آیا می تانید نقطه یا حلقهء ارتباطی بین این دو فرهنگ پیدا کنید؟
گارگین فتائی
نوروز و جشن های مربوط به آن هم به پایان رسید
چهارشنبه سوری و پنج شنبه آخر سال ، چیدن سفره هفت سین ، تحویل سال ، دید و بازدید عید و سیزده به در و سبزه گره زدن وهمه این موارد تمام شدند.
ما می دانیم که نوروز و جشنهای مربوط به آن همگی قدمتی بسیار دیرینه دارند و به ایران باستان برمی گردند .
ما می دانیم که هیچ کدام از سال های نوی سایر ملتها لذت سال نوی ایرانی را ندارد زیرا درست در اول بهار و در اعتدال بهاری صورت می گیرد.
زمانی که به سایر ملتها می نگریم چه ملتهیی که تمدن عظیمی هم پای ما نداشتند و چه آنهایی که هم پای ما بودند نظیر تمدنهای مصر و یونان و رم و بابل و سومر و اکد و سوریه و لیدی/ آفریقا و مللل آمریکای لاتین متوجه می شویم که بعد از دگرگونی آئینی و دینی در این گونه موارد معمولا آئین گذشته آنها بالکل فراموش شده زیرا دارای ارزش معنوی بالایی نبوده حتی تمدنهای باشکوه یونان و مصر که هر کدام بانی فلاسفه و سازنده اهرام عظیمی بودند و ازلحاظ تمدنی در جایگاهی برتر و عالی به سرمی برند اما از لحاظ فرهنگی که دست اورد معنوی یک ملت است ضعیف و دردرجه عالی نبودند و هم اینها انواع و اقسام خدایان سنگی را می پرستیدند که زندگی اسطوره ایاین خدایان ، پر است از خیانت و بدبینی نسیت به هم و هیچ نکته آموزنده مثبتی از زندگی آنها یاد نمی گیریم .
اما در ایران از همان ابتدا نه تنها تمدن عالی بلکه فرهنگ متعالی نیز بوده و ایرانیا به جای پرستش بتها اهورا مزدا یعنی خدای واحد را می پرستیدند
ایرانیان دارای پیامبری چون زرتشت و کتاب ارزشمندی چون اوستا بودند که در همان آغاز راه و روش نیک پنداری و نیک گفتاری را به آنها می آموخت .
برای همین با دگرگونی آئینی و ورود اسلام به ایران این رسوم از بین نرفت زیرا رسوم ناپسند و غیرمتعالی نبودند به گونه ای که هنوز هم جزء جدایی ناپذیر فرهنگ ایرانیان گشته اند .
با نگاه به کتاب های تاریخی و نظرات مورخین و نیز کثرت اثار باستانی ما پی می بریم که ایران باستان یک تمدن و فرهنگ متعالی و عظیم بوده است .
پس از اسلام هم ایران دارای فرهنگی متعالی بوده به گونه ای که دانشمندان طراز اولی چون ابن سینا ، خوارزمی ,، زکریای رازی و شعرای طراز اول جهانی داشته است .
اما ما با توجه به وضع کنونی فرهنگی مملکتمون شاید به کسی که از خارج وارد ایران می شود حق بدهیم که این سوالات را از خود بپرسد که کدام یکی را باورکنم
فرهنگ عظیم و تمدن چندین هزار ساله را و یا
زد و خورد و کتک کاری سر یک مسافر
رانندگی بسایر بد و بوق های پی در پی و اعصاب خورد کنئ
بی ملاجظگی و صدای آژیر ماشین و ویراژ موتورها
دعوا و کتک کاری چند پسر به خاطر یک دختر
شک و بدبینی یشاز حد یک دختر یا خانواده او نسبت به یک پسر تنها به خاطر این که از کوچه آنها رد می شود
فحش و ناسزا گویی و چاقو کشی و نزاع خیابانی
دست به هر کاری زدن برای پول درآوردن
دروغ های پی ئر پی گفتن برای پول و کسب مقام و جا و مکان در حالی که خوانده بود که هرودوت در کتابش نوشته بود ایرانیان دروغ را بزرگ ترین گناه می دانند
بی احترامی به همیدگر و عدم رعایت نوبت
زیرآب زنی و غیبت ، بد گویی از همدیگر در موقع کار و یا در سایر روابط خانوادگی و دوستانه
تنبلی و کم کاری و پشت هم اندازی
تحقیر و تمسخر و بی اعتبار کردن دیگران
گرفتن پول و رشوه برای انجام هر کاری
چشم چرانی و متلک پرانی و دنبال ناموس دیگران بودن
دعوای نزدیک ترین اعضاء فامیل و خانواده برای به چنگ آوردن ارث و میراث حتی به قیمت حذف طرف مقابل
پائین دانستن سایر اقوام و پست دانستن قومیت و عقائد و آئین آنها وبرتر دانستن خود بر چه مبنایی معلوم نیست!
آیا شما خودتان با دیدن این چند مورد نسبت به هویت گذشته اجدادمان و هویت کنونی ما که فرزندان همان اجداد هستیم دچار سردرگمی نمی شوید و آیا در پیدا کردن حلقه و ارتباط و پیوند بین این دوتمدن عاجز نمی شوید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حلقه پیوندی بین اجداد بافرهنگ متعالی گذشته و وضعیت نابسامان فرهنگی نوادگان کنونی آنها!