم همین سطح استاندارد اجرایی باشد که تأثیرگذاری نصف و نیمه را در فیلم نگه‌داشته و تماشاگرانی با سخت‌گیری کمتر را درگیر نگه می‌دارد. با همهٔ این‌ها «نقطه کور» برای فیلم‌ساز قدمی روبه‌جلو بوده است. به‌خصوص در بحث اجرایی از سکانس‌های زیر آب گرفته تا سرک کشیدن به نقاط مختلف خانه و پوشش دادن شخصیت‌های حاضر در مهمانی قابل‌قبول به نظر می‌رسند. اما متن کاملاً آشفته و بی‌هدف این موفقیت‌ها را کم‌رنگ کرده است.

 

عمق فاجعه

فیلم نقطه کور، درامی سیاه است از اجتماع بیمار این روزهای کشورمان و به نظر شخص بنده، پرداختن به این توع درام‌ها، پر بیراه نیست. مشکلات اقتصادی، دیر زمانی‌ست که بر سر مردم عزیزمان سایه‌ای سهمگین انداخته و زندگی‌ها را، چه دارا، چه میانه و چه ندار، دستخوش تغییراتی عمده کرده است. هر کسی در سطح خود و به نحوی با این مشکلات دست و پنچه نرم می‌کند.

 

جدا از مشکلات اقتصادی، چشم و هم‌چشمی‌ها، شک داشتن‌ها، بی‌اعتمادی‌ها و… می‌ةواند هر زندگی‌ای را خراب کند. مسائلی جدی که در فیلم نقطه کور شاهد آن‌ها هستیم.

شک داشتن و شک کردن، زمانی‌که شامل همه چیز و همه کس می‌شود، یکی از بیماری‌های روحی و روانی به‌شمار می‌آید. یکی از جدی‌ترین ِ آن‌ها. در طول فیلم متوجه می‌شویم که خسرو شکاک است و زمانی‌که شک می‌کند، نه بزرگ‌تر می‌فهمد و نه کوچک‌تر، فقط و فقط فکر ذکرش می‌شود اثبات حقانیت حرف و توهمات ذهنی‌اش.

بیشتر فیلم به بیان درگیری و عدم اطمینان اعضای خانواده‌ها با یکدیگر می‌گذرد. از عدم اطمینان همسر و شوهر به هم گرفته تا فرزند و مادر و خواهر و برادر یا حتی خواهر به خواهر.

فیلم‌نامه با انسجام نسبی ِ خوب و البته به سبک فیلم‌نامه‌های اصغر فرهادی پیش می‌رود، یک درام اجتماعی پر تعلیق. در فیلم نشانه می‌بینیم و این نشانه‌ها طوری با ظرافت کار شده‌اند که شک، به بیننده هم هجوم می‌آورد و مدام او را درگیر قضاوت کردن در مورد کاراکترها می‌کند.

نگاه‌های گاه و بی‌گاه و خالی از عاطفه‌ی شایان کوچک به خانواده‌اش و پاره بودن ریسه تولد شیما، بیننده را به شک می‌اندازد که آیا شایان حالش خوب است یا دروغ‌گویی می‌کند؟ از طرفی تاکید شایان بر آن‌چه که دیده و پنهان‌کاری‌های ناهید باعث می‌شود مخاطب همان‌قدر که به شایان شک دارد، به ناهید هم شک کند و همین است که داستان فیلم نقطه کور در مسیر درست پیش می‌برد.

حرف از مشکلات مردم و اجتماع در فیلم‌‌های ایرانی زیاد است و این فیلم نیز به‌عنوان یکی از همان درام‌‌های اجتماعی از این قاعده مستثنی نیست؛ ولی انتظار کلی از این دست فیلم‌ها که هر ساله هم تولید می‌شوند این است که روی دیالوگ‌ها بیشتر کار کنند. در این نوع سینما، به جلوه‌های ویژه یا گریم‌های عجیب و غریب خیلی نیاز نیست، پس همه‌ی تمرکز روی پرسوناژها و اعمال و گفتارشان می‌رود و از آن‌جایی که “از دوست یک اشاره و ز ما به سر دویدن”، پس بهتر است این‌قدر بیننده‌ی بنده خدا بی‌هوش فرض نشود و چند باره و چند باره روی مسائل تاکید نشود. مانند دیالوگی که ابتدای فیلم بین خسرو و همکارش مبنی بر بیمار بودن خسرو رد و بدل می‌شود.

نشانه‌ها در فیلم خوب عمل می کنند جز جایی‌که بی‌هیچ زمینه‌ی قبلی، ناهید یک‌مرتبه می‌گوید که قرص‌های خسرو را می‌خورد! درست است که خسرو بیمار است؛ ولی احمق که نیست! او حساب و کتاب همه چیز را دارد، بعد چطور حساب و کتاب قرص‌هایش را ندارد؟!

بازی آقای فروتن و خانم توسلی گرچه بسیار خوب و طبیعی‌ست؛ اما نقش‌آفرینی این دو عزیز در فیلم شیفت شب، برای محمدرضا فروتن، و مردن به وقت شهریور، برای هانیه توسلی را یادآوری می‌کند. شخصیت نادر هم با بازی محسن کیایی، طبق روال معمول، متاسفانه تکرار تمامی نقش‌های گذشته‌ی ایشان است، آن هم بدون کوچک‌ترین تغییری. باید دید آقای کیایی گرامی در آینده نقش متفاوتی را قبول می‌کند و آیا کارگردانی می‌تواند بازی ِ دیگری از ایشان بگیرد یا هم‌چنان شاهد گیر افتادن او در لوپ ِ بی‌پایان خواهیم بود.

خسرو برای رساندن دوقلوها به دست پدر یا مادرشان، راهی یک سفر درون شهری می‌شود. سفری که شاید به او کمک کند بیشتر از این‌ها قدر زن و بچه و زندگی‌اش و حتی خودش را بداند.

مشکلات اعصاب و روحی و روانی مردم کشورمان، در سال‌های اخیر و در کمال تاسف رو به افزایش است. مشکلاتی که نه فقط شخص را درگیر می‌کند، بلکه بیش از خود او، اطرافیانش و از جمله فرزندان را دچار بحران می‌کند.

کودکان، آسیب‌پذیرترین قشر جامعه هستند و جدا از زمینه‌های ارثی، ناآرامی و تنش در محیط خانواده، می‌تواند بر روی سلامت این عزیزان، تاثیراتی جدی و غیرقابل جبران بگذارد. تاثیراتی منفی و جدی روی کبیر و صغیر که با عذرخواهی و ببخشید و اشتباه کردم و… درمان نمی‌شوند و نخواهند شد.

 

«نقطه کور» نقد و بررسی شد 

نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی نقطه کور شب گذشته یکشنبه 31 اردیبهشت در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

به گزارش مشاور رسانه‌ای فیلم، مهدی گلستانه کارگردان و تهیه کننده فیلم نقطه کور بعد از پایان نمایش فیلم با اشاره به روند ساخت آن گفت: من برای ساخت این فیلم ایده‌های مختلفی را بررسی کردم بارها به دادگاه‌های خانواده رفتم و در آنجا متوجه شدم این دادگاه‌ها مملو از پرونده‌هایی است که هر کدام یک قصه جدا دارد.

گلستانه با اشاره به اینکه نقطه کور به آن چه که در دادگاه‌ها دیده است بسیار نزدیک است، گفت: متاسفانه یکی از مشکلات ما در جامعه و خانواده خودرای بودن افراد است و ما عادت نداریم که به خاطر اشتباهات خود عذرخواهی کنیم و انگار اصلا استفاده از واژه عذرخواهی را نمی‌دانیم.

 

وی ادامه داد: بسیاری از اختلافات خانوادگی و اجتماعی و حتی پرونده‌هایی که در دادگاه‌ها تشکیل شده با یک عذرخواهی قابل حل  است و همه ما باید تلاش کنیم تا فرهنگ عذرخواهی جا بیفتد.

گلستانه افزود: تم دیگر نقطه کور در مذمت پیش داوری و شک است متاسفانه ما در روابط اجتماعی خود بسیار دچار پیش داوری هستیم و خودمان درباره دیگران قضاوت و داوری می‌کنیم و خودمان نیز حکم می‌دهیم.

وی با تشکر از احسان بیگلری فیلم نامه نویس نقطه کور گفت: ‌احسان بیگلری وقت و انرژی زیادی برای نوشتن این فیلم نامه گذاشت و من خوشحالم که توانستم آن را بسازم.

گلستانه با اشاره به اینکه به کودکان باید در خانواده‌ها بیشتر توجه شود گفت: در تحقیقات خود و همچنین مشاوره‌های خوبی که مرحوم افشین یداللهی به من می‌داد متوجه شدم که پسربچه‌ها در سن چهار تا هفت سالگی که شخصیت‌شان در حال شکل‌گیری است یک پارانویای خفیف دارند که گاهی باعث مشکلات زیادی در جامعه می‌شود.

کارگردان فیلم نقطه کور با اشاره به افزایش آمار طلاق در جامعه گفت: چه در فیلم نقطه کور چه در آثار دیگری که ساخته‌ام نمی‌خواستم بگویم که طلاق خوب است یا بد است اما اینکه در جامعه امروز برای طلاق جشن گرفته می‌شود و حتی مراسم و کیک‌هایی که برای آن تدارک دیده می‌شود بعضا از مراسم عقد و تولد مفصل‌تر است بسیار دردناک است و این مساله باید بررسی شود.

گلستانه با اشاره به اینکه بخشی از فیلم به افرادی می‌پردازد که زندگی اقماری دارند ، گفت: مردانی که زندگی اقماری دارند و به خاطر شرایط شغلی مجبورند 14 یا 21 روز از خانواده دور شوند، وقتی بعد از این مدت به خانواده باز می‌گردند به خوبی از سوی خانواده مورد پذیرش قرار نمی‌گیرند زیرا در طی این مدتی که آنها نبودند خانواده هر مشکلی داشته خودش  حل کرده و آنها خیلی نقش پررنگی به عنوان پدر ندارند.

وی با اشاره به اینکه فیلم نقطه کور به هیچ عنوان سیاه نما نیست ، گفت: در جریان انتخابات فیلم‌های مستندی و تبلیغات از برخی از نامزدهای ریاست جمهوری دیدم که به واقع سیاه نمایی بود و اگر ما می‌خواستیم این فیلم‌ها را در سینما بسازیم وزارت ارشاد اجازه ساختن آن را به ما نمی‌داد و اصلا پروانه نمایش نمی‌گرفتیم و ما را متهم می‌کردند که چنین صحنه‌هایی وجود ندارد.

وی ادامه داد: ما در حال گذار از جامعه سنتی و مدرن هستیم اما متاسفانه نمی‌دانیم که وضعیت زندگی ما هم اکنون مدرن است یا سنتی و من باید به عنوان فیلم‌ساز چنین جامعه‌ای را نشان بدهم و مشکلات آن را بگویم.

اجرای این جلسه را کوروش جاهد بر عهده داشت.

 

 

 

علیرضا دباغ

«مهدی گلستانه » درسومین ساخته خود  بعد از «نازنین» و « دردسر بزرگ» باز هم به یک موضوع اجتماعی پرداخته است اما از زاویه نگاهی متفاوت.او این بار خانواده ای را به تصویر کشیده است که  در کشاکش بحرانهای مالی ، اسیر بیماری روحی وروانی پدر وپسر خردسالش به سر می برند. مردی که بیست روز از ماه را مجبور است دور ازخانواده به سرببرد ،علی رغم بیماریهای جسمانیش توهم خیانت همسر نیز آزارش می دهد. اینها پتانسیل فراوان خانواده ای را نشان می دهد که استعداد فراوانی برای از هم پاشیدن دارد.

«هانیه توسلی» با بازی خوب خود سیمای یک زن فداکار را به تصویر می کشد که با کمبودهای زندگی ساخته و در دوری همسر به سختی دو کودک خویش را باآبروداری بزرگ می کند،اما مرد که سابقه رفتارهای جنون آمیز عصبی دارد درست در روز بازگشت از سفر نمایش خشونت باری را بروز می دهد که می تواند عامل فروپاشی هر زندگی مشترکی باشد.

 

«محمدرضا فروتن»هم توانسته است به خوبی از ایفای نقش خسرو ،برآید و بازی روانی را از خود به نمایش گذارد او،نمونه ای از هزاران مردی است که تمام هم وغمش را برای تهیه سرپناهی برای خانواده اش صرف کرده است اما اوضاع بد اقتصادی کشور او رانیز مانند تعداد بسیاری از کارگران ایرانی در منگنه قرارداده است. دراین شرایط اراده پولادینی لازم است تا انسان را ازاین ورطه رها سازد.

در فیلم با چهارخانواده دیگر هم آشنا نی شویم که آنها نیز با مشکلاتی بزرگی دست وپنجه نرم می کنند.برادر خسرو که جوانی دائم الخمر است کارش راازدست داده است ، خواهر خسرو که چند سالی اختلافاتی با همسرش داشت وتازه به سروسامان رسیده است با ورشکستگی ومتواری شدن همسرش مواجه است. دوستان وهمکلاسیان شیما دختر نوجوان خسرو،فرزندان طلاقی محسوب میشوند که حاصل هوسرانی زن وشوهری لاابالیند.خواهر ناهید،که برای تحصیل از یک شهرستان به تهران آمده است هم رابطه دوستانه ای با پسری خوشگذران برقرار کرده است .

همه این آشنائی در کمتر ازیک شبانه روز از زندگی خسرو و ناهید به تماشاگر نشان داده می شود. واین مسأله تازه ای در سینمای ایران نیست.

جامعه امروز ما دچار مشکلات بسیاری درسطح خانواده هاست . آخرین آمار طلاق در کشور نشان می دهد در سال ۱۳۹۴تاکنون از هر ۱۰۰ازدواج درتهران ۳۸تای آن به طلاق انجامیده است.۱۱بهمن ۱۳۹۴مشاور وزیر دادگستری در نشست تخصصی«زنان، امنیت اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و فرهنگی» با اشاره به آمار طلاق در کشور گفت: در ۹ماهه سال ۹۴نسبت طلاق به ازدواج ۲۳.۵درصد بوده یعنی به عبارتی نسبت به ۹ماهه سال ۹۳، ۸درصد افزایش داشته است.

اگر از زاویه دید مسؤلیت اجتماعی هنرمند به اینگونه خبرها بنگریم متوجه می شویم که یک فیلمساز دغدغه مند نمی تواند دربرابر ازهمپاشیدگی بنیان خانواده ها در کشورش بی تفاوت بماند واز این بابت باید این حساسیت را قدر دانست اما مسأله این است که تکلیف مخاطبان با این همه ناهنجاری وخشونت چیست؟ آیا رسالت فیلمساز این بوده است که بگوید جامعه کثیفی دور وبر ما را گرفته است ؟اگر مردی به همسر خود شک می کند حق دارد چرا که نمونه مادرانی که حاضرند فرزند دوقلوی خود را شب به دیگران بسپارند تا خود شب را به هرزگی مشغول شود در این جامعه وجود دارند؟اگر «نقطه کور»همین است ،خوب کاربزرگی انجام نشده است چرا که نمی تواند به علل و عوامل مختلفی که باعث ناهنجاریهای اینچنینی است بپردازد .گلستانه ،معلولهای مشمئز کننده ای را همچون خوره به جان اعصاب مخاطب می اندازد بدون آنکه به علتها اشاره کند و این کار بزرگی نیست.

فیلم به جز سکانس «اول» و «آخر» ،روایت ۲۴ساعت زندگی مردی است که با یک دنیا حسرت و درد به خانواده پناه آورده است و با حسرتی بیشتر خانه را زودتر از موعدش ترک می نماید. همانگونه که فیلم از قعر دریاها شروع می شود با غوص خسرو در دریا به پایان می رسد او از ظلمت شروع می کند به روشنائی می آید اما درپایان فیلم باز هم به تاریکی انتهای آبها فرو می رود .

آیا این سرنوشت محتومی است که فیلمساز برای جامعه خویش پیش بینی می کند؟ به نظرمی رسد گلستانه سعی دارد همه این کاستیهای اجتماعی را به نوعی دستمایه تعلیق فیلم در ماجرای خیانت یا عدم خیانت ناهید به خسرو قرار دهد.خیانتی که توهمی بیش نیست و زائیده ذهن بیمار «شایان »فرزند خردسال خانواده و خسرو  است. وهمین مسأله است که توجیه ایفای نقش مسؤلیت اجتماعی هنرمند را با مشکل مواجه می سازد. گوئی او می خواهد با مسأله مهم خیانت همسران به یکدیگر شوخی کند و زشتی قضاوت عجولانه را مانند درسی  جلوه دهد که هیچ حذابیتی برای فراگیرانش ندارد. همانطور که نسترن در آخرین سکانس حضورش درفیلم با نشان دادن خطهای صافی که در خطای دید کج به نظر می رساند می خواهد به خسرو درس بزرگی بدهد اما خسرو با طعنه ای که به خواهر زنش می زند موقعیت متزلزل اخلاقی این دختر دانشجو را به رخ وی می کشد.تلخی آنچه بر سر ناهید وفرزندانش در کمتر از ۲۴ساعت رفت با یک عذرخواهی فرد مستأصلی همچون خسرو که معلوم نیست رفتنش این بار بازگشتی هم دارد یانه جبران نمی شود.

باید از فیلمسازان جوانی همچون مهدی گلستانه پرسید آیا همه آنچه در جامعه پیرامون خویش دیده اند همین است؟اگر این است به جای بازی با معلول ها بهترنیست به سراغ علتها بروید؟ هرچند کار سختی است اما شاید نقطه کور در «علتها» باشد نه «معلولها».

 

 

نقطه کور اثری کاملاً فرانسوی است که با زبان فارسی به ترسیم وضعیت منفعل و رو به انقراض جامعه و خانواده ایرانی می پردازد. خانواده محوری اثر، خسرو و ناهید هستند که در تدارک جشن تولد دختربچه خود، شیما دچار خاطره گویی پسربچه شان می شوند؛ پسر بچه ای محزون و گرفتار در فلاکت و بدبختی معیشتی رایج در جامعه ایران.

نقطه کور را می توان از مجموعه فیلم هایی دانست که در ژانر سیاه اجتماعی تولید شده و پیرامون زندگی خصوصی خسرو و همسرش در جریان می باشد؛ خسرو که پیشه ای سخت در زیر آب دارد و به عنوان جوشکار زیر آب در دریاهای جنوب مدت ۲۳روز را دور از خانه و خانواده اش گذرانده، با فشارهای کاری و خستگی و آشفتگی ذهنی و جسمی به خانه اش در تهران بازمی گردد، جایی که دو فرزندش و همسرش منتظر او هستند. اما پس از حضور خسرو و در آستانه جشنی فامیلی به مناسبت تولد دخترشان، حادثه ای پیش می آید که آرامش نسبی خانواده را از هم می پاشد. تم آشنای شک مرد به همسرش و شهادت کودکی که در سن ممیزی است در بیشتر فیلم هایی که به این موضوع می پردازند مورد استفاده قرار گرفته، فضای داخلی خانه ای که سطح زندگی متوسط خانواده و میزان توقعات آنها را نشان می دهد بستر پرداخت به قشر متوسط جامعه را فراهم می کند؛ اما فیلم بیش از آنکه ایجابی عمل کند و بتواند به حل بحران و یا تحلیلی جامع و کاربردی از مشکلات درون خانوادگی جامعه بپردازد، با پیچیده کردن شرایط و بحرانی کردن مشکلات خصوصی میان پدر و مادر یک خانواده، موضع سلبی به خود گرفته و فیلم را از این جهت به فیلمی تلخ تبدیل کرده است؛ موضع کاملاً سلبی فیلم نسبت به وقایع و بحران های فیلم، مانع از ارائه راه حل در بستر درام برای مخاطب می شود. فامیلی که تماماً در دل یک بحران زندگی می کنند و هر یک مشکلات عدیده خانوادگی و فردی دارند قرار است در کنار هم و به بهانه جشن تولد کودک فامیل شان ساعات خوشی را با هم داشته باشند، اما هر چه جلوتر می روند موضوع پیچیده تر و بحران عمیق تر می شود، به گونه ای که پای هر یک از اعضای فامیل و مهمان های شب تولد نیز به میان کشیده می شود.

عمویی مشروب خوار که در بند ظواهر زندگی است و با ادعای اخراجش از سر کار سفر دبی اش را از سبد خانواده حذف نمی کند، خاله ای جوان که با دوست پسر پولدارش می گردد و سال هاست دچار تنش با خانواده اش بخاطر او شده. عمه ای تنها و منزوی که تنها به تجمل فردی و خواسته های خود می اندیشد و زندگی اش را فدای این خواسته ها کرده همه و همه یک جمع بزرگ فامیلی را به مثابه جامعه نشان می دهند که در دل بحران های تمام نشدنی به دنبال یک روزنه امید برای زندگی بهتر و در عین حال بی دغدغه هستند. روزنه ای که قرار نیست به این زودی در نقطه کور زندگی شان دیده شود.

نقطه کور به وضوح نقطه کور سبک زندگی ایرانی اسلامی و سرنوشت محتومی است که فیلمساز برای جامعه خویش قایل است؛ نقطه کوری که نه تنها خانواده محوری و البته مقید به آداب خسرو و ناهید را به فلاکت کشانده، بلکه خانواده عمو نادر مشروب خور و به ظاهر شاد را با یک دختر و ماشین صفر کیلومتر و ... و عمه پروانه متمول و به ظاهر پولدار را با یک پسربچه پاپیونی و ... خانواده های مفلوک دیگری معرفی می کند که یکی از کار بیکار شده و حالا به سیم آخر خوشی زده و قصد خوش گذرانی در وقت اضافه و ... در منطقه را دارد و دیگری شوهر محسن اش بدهکار و فراری است و اکنون او برای حفظ جایگاه گذشته خویش آخرین دارایی های خود را فروخته و نثار فخرفروشی در خانواده می کند؛ البته کارگردان برای کامل نمودن ذهنیت فلاکت و بدبختی خانواده ایرانی، خاله نسترن روانشناس و البته دانشجو و طبق معمول فراری از پدر شهرستانی را به همراه دختران دوقلو، به ماجرا اضافه می کند که پدر و مادر لاابالی آنها یکی به دنبال عشق بازی و دیگری در پی فال و حال قهوه بوده و اکنون در شرایط بی پدر و مادری در خانه خسروی مفلوک شب را به صبح می رسانند و این همه در حالی است که شاید روح حاکم بر داستان نیم خطی نقطه کور را بتوان در مظلومیت زن و دختر ایرانی و در عین حال شکاکیت و مریض بودن مرد این سرزمین دانست.

البته باید توجه داشت که نقطه کور برخلاف شراکت در اسم، کاملاً متفاوت از نقطه کور (The Blind Side) به عنوان یک اثر امیدبخش هالیوودی بوده و مهدی گلستانه برخلاف جان لی هنکاک، سعی و همت ویژه ای در ترسیم گستره ظلمانی و سیاه بختی خانواده ایرانی داشته که خانه اش خراب و تنها راه علاج خانواده خرابش نیز فاصله زن و مرد از یکدیگر و رجعت مرد و مردانگی به فرسنگ ها زیر آب و مراجعه عمومی جنس مرد جامعه به روانپزشک می باشد.

 

یکی از مشکلات اصلی در فیلمنامه این اثر ،عدم پرداخت کافی به شخصیت های فیلم و  کیفیت نامناسب آن دانست.شخصیت هایی که منطقی از حضور آنان در داستان تعیین نمیشود و یا به سبب حضورشان در داستان بخشی از بحران زندگی خسرو و ناهید که مخاطب کمتر به آن توجه داشته است،آشکار نمی گردد.

وجود مشکلات و معضلات معمول اجتماعی در زندگی شخصیت های فیلم بیشتر از آنکه بیانگر دغدغه های فیلمساز به بررسی مسائل اجتماعی باشد، باعث به تعویق افتادن چندباره معمای اصلی داستان یعنی حضور مرد لوله کش در خانه خسرو می شود.در ادامه نیز تنها صحنه های تکراری از یک فیلم آپارتمانی مانندکتک کاری و ایجاد جنجال در فیلم رونمایی میشود و هیچ  اتفاق منحصر به فردی رخ نمیدهد.

.بازیگران خوبی در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند،از محمد رضا فروتن تا شقایق فراهانی همه بازیگران خوبی هستند ولی بازهم نتوانسته اند به در سطح قابل قبولی ظاهر شوند.فیلم داراری بازی های قوی نیست که می توان به نیکی مظفری اشاره کرد که بازی نسبتاً بدی از خود به نمایش گذاشته است. محمدرضا فروتن نیز در نقش های معمول خود در سالهای اخیر در نقش یک مرد عصبی و تکراری است و هانیه توسلی هم که پیش از این بارها نقش های مشابه ناهید را ایفا کرده، در این فیلم حرف جدیدی برای زدن ندارد.

 

.

 

منابع

نقطه کور در وبگاه سوره سینما

نقطه کور در وبگاه سی‌نت

http://moviemag.ir/cinema/movie-reviews/iran/17547-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%86%D9%82%D8%B7%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%B1

http://anamnews.com/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%86%D9%82%D8%B7%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%B1-%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87/

http://www.naghdefarsi.com/iran-movie-review/18361--l-r.html

http://www.asriran.com/fa/news/540349/%D9%86%D9%82%D8%B7%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B4%D8%AF

https://www.honarland.ir/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%DB%8C-%D9%88%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%85-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%81%D8%AC%D8%B1/

http://www.efafinstitute.ir/fa/News/item/3214/%D9%86%D9%82%D8%AF%20%D9%88%20%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C%20%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%20%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C%20%D9%86%D9%82%D8%B7%D9%87%20%DA%A9%D9%88%D8%B1

http://cineshoma.ir/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%86%D9%82%D8%B7%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87/


Viewing all articles
Browse latest Browse all 9369

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>