بودا
گارگین فتائی
بودا یکی از شخصیتهای بسیار پرنفوذ و تاثیرگذار در تاریخ و فلسفه شرق بوده و حتی می توان رد پا و نفوذ وی را در سایر ادیان و ائینها و مکاتب شرقی و غربی دید .
تعالیم وی بسیار متنوع بوده و بقائ چندین هزار ساله آن نشان داده که حرفی برای گفتن دارد .
من این شعر را تنها به منظور ادای احترام به عقائد بسیاری از مردم دنیا که پیرو وی و تعالیم او هستند ساخته ام .
بودا
گارگین فتائی
بودا مرا یاری بکن تا بر کَنَم سِمساره ها
بر نیروانا پا نهم ، بر پا کنم انگاره ها
کانون پالی در سرم ، از سوترَا یاری شوم
تا منع گردد کارما و زایش رخساره ها
با هینه یانا بر سلوک ذهن ، خودکوشی کنم
با ماهیانا دیگران را پر کنم از چاره ها
هستی همه رنج است ، گفتی در شناسایی راه
پس رهنما تا وا کنم خود را ز سیر گونه ها
راه رهایی در شناسایی خود باشد همی
تا دل به آگاهی رود از محبس پنداره ها
با دَرمِه کایه ، خود کشان ما را به سوی راستی
همدردهای خود بیاور بر سر بیچاره ها
آموزگاری پس بیاورسورهء مهرت به من
تا بشکنم خود را ز آز و نفرت و از کینه ها
با یوم ده گانه ابر آئین را بر من بنه
حاصل شود هر دانشی ، روشن بگردد تیره ها
توضیحات
بیت اول
سمساره در آیین هندو به چرخهٔ زندگی و مرگ و انتقال روح از جسم مرده به جسمی تازه و تکرار زایش و مرگ گفته میشود. طبق آیین هندو این چرخه تا زمانی که روح از آلودگیها، غفلتها و نادانیها پاک نشده است ادامه مییابد (تناسخ).
نیروانا(سانسکریت: निर्वाण; پالی:निब्बान nibbāna ; پراکریتی:णिव्वाण) لغتی در زبان باستانی سانسکریت است که در بودیسم برای توصیف آنچه عمق آرامش ذهن در نتیجه اکتساب موکشه می نامند بکار می رود. بوداييان عقيده دارند هيچ کس قادر نيست نيروانا را تشريح کند و نمي توان آن را با هيچ شرح و بياني به کلام درآورد. بودا، «نيروانا» را به صورتهاي متعددي تعريف كرده است به صورت شادي عظيم، صلح و آرامش، فناناپذيري، بدون شكل و قالب، آنسوي زمين، آنسوي آب، آنسوي آتش، آنسوي هوا، آنسوي خورشيد و ماه، پايان ناپذير و بيكران و همچنين رهايي از درگيري و منيت و ريشهكن كردن حرص و طمع، كينه و دشمني و فريب و تمامي خصوصيات نازيبا، به عبارت ديگر نيروانا پاكي محض و آرامش مطلق است.
تعریف امروزی "نیروانا" : بُعدی از زندگانی که در آن جا هیچ زمان و مکانی وجود ندارد.
در اینجا منظور این است که با یاری بودا یک رهرو بتواند از طریق نیروانا از زایش های پی در پی اجباری و غیر ارادی رهایی یافته و خود بر سرنوشت خویش مسلط گردد
بیت دوم
کهنترین مجموعه کتاب های بودائی سه سبد یا تی پیتکه خوانده می شود که در زبان های اروپایی به کانون پالی معروف است.
سوترا یا سوترَه (سانسکریت: सूत्र، پالی: سوته،) کلمات قصار و یا مجموعهای از کلمات قصار است که در قالب یک کتابچه راهنما، یا، به طور گستردهتر، یک متن برای پیروان آیین هندو یا بودایی ترتیب داده شدهاست.
سوترا به طور لغوی به معنای ریسمان است. منظور از این نامگذاری، مقایسه این خطوط متن با ریسمانهایی است که چیزها را به هم نگه میدارد. واژه سوترا از ریشه -sivگرفته شده که به معنی به دوختن است. (این واژهها، از جمله لاتین suereو انگلیسی[۱] sewو suture (بخیه)، همه در نهایت برگرفته از واژه نیاهندواروپایی *siH-/syuH- هستند.
کارما (به سانسکریت: कर्म IPA) در باور هندوان به مفهوم کنش و واکنش است. به بیان دیگر، کارما قانون عمل و عکس العمل، تابش و بازتابش و چرخهٔ علت و معلول (چرخهای که سمساره نامیده میشود) میباشد و برگرفته از هند باستان است.
کارما باور ادیان هند و بودا و جین و سیک و به معنای تاوان است، با این تعبیر که نتیجهٔ اعمال نیک و بد فرد در زندگی کنونی و یا زندگیهای بعدی وی تاثیر خواهد گذاشت.
در اینجا منظور این است که رهرو از طریق کتابها و متون بودایی و با استفاده از کلمات و جملات قصار وی بتواند از کارما که چرخش غیرارادی سرنوشت است رهایی یابد
بیت سوم
در بوداگرایی هم دو شاخهٔ اصلی وجود دارد. نام آنها هینهَ یانَه و مهایانَه است. یانه در سانسکریت یعنی راه. هینه یعنی کوچک و محدود و کهتر. مها یعنی بزرگ و مهتر. در فارسی میشود آنها را کهراه و مهراه ترجمه کرد.
فرق بنیادین هینه یانه (کهراه) با مهایانه (مهراه) اینست که آرمان هینه یانیها تک-بیداری (اَرهت شدن) است ولی مهایانیها به بیدارگر شدن باور دارند.
توضیح: در کیش بودا آرمان فرجامین افراد، بودا شدن است. واژه بودا در سانسکریت یعنی بیدار. منظور از بیدار شدن، پی بردن به رازهای هستی و پیوند یافتن با جهان راستین (حق) در پس پرده این جهان ظاهری است. بوداییان جهان پیرامون ما را مانند پردهای رنگ و وارنگ میدانند که میان ما و جهان راستین کشیده شده است. در باور ایشان جهان راستین ِ پشت پرده دارای هیچکدام از ویژگیهای این جهان ظاهری دور و بر ما نیست. اگر هم از آنها بپرسید که آنها این را از کجا میدانند میگویند چونکه بودا به آن جهان راه یافته و برگشته و از آنجا برای ما خبر آورده است. این در اصل همان حرف مولانا جلال الدین بلخی و دیگر شناسایان است که بر عاری بودن جهان راستین (حق) از صفات اینجهانی تأکید دارند و ادعا دارند که چیزهایی از آن جهان را تجربه کردهاند و زبانشان از توصیف آن برای ما قاصر است چونکه برای چیزی که ویژگیهای این جهان را ندارد در زبان و اندیشه ما واژه و پندارهای برای آن وجود ندارد.
هینه یانیها (باورمندان به راه محدود) معتقدند که هرکس باید بکوشد برای خودش این پرده را پاره کند و از روزنهای به دریای حق فرارَود. آنها معتقد به تکروی هستند. در بوداگرایی این بیدارشوندگان تکرو را اَرهت یعنی آدمهای باارزش مینامند. اما مهایانیها (مهراهی ها) بر این باورند که کسانی که دریای بیکران حق و راستی را دریافتند باید دم درگاه حق بمانند و بکوشند تا بقیه موجودات را هم به سوی حق و حقیقت بکشانند. در ادبیات بودایی به اینگونه افراد بیدارگر (بوداسَف یا بودی سَتوا Bodhisattva) میگویند. بیدارگران اینکار را از روی مهرورزی به همه موجودات میکنند. یعنی آنها همه ماها را به چشم نمودهایی از جهان حق میبینند و به همه ما مهر میورزند و میکوشند تا ما را نیز مانند خود بسوی رستگاری و حق یابی بکشند.
در اینجا منظور این است که از طریق دو روش و مکتب معروف بودایی یک شخص ،هم خود در یافتن راه حقیقت بکوشد و هم راه حلهایی برای مشکلات دیگران پیدا کند
بیت چهارم
یکی از اصلی ترین اموزه های بودا این است که می گوید زندگی رنج است و برای رهایی از رنجهای گوناگون زندگی تعالیم مختلفی ارائه می دهد
بیت پنجم
در آئین بودا راه رسیدن به حقیقت از طریق خودشناسی است و یک رهرو از طریق شناختن خود ، ذهنش را از ظواهر و پنداره های کنونی به حقیقت واقعی می رساند
این اصل بسیار شبیه به نظریه مُثُل افلاطونی است
بیت ششم
در الهیات بودایی مهایانه ای چهار لایة الوهی قابل شناسایی است. در بالا، (( بودای مطلق)) با دو جنبة شخصی و غیرشخصی قرار دارد، که از آن به عنوان (( درمه کایه Darmakaya)) یاد می کنند. در لایة پایین تر، پنج بودای برتر جای دارند که به منزلة تجلّیات صفات بودای مطلقند. مفهوم (( سم بگه کایه Sambhoakaya)) در الهیات مهایانه ای اشاره به این وجودات ماورایی است. در مرتبة بعد، بودایان خاکی یا (( نرمانه کایه Narmanakaya)) جای دارند که هر کدام به نوعی وابسته به یکی از بودایان برتر است. اینان به نوبت در زمین تجلّی کرده اند یا خواهند کرد. (( شاکیه مونی Shakyamuni)) که همان گُتمه بودای مشهور است، چهارمین از این هاست، و میتریه پس از او خواهد آمد. در پایین این سلسله (( بُدی سَتوه Bodhisattava)) (بوداسف)های برترند که آخرین مرحلة نیروانه شان را به تأخیر انداخته اند تا همة موجودات نجات یابند. ر.ک: هانس ولفگانگ شومان، آیین بودا، ترجمة مع. پاشایی، ص ۱۲۱.
در اینجا منظور این است که راه مطلق شدن را به شخص نشان دهد و اینکه در این راه کسانی که به آنجا رسیده اند به کمک دیگران بشتابند
بیت هفتم
بودا خود می گوید آموزگار است و ادعای پیامبری نکرده و سخنان و جملات وی معروف به سوره ها هستند نظیر سورهء دل ، سوره نیلوفر ، سوره مهر و غیره
در اینجا منظور این است که از طریق سخنان مهرانگیزش در یک رهرو ایجاد عشق و محبت کرده و نفرت و کینه را از وی دور سازد که البته امر بسیار دشواری بوده و نیازمند تمرینات معنوی سنگین و پی در پیاست
بیت هشتم
منظور از یوم ده گانه ده اصل اساسی بودا است که با انجام و به کار بستن انها یک فرد به مرحله ابرآئین یا فراتر از ائین رسیده و دانش واقعی بر وی آشکار گشته و از تیرگیها و تاریکیها رهایی می یابد