یک دزدی دلنشین
گارگین فتائی
چه کسی انکار می کند
که دزدی ، کار بدی است ؟
هیچ کس خوشش نمی اید
نه دزد
نه مال باخته
و نه نظاره گر آن
فرقی نمی کند چگونه باشد
ساده باشد
همچون کیف قاپی از سوی یک موتورسوار
یا هوشمندانه
همچون یک سرقت مجازی
اما در میان انواع سرقتها
نوعی دزدی هم یافت می شود
که ماهیتی وارونه دارد
چرا که همه آن را دوست دارند
حتی مال باخته به میل خود
آن را به سارق می دهد
و آن چیزی نیست جز
دزدی قلبها
و علت گیرایی آن
در جمع بین این سه حرف خلاصه می گردد
عین ، شین و قاف