ache / pain / hurt
درد ache
رنج و زحمتpain
آسیب hurt
یکache یک ناراحتی است که برخی اوقات ادامه می یابد و مداوم است و معمولاً مربوط به بخش خاص و معینی از بدن نظیر سردرد headacheمعده درد stomachacheدندان درد toothacheو یا گوش درد earacheاست . بعد از اینکه شما ورزش می کنید روز بعد احتمالاً ماهیچه های شما درد acheخواهد کرد
یک acheمعمولاً بی نهایت و به شدت قوی نیست بنابراین شما می توانید تلاش به چشم پوشی از آن کنید .
Painمعمولاً قوی تر و ناگهانی تر بوده و چشم پوشی از آن دشوارتر است . شما وقتی که مثلاً دست خود را می برید و یا سرتان با چیزی برخورد می کند احساس درد از نوع pain می کنید .
اگر شما در حین تمرین ورزشی به خود آسیب رسانده و استخوانی شکسته و یا عضله ای پاره شود شما احساس درد ناگهانی sudden painمی کنید .
ما همچنین عبارت “aches and pains,را داریم که ناراحتی های عمومی و گوناگون را توصیف می کند .
پدربزرگ نود ساله شما ممکن است در باره تمام "درد و رنج هایی aches and pains"که او در آن سن دارد شکایت کند .
Hurt کمی متفاوت است زیرا معمولاً به صورت صفت یا فعل است نه اسم . برای توصیف یک درد یا یک رنج شما می توانید بگویید مثلاً
مچ پایم درد می کند
My ankle hurts.
یعنی من در ناحیه مچ پا درد pain/acheدارم
Hurtبه معنی آسیب یا صدمه هم می باشد
با اون چاقو بازی نکن – ممکنه به خودت صدمه بزنی
Don’t play with that knife – you could hurt yourself.
او در یک تصادف اتومبیل آسیب بدنی دید
He was badly hurt in the car accident.
در نهایت هر سه این کلمات می توانند در هر دو مورد درد روحی یا بدنی و جسمانی به کار روند
پسرم زندانی است ، وضعیت او باعث دل شکستگی زیاد من شده است
My son is in prison; the situation is causing me a lot of heartache.
دل شکستگی در اینجا اندوه و درد روحی است
من او را با ( یادآوری ) درد طلاقش سالها به عقب برگرداندم
It took her years to move past the pain of her divorce
در اینجا درد painمفهوم رنج و اندوه روحی دارد
من از اینکه او مرا در جشن عروسی خود دعوت نکرد به شدت آسیب روحی دیدم
I was extremely hurt that he didn’t invite me to his wedding
در اینجا hurtاز نوع اندوه روحی است