تفاوت در روش های برقراری ارتباط

تفاوت در روش های برقراری ارتباط

ترجمه گارگین فتائی

.

این صدای کامرون لوک Cameron Lockeاز رادیو تجارت در صبح. امروز در استودیو ما مصاحبه ای داریم با  دکتر روان شناس مارک کریدی Dr. Mike Kradyکه کارشناس شیوه های ارتباطه خوش آمدی مایک

مایک – خوشالم که اینجا هستم

کامرون – من شما رو  به عنوان متخصص در شیوه های ارتباطی معرفی کردم اما راستش دقیقاً مطمئن نیستم که درست معرفی کردم یا نه

مایک – در مفهوم ساده ، آنچه که ما آن را ارتباط می دونیم  اساساً ارتباط مفهوم از یک شخص به شخص دیگر هست  درسته ؟ وقتی دو نفر با هم ارتباط برقرار می کنند این ارتباط تا حدی از طریق اشاره های حرکتی و غیر شفاهی است اما عمده ارتباط دو فرد ناشی از گفت و شنود با همدیگر است و چنانکه من مطمئنم شما تجربه اونو داشتید  هر شخص در سخن گفتن و در شنیدن  شیوه متفاوتی داره .  کار من تمرکز روی  تجزیه و تحلیل و  شناسایی این شیوه ها به منظور کمک به افراد در برقراری موثرتر  این ارتباطه.

کامرون – بسیار  خوب اینکه افراد  مختلف روش های مختلفی در حرف زدن و شنیدن دارند قطعاً حق با شماست من مظمئنم که این درسته چون  زنم همیشه به من میگه که من بهش گوش نمیدم اما من بهش میگم که باور کن دارم گوش میدم عزیزم.

کامرون – همسرت راست میگه . در یک نظر از دیدگاه اون تو بهش گوش نمیدی . می دونی ! برداشت اون از اون چیزی که گوش دادن معنی میده با برداشت تو از گوش دادن متفاوته اما البته تو هم درست میگی تو داری بهش گوش میدی بر اساس آنچه که تعریف تو از شنیدن هست نه تعریف اون .

کامرون – یعنی تو میگی مشکل این نیست که من گوش نمیدم بلکه اینه که اون فکر می کنه من بهش گوش نمیدم حتی اگر چه دارم بهش گوش میدم؟

مایک – دقیقاً ، شما هر دو دارید به هم گوش میدین اما تو ضرورتاً این کار رو به صورتی که شخثص مقابل ازت  انتظارش رو داره انجام نمیدی . این در هر نوع ارتباط متداوله  . ببین ! حرف منو اشتباه برداشت نکن من نمیگم که مردها همیشه به این صورت گوش میدن و زنها به اون صورت اما شیوه های  قطعی ارتباط وجود دارند که به احتمال زیاد مردها دارای اون هستند و شیوه های دیگری که در بین زنها متداوله . بزار چند تا مثال برات بیارم کلا مردها احساس می کنند که رابطه باید معنی و مفهوم داشته باشه  اونها سوالاتی می پرسند و از چیزهایی حرف می زنند که به منظور ارائه یک نقطه نظر ، دریافت پاسخ ، حل مشکل  و یا رسیدن به یک توافق در مورد یک امری باشه اما پرسیدن سوال و حرف زدن با دیگران برای زنها غالباً به عنوان فرصتی برای یافتن اطلاعات ، سهیم  کردن احساسات و  افزایش ارتباطات صمیمی تر در نظر گرفته میشه به عبارت دیگه برای مردها ارتباط دارای هدف هست اما برای زنها ارتباط خود هدف هست .

تفاوت متداول دیگه اینه که مردها غالباً بر روی چیزهای عملی ، خلاق و موثر تمرکز دارند بنابراین یک مرد به چیزی گوش میکنه  برای فهمیدن وضعیتی که بتونه اقدامی انجام بده و یا راه حلی پیدا کنه اما زنها برعکس  ، بیشتر روی فهمیده شدن  تمرکز دارند  بنابراین یک زن عمدتاً چیزی رو برای درک و همدلی گوش میده البته ممکنه اقدامی هم بکنه اما برخی اوقات خود گوش دادن براش  کافی به حساب میاد . بزار فکر کنیم که این در عمل چطوری کار می کنه . یک زن شروع به مکالمه با یک مرد می کنه مرد به منظور فهمیدن و درک این مکالمه بهش گوش میده اون می خواد بدونه چرا زن داره باهاش حرف می زنه و آیا  دچار مشکلی شده و اگه بخواد اینو بفهمه ممکنه که حرف زنو قطع کنه و شروع کنه به ابراز عقیده کردن و ، دادن پیشنهادات ، راه حالها و مشاوره ها . از نظر مرد کارش درسته و به زن گوش داده ، اون  به خیال خودش فهمیده که چرا زن داره باهاش حرف می زنه و برای رفع نگرانی زن  داره راه حل ارائه میده . اون وقتش رو برای گوش دادن به چیزی بیش از حد نیاز تلف نمی کنه اما از نظر زن  کار این مرد افتضاحه اون به اون چیزی که زن می خواسته بهش بگه گوش نداده.  مرد به جای سهیم شدن و کشف کردن روی دلیل و عمل تمرکز داشته و طوری عمل کرده انگار می خواسته هر چه زودتر مکالمه رو تموم کنه .

کامرون- هی نکنه تو داشتی یواشکی  مکالمه بین من و همسرم رو ضبط می کردی ! چون تو کاملا ما رو  توصیف کردی.  تو به طور روشن توضیح  دادی که چطوری شیوه های متفاوت ارتباط می تونه منجر به سوء تفاهم ها در مورد اینکه کسی داره گوش میده یا نه بشه . حالا من از تو دو تا سوال دارم

 اول اینکه اینجا رادیوتجارت برای صبحه ، ایا  این موضوع می تونه در تجارت کاربرد داشته باشه

 دوم اینکه ما برای تصحیح ااین سوء تفاهم ها در ارتباط چکار می تونیم بکنیم/

مایک – قبلا در مورد چند تفاوت بین مردها و زنها در  روشهای برقراری ارتباط صحبت کردیم این تفاوت ها در هر نوع ارتباطی بین مردها و زنها از جمله در تجارت هم کاربرد دارند اما این تفاوتها فقط بین زنها و مردها نیست اونهایی که درون گرا هستند هم تغیرباً شیوه های ارتباط متفاوتی با برون گراها دارند . همین تفاوت می تونه زمانی  هم ایجاد بشه که همکارت از تو جوون تر یا پیرتر باشه و یا مشتری  از کشور دیگه ای باشه  و یا  مثلا متصدی  در رفتن به یک جلسه  عجله داشته باشه  اما تو وقت زیدی داشته باشی .  بنابراین قطعاً در مورد تجارت  هم به کار میره.

 حالا چطوری با این شیوه های متفاوت برقراری  ارتباط کنار  بیاییم؟ خوب من دوست دارم سخنان سی امین  رئیس جمهور آمریکا کالوین کولیج Calvin Coolidge, رو   بیان کنم که زمانی  گفت « هیچ کس تا کنون با شنیدن کارش رو از دست نداده » اونچه که من از این حرف استنباط می کنم اینه که

اول اینکه  تو هرگز نمی تونی خیلی زیاد گوش کنی

دوم اینکه  تمرکز تو باید بر روی شنیدن باشه نه کاری که تو در نظری داری بعد از شنیدن انجام بدی

سوم اینکه  وقتی مردم احساس کنند که تو حرفشون رو شنیدی برای تو چیز خوبی اتفاق افتاده