Quantcast
Channel: گارنی GARNI
Viewing all 9369 articles
Browse latest View live

رویترز: گمرک آمریکا ورود دارندگان روادید از تمام کشورها را مجاز کرد

$
0
0

 

رویترز: گمرک آمریکا ورود دارندگان روادید از تمام کشورها را مجاز کرد

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2368-

رویترز-گمرک-آمریکا-ورود-دارندگان-روادید-از-تمام-کشورها-را-مجاز-کرد

.

 در پی فرمان یک قاضی فدرال در شهر سیاتل واشنگتن برای بی اثر کردن فرمان اجرایی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا برای منع ورود اتباع هفت کشور به آمریکا ، اداره گمرک آمریکا به شرکت های هواپیمایی اجازه داد تمام دارندگان روادید را به مقصد آمریکا سوار کنند.

به نقل از ایرنا و به گزارش رویترز، اداره گمرک و محافظت مرزی آمریکا (CBP) به اطلاع شرکت های هواپیمایی آمریکایی رسانده است که می توانند افرادی را که طبق فرمان ترامپ مشمول منع ورود به آمریکا شده بودند را سوار کنند.

حکم تعلیق موقت فرمان اجرایی ممنوعیت مهاجرتی دونالد ترامپ دیروز توسط قاضی جیمز رابرت قاضی فدرال سیاتل در ایالت واشنگتن صادر شد که جرج دبلیو بوش رئیس جمهوری اسبق آمریکا او را در این مقام منصوب کرده است.

ترامپ چند روز قبل با امضای دستوری ورود شهروندان 7 کشور ایران، سوریه، لیبی، سومالی، سودان، یمن و عراق را برای مدت 90 روز به به آمریکا تعلیق کرده بود.

کاخ سفید اعلام کرد که وزارت دادگستری درخواستی برای توقف فوری حکم قاضی فدرال سیاتل مطرح خواهد کرد

 

 


نمایندگان ای.تی.آر فردا به تهران می آیند/تحویل 4 هواپیما تا پایان امسال

$
0
0

 

نمایندگان ای.تی.آر فردا به تهران می آیند/تحویل 4 هواپیما تا پایان امسال

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/اقتصادی/item/2365-

نمایندگان-ای-تی-آر-فردا-به-تهران-می-آیند-تحویل-4-هواپیما-تا-پایان-امسال

.

قائم مقام وزیر راه وشهرسازی در امور بین الملل با اعلام اینکه نمایندگان شرکت هواپیماسازی ای.تی.آر(ATR)  امروز یا فردا به تهران می آیند، گفت: تا پایان امسال سه تا چهار فروند از این هواپیماها تحویل شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی (ایران ایر) می شود.

به گزارش ایرنا، اصغر فخریه کاشان امروز در گفت و گو با خبرنگاران افزود: پیش قرارداد خرید 20 فروند از این هواپیمای70  نفره با شرکت ای.تی.آر (فرانسوی-ایتالیایی) منعقد شده و اگر درباره تامین قطعات موتورهای کانادایی این هواپیماها به تفاهم برسیم قرارداد نهایی امضا می شود.

قائم مقام وزیر راه وشهرسازی در امور بین الملل، مبلغ نهایی برای خرید 20 فروند از این هواپیماها را 40 میلیون دلار اعلام کرد.

فخریه با یادآوری قرارداد خرید 100 فروند هواپیما بین ایران ایر و ایرباس ابرازامیدواری کرد، 2 فروند هواپیماهای ایرباس 330 در اسفندماه امسال وارد ناوگان ایران ایر شود.

به گزارش ایرنا، نخستین فروند از هواپیمای مدل 320 با ظرفیت 190 نفر، اواخر دی ماه امسال در مراسمی در فرودگاه مهرآباد به ایران ایر تحویل و وارد ناوگان هوایی هما شد.

شرکت های هوایی ایران با اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) از دی ماه سال گذشته مذاکرات مستقیم را با شرکت های سازنده هواپیما آغاز کردند؛ به طوری که اواخر پارسال، مدتی بعد از نهایی شدن برجام، پس از سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به فرانسه، پیش قرارداد خرید بیش از 100 فروند هواپیما بین شرکت ایرباس و هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در پاریس امضا شد.

چندی پیش نیز قرارداد خرید 80 فروند هواپیما با شرکت های بوئینگ در تهران نهایی شد

 

 

 

 

 

اتحادیه جهانی کشتی: به تصمیم ایران احترام می گذاریم

$
0
0

اتحادیه جهانی کشتی: به تصمیم ایران احترام می گذاریم

 .

http://alikonline.ir/fa/news/sport/item/2362-اتحادیه-

جهانی-کشتی-به-تصمیم-ایران-احترام-می-گذاریم

.

  رییس اتحادیه جهانی کشتی در بیانیه‌ای در واکنش به اقدام ایران در مخالفت با ورود کشتی‌گیران آمریکایی به خاک ایران اعلام کرد که به این تصمیم احترام می‌گذارد.

به گزارش ایرنا از روابط عمومی فدراسیون کشتی و به نقل از سایت اتحادیه جهانی کشتی، نناد لالوویچ در بیانیه‌ای در رابطه با مخالفت ایران با حضور تیم کشتی آمریکا در جام جهانی کشتی آزاد کرمانشاه گفت: با این که امیدوار بودیم وزارت خارجه ایران تصمیم دیگری بگیرد، به تصمیم فعلی آنها با همه پیچیدگی‌هایش احترام می‌گذاریم. ما به زودی برای جام جهانی کشتی آزاد راه‌ حلی پیدا خواهیم کرد.

وی اظهار کرد: با وجود محدودیت‌های سفر بین دو کشور، این هفته از همکاری و دوستی بین دو فدراسیون کشتی خشنود شدم. همان طور که در طی سال‌ها دیده‌ایم کشتی ورزشی است که بین ملت‌ها اتحاد ایجاد می‌کند. اتحادیه جهانی کشتی هر فصل مسابقات زیادی برگزار می‌کند. امیدواریم که دوباره کشتی‌گیران ایرانی و آمریکایی را روی یک تشک ببینیم.

بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه پیش تر از مخالفت وزارت امور خارجه با سفر تیم کشتی آزاد آمریکا برای شرکت در رقابت های جام جهانی کشتی در ایران خبر داده بود

 

 

 

 

 

 

نتایج نظرسنجی : 40 درصد از رای دهندگان آمریکایی خواستار استیضاح ترامپ هستند

$
0
0

 

نتایج نظرسنجی : 40 درصد از رای دهندگان آمریکایی خواستار استیضاح ترامپ هستند

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2369

-نتایج-نظرسنجی-40-درصد-از-رای-دهندگان-آمریکایی-خواستار-استیضاح-ترامپ-هستند

.

مرکزافکار سنجی سیاست عمومی آمریکا اعلام کرد: نتایج تازه ترین نظرسنجی حاکی است، 40 درصد از رای دهندگان آمریکایی و حدود یک سوم از مردم آمریکا پس از حدود سه هفته عملکرد رئیس جمهوری جدید این کشور خواستار استیضاح دونالد ترامپ هستند.

به گزارش ایرنا، این مرکزافکار سنجی آمریکایی روز جمعه با انتشار نتایج نظر سنجی خود اعلام کرد، 40 درصد از آمریکایی هایی که در نظرسنجی شرکت کرده اند، خواستار استیضاح ترامپ هستند، البته 45 درصد از رای دهندگانی نیز که در این تحقیق شرکت کردند اعلام نمودند که با استیضاح وی مخالف هستند.

نتایج این نظرسنجی نشان داد که رای دهندگان مشتاق آمریکای سال گذشته هستند، به طوری که 52 درصد از شرکت کنندگان دراین بررسی گفتند که ترجیح می دهند باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا باشد درحالیکه 43 درصد از آنها ترامپ را ترجیح دادند.

'دین دبنام'رئیس مرکز افکارسنجی سیاست عمومی آمریکا (ppp) دریک مصاحبه مطبوعاتی با ارائه گزارشی در مورد این بررسی تاکید کرد : به طور معمول روسای جمهور در هفته های اول فعالیت خود از بیشترین محبوبیت برخوردارند و از این زمان به عنوان ماه عسل کاری آنها یاد می شود، این درحالی است که نتایج این بررسی نشان می دهد که به طور بی سابقه ای بیش از یک سوم آمریکایی ها خواستار استیضاح ترامپ و اکثریت آمریکایی ها هنوز مشتاق 'اوباما'به جای ترامپ هستند.

طبق این گزارش در دو هفته اخیر دونالد ترامپ دستور به اجرای احکامی داده است که از نظر مردم آمریکا بسیار منفور اعلام شده است .موضوعی که سبب کاهش شدید محبوبیت بسیار کم وی در این کشور شده است.

دستور ممنوعیت ورود اتباع هفت کشورعمدتا مسلمان به این کشور، تاکنون منفی ترین بازتاب ها را در میان مردم آمریکا علیه ترامپ و دولت وی داشته است .به گونه ای که 49 درصد از رای دهندگان در تازه ترین نظرسنجی 'پی پی پی'اعلام کردند که با این دستور ترامپ مخالف هستند و فقط 47 درصد با این تصمیم موافق بودند.

درمجموع بررسی های جدید مراکز تحقیقاتی آمریکایی بیانگراین واقعیت است که دستورات غیرعقلایی و غیر اخلاقی دونالد ترامپ در دو هفته اخیر سبب شده تا جامعه آمریکا بشدت در دو قطب مخالف و موافق وی جای گیرند که این امر تاکنون واکنش های منفی گسترده ای را برای سیاست ، اقتصاد و سیاست خارجی این کشور به همراه داشته است.

تهدید برخی دانشگاههای آمریکا به قطع بودجه آنها در صورت عدم حمایت از ترامپ یکی دیگر از اقدامات رئیس جمهوری جدید این کشوراست که با بازخورد منفی بسیاری از نخبگان این کشور و خارج از آمریکا روبه رو شده است

 

 

 

 

 

نقد فیلم سایه‌های موازی

$
0
0

نقد فیلم سایه‌های موازی

جمع آوری از گارگین فتائی

.

 

 

 

 

 

کارگردان

اصغر نعیمی

تهیه‌کننده

علی توکل‌نیا

حسن توکل‌نیا

نویسنده

سعید عقیقی

بر اساس

داستانی از فئودور داستایوسکی

 

بازیگران

شهاب حسینی

ابوالفضل پورعرب

سمیرا حسن‌پور

سیامک صفری

هوشنگ توکلی

حدیث فولادوند

موسیقی

مسعود سخاوت‌دوست

فیلم‌برداری

روزبه رایگا

 

تدوین

سیامک مهماندوست

توزیع‌کننده

یکتا فیلم

تاریخ‌های انتشار

 ۱۰شهریور ۱۳۹۵

کشور

ایران

زبان

فارسی

فروش گیشه

۴۷۵٬۳۶۲٬۰۰۰تومان

 

سایه‌های موازی سومین فیلم اصغر نعیمی به عنوان کارگردان، نویسندگی سعید عقیقی و تهیه‌کنندگی علی توکل‌نیا و حسن توکل‌نیا محصول سال ۱۳۹۳است. این فیلم به اقتباس از داستان کوتاهی از داستایفسکی، به نام «نازنین» ساخته شده است.

این فیلم در تاریخ ۱۰شهریور ۱۳۹۵در سینماهای ایران اکران شده است.

 

نقد فیلم سایه های موازی

 

, فیلمی که عاشقانه نیست!

فیلمساز در جایی گفته است که هدفش گیشه نبوده و قصد داشته است که فیلمی تاثیر گذار بسازد، اما سایه های موازی نمی تواند تاثیر گذار باشد چرا که این فیلم از ضعف فیلمنامه رنج می برد و نمی تواند به یک ملودرام عاشقانه تبدیل شود

فیلم سایه های موازی سومین فیلم اصغر نعیمی پیش از اینکه فیلم سینمایی باشد، یک نمایش رادیویی است. فیلمی دیالوگ محور که با دوشخصیت جلو می رود، کلیت سایه های موازی که بر اساس یکی از داستان های داستایفسکی ساخته شده، نه عاشقانه است و نه تاثیربرانگیز، فیلم می کوشد که قصه تعریف کند اما این قصه ایرانیزه نشده است و نمی تواند قصه تعریف کند چرا که درام سایه های موازی عقیم است، فیلمساز سعی نکرده است که با اضافه کردن شاخه و برگ درست و منسجم به درام کمک کند تا فیلم از کشش های بی دلیل و ریتم کند نجات یابد. سایه های موازی تک بعدی است به همین دلیل این فیلم می توانست یک نمایش رادیویی یا نمایش صحنه یی باشد چرا که دیالوگ مهمترین عنصر این فیلم است و نعیمی سعی دارد که بگوید این فیلم عاشقانه است، اما عشقی در فیلم وجود ندارد که ضد عشق هم است، دیالوگ ها و حس ها هم عاشقانه نیستند به این دلیل که رابطه ی عاطفی فرهاد و نازنین به سرعت شکل می گیرد این رابطه ی عاطفی به عشقی می رسد که معنای عشق در آن مشخص نیست چرا که اصول و اساس این وابستگی میان این دوشخصیت نمی تواند مخاطب ایرانی را قانع کند. قصه شنیدن برای مخاطب لذت برانگیز است اما این قصه تا چه حد می تواند مخاطب را درگیر کند. فیلمساز در جایی گفته است که هدفش گیشه نبوده و قصد داشته است که فیلمی تاثیر گذار بسازد، اما سایه های موازی نمی تواند تاثیر گذار باشد چرا که این فیلم از ضعف فیلمنامه رنج می برد و نمی تواند به یک ملودرام عاشقانه تبدیل شود ضعف اساسی فیلم از شخصیت ها آغاز می شود این ضعف آسیب به فضای فیلم می زند و فیلمی که قرار بوده عاشقانه باشد تبدیل به یک تله فیلم سرگرم کننده می شود که ارتباط برقرار کردن با آن سخت است. رویکرد فیلمساز به مقوله ی عشق غیرمنطقی به نظر می رسد چرا که مشخص نیست فرهاد با این مختصات شخصیتی چرا به یک باره عاشق می شود و یک باره فارغ، لحظات عاشقانه یی در فیلم وجود ندارد جز رد و بدل شدن چند دیالوگ که آن ها هم کمکی به فضای فیلم نمی کند. نازنین هم به سرعت دلباختۀ فرهاد می شود، دلیل این دلباختگی تنهایی و بی پناهی است؟ چگونه باید این روابط را باور کنیم که دختری برای نیاز به پول به عتیقه فروشی مراجعه می کند که گردن بندش را برای بدست آوردن پول به امانت بگذارد و بعد از چند روز عتیقه فروش که مرد میان سالی هم هست عاشق دختر جوان می شود ، دختر جوان هم به سرعت به او دل می بندد. این قصه نمی تواند عاشقانه باشد زیرا که سکانس های عاشقانه یی در فیلم وجود ندارد، با شعر عاشقانه خواندن نمی شود فیلم عاشقانه ساخت، عشق در ایجاد روابط میان شخصیت هاست ، نریشن گفتن فرهاد که معلوم نیست به چه کسی توضیح می دهد مخاطب را سردرگم می کند. رابطه یی که میان فرهاد و نازنین بوجود می آید به سرعت فروکش می کند به چه دلیلی؟ چرا مخاطب لحظات عاشقانه ی فرهاد و نازنین را نمی بیند ، ندیدن این لحظات خط روایی فیلم را برهم می زند و این که فرهاد تبدیل به یک آدمی دیگری می شود باعث تعجب است ، سایه های موازی توان و رمق برای ایجاد قصه و موقعیت های درگیر کننده ندارد به همین دلیل نمی شود از این فیلم انتظار موقعیت های عاشقانه را داشت زیرا که نازنین و فرهاد منفعل هستند و نمی دانند به چه دلیل وارد جریان عاطفی شده اند. آن جوان کارگردان چگونه درفیلم پیدا شد؟، نعیمی در نیمه های فیلم جوان کارگردان را وارد داستان می کند که بتواند به ریتم فیلم کمک کند اما فیلم مجددا درجا می زند، بهتر بود که فیلمساز بیشتر به موقعیت های عاشقانه ی نازنین و فرهاد می پرداخت که بیست دقیقۀ انتهایی فیلم قابل باور می شد، اما نعیمی انگار نخواسته است که ما دلیل بی اهمیتی فرهاد نسبت به نازنین را ببنیم ، و باید مخاطب از زبان پدر فرهاد به این نتیجه برسد که همه فرهاد را تنها می گذارند ، دیالوگ نقش اساسی در سایه های موازی را دارد اما این دیالوگ ها نمی توانند کلیت فیلم را به مخاطب منتقل کنند همانطور که گفته شد اگر سایه های موازی نمایش رادیویی بود تاثیر بیشتری  را به شنونده انتقال می داد چرا که این فیلم لوکیشن های زیادی ندارد و همین هم باعث کلافگی مخاطب می شود فیلمساز به راحتی می توانست از همچین فیلمنامه یی، فیلم قابل قبولی بسازد اما سایه های موازی حدیث نفسی از سوی فیلمساز است که همانطور که گفته است قصدش گیشه نبوده.ابوالفضل پورعرب و سمیرا حسن پور هم نتوانسته اند به فیلم کمک کنند چرا که بازی آن ها به دلیل ضعف فیلمنامه به شخصیت استاندارد نرسیده است استفاده از شهاب حسینی که پنج دقیقه در فیلم حضور دارد تبلیغی است برای بدست آوردن مخاطب، بی شک استفاده از نمای کلوزآپ و حرکت های بی دلیل دوربین همراه با موسیقی متن، نمی تواند فضای فیلم را شاعرانه یا عاشقانه کند. سایه های موازی به دلیل ضعف قصه و ریتم کندش نمی تواند مخاطب را راضی نگه دارد . از سعید عقیقی که در دهۀ هشتاد  فیلمنامه ی اقتباسی شب های روشن را برای فرزاد موتمن نوشته بود، انتظار بیشتری می رفت.

جبار آذین منتقد و مدرس سینمای کشور همزمان با اکران فیلم سینمایی «سایه های موازی» جدیدترین ساخته سینمایی اصغر نعیمی گفت: «سایه های موازی» تعریف یک داستان تکراری عاشقانه اجتماعی فارغ از هرگونه نگاه تازه در چارچوب فیلمفارسی هرچند به شکل نیمه مدرن به اضافه شخصیت های پادرهوا، دیالوگ های کم محتوا و تصویرسازی های آماتوری و خامدستانه و بازی های بسیار معمولی است.

 

 

وی در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: اصغر نعیمی از جمله سینماگرانی است که پیش از ورود به عرصه فیلمسازی بخت خود را در حوزه مطبوعات هنری و نقدنویسی آزموده و اینک چند سالی است که به عنوان کارگردان شانس خود را در سینما و تلویزیون می آزماید؛ او طی سال های فعالیت خود در سینما و تلویزیون به عنوان فیلمنامه نویس و کارگردان و نگارش فیلمنامه های «زندگی خصوصی»، «مستانه»، «آس و پاس» و… و کارگردانی فیلم های «بی وفا»، «سلام بر عشق» و فیلم در حال اکران «سایه های موازی» گرچه با مردودی در کار فیلمسازی مواجه نشده و در مجموع توانسته با دریافت نمره قبولی به کارش در سینما ادامه دهد ولی نمراتش که نشانگر حد و مرز توانایی ها و قابلیت های او در سینما است هیچ گاه به سطح نمره قبولی آثار مطلوب و استاندارد سینمایی نرسیده و در محدوده متوسط و زیر متوسط باقی مانده است.

آذین ادامه داد: در واقع علیرغم تنوع موضوعی و گرایش های اجتماعی مضامین آثارش ساخته های او پیوسته میان فیلم های در شرف مقبولیت عام و در معرض مردودی نوسان داشته است. این ژورنالیست سابق و کارگردان امروز از آغاز ورود به حیطه فیلمسازی تاکنون محکم و استوار در ردیف فیلمسازانی که توانایی ساختن فیلم های خوب و قوی و استاندارد را ندارند و فیلم های شان در گذرگاه آثار متوسط اجتماعی درجا می زند ایستاده است.

این منتقد سینما سپس با بیان این نکته که نگاه موضوعی برخی از فیلم های نعیمی اندکی به روز است و او می کوشد در فیلم هایش حرفی برای گفتن داشته باشد اظهار داشت: اما ساختار و مضامین ساخته هایش بیش از آنکه با نوآوری و خلاقیت همراه باشد و استاندارهای سینمایی در آن ها لحاظ شود و به نیازها و انتظارهای مخاطب پاسخ دهد به دنیا و فرمول های اغواگر سینمای فیلمفارسی و ارضای سطحی ترین ذائقه ها و سلیقه های مخاطب نزدیک است به عبارتی اصغر نعیمی دنباله روی خط فکری، ساختاری و محتوایی فیلمفارسی سازی است و این نکات بارز در تمام فیلمنامه ها و فیلم های او به چشم می خورد تنها بخش کوچک متمایز کار او با فیلمفارسی سازان پیش از انقلاب دست و پا زدن وی برای ساختن فیلمفارسی های به اصطلاح مدرن است.

آذین خاطرنشان کرد: قصه ها و ساخت و ساز فیلمنامه و کاراکترسازی های او در فیلم هایش به رغم تزئین آن ها با موضوعات و مسائل روز چون در کارگاه سنتی و غبارگرفته و منسوخ فیلمفارسی سازی و با همان مصالح این قبیل فیلم ها شکل میابند هرگز نمی توانند آن ها را به سوی میدان رقابت با آثار رایج سینمای ایران سوق دهند؛ گرچه موضوع و مضمون فیلمنامه به نسبت جمع و جور فیلم «سایه های موازی» قابل تأمل هستند ولی باز هم مانند دیگر فیلم های او سطحی و گذرا و بدون عمق و تحلیل اند.

 

وی افزود: تعریف یک داستان تکراری عاشقانه اجتماعی فارغ از هرگونه نگاه تازه در چارچوب فیلمفارسی هرچند به شکل نیمه مدرن به اضافه شخصیت های پادرهوا، دیالوگ های کم محتوا و تصویرسازی های آماتوری و خامدستانه و بازی های معمولی شهاب حسینی و ضعیف ابوالفضل پورعرب و ناموفقی در جذابیت بخشی به افت و خیزهای دراماتیک تمام فیلم «سایه های موازی» را تشکیل می دهد فیلمی که از منظر ساخت و مضمون و ضعف ها و کاستی هایش در ادامه آثار پیشین نعیمی بوده و نه تنها برای سازنده اش گامی به جلو تلقی نمی شود که نشان دهنده ایستایی این سینماگر در ورطه فیلمفارسی سازی با رویکرد تجاری و بازاری است.

 

این منتقد سینما در خاتمه این گفتگو متذکر شد: «سایه های موازی» یک فیلم متوسط است و هیچ حرف جدیدی در پرداخت و روایت جذاب مخاطب پسند، چیدمان باورپذیر ماجراها و خلاقیت های تصویری و نمایشی ندارد. کارگردان «سایه های موازی» با آنکه کوشیده تا حد ممکن از عناصر مجذوب کننده و مشتری جمع کن در قواره فیلم بهره ببرد اما به دلیل سیطره فیلمفارسی بر آن و ساخت و پرداخت متوسط فیلمش را در سطح فیلمفارسی های متوسط تجاری قرار داده است. اصغر نعیمی برای تداوم فعالیت در سینما نیاز به خانه تکانی و اصلاحات اساسی در فکر و دانش و نگاه سینمایی و اجتماعی خود و فیلم هایش دارد.

گفتنی است؛ به جای خلاصه داستان این اثر سینمایی آمده است:

 

نازنین: مهم نیست کی هستی یا چه کاره ایی… تو هر وضعیتی که باشی محبت وظیفه ته… فرهاد: نصیحت ات خوبه. فقط یه خورده کهنه س.

 

کسی در فیلم حضور دارد که من بشناسم؟

ستاره سالهای نه چندان دور سینمای ایران یعنی ابوالفضل پورعرب در فیلم حضور دارد. سیامک صفری که ریشه ای متعلق به تئاتر دارد نیز بازیگر فیلم است. شهاب حسینی هم برای مدت کوتاهی در فیلم دیده می شود.

 

داستان فیلم درباره چیست ؟

در میان فرهاد و نازنین عاشقانه ای برقرار می شود اما بر سر راه این عشق مشکلاتی وجود دارد که...

 

کارگردان کیست ؟

اصغر نعیمی که تابحال دو فیلم کمدی به نامهای « سلام بر عشق » و « بی وفا » را کارگردانی کرده که در رده کمدی های ضعیف دسته بندی می شوند.

 

 

نکات مثبت فیلم ؟

بازگشت دوباره ابوالفضل پورعرب به سینما.

 

نکات منفی فیلم

فیلمنامه « سایه های موازی » بسیار ضعیف است و درام و نقطه عطف برایش در نظر گرفته نشده است. این فیلمنامه به حدی بد هست که مخاطب را از خود دور می کند.

 

شکل گرفتن عاشقانه میان فرهاد و نازنین به سرعت اتفاق می افتد و فرصت شکوفایی به آن داده نمی شود.

بطور کل فیلمبرداری پر ایراد هست. نماهای دوربین روی دست زمانی که سوژه در فاصله کمی از دوربین قرار دارد باعث از دست رفتن ارزش صحنه و میزانس شده است.

سوء استفاده از نام شهاب حسینی برای فروش فیلم در حالی که 5 دقیقه بیشتر در فیلم حضور ندارد، ناعادلانه است.

 

حرف آخر :

« سایه های موازی » برای سینماروهای امروز جذابیتی ندارد. تمام عناصر فیلمسازی در این فیلم به اشتباه به کار گرفته شده اند که باعث می شوند مخاطب اثر را پس بزند

 

 

برنامه سینمایی هفت در ادامه مباحث مطرح در این برنامه در طول هفته گذشته، در کنار نقد یکی از فیلم‌های سینمایی روی پرده، ادامه بررسی مؤلفه های فرمی سینمای دینی ایران را در دستور کار داشت؛ اما با این حال، بخش نقد فیلم شاهد یک تنش دیدنی در این برنامه بودیم و کارگردان فیلم به نقد جدی ادبیات ناآراسته فراستی در این برنامه پرداخت.

به گزارش «تابناک»؛ بهروز افخمی در آغاز برنامه «هفت» ـ که ساعت 22:30 روز جمعه روی آنتن زنده شبکه سوم سیما رفت ـ مطابق با رویه معمول درباره وضعیت گیشه سینمای ایران سخن گفت و همچون سایر برنامه‌ها، نظرات تازه‌ای درباره وضعیت فروش سینمای ایران مطرح کرد. او با اشاره به این که فروش فیلم ها بعد از ایام عزاداری پایین آمده به این موضوع اشاره کرد که پنجاه فیلم هنوز در نوبت اکران هستند.

 

او ادامه داد: برخی از آن ها قرارداد بسته اند و برخی قرارداد ندارند و با توجه به اینکه جشنواره فیلم فجر نیز نزدیک است، این تعداد فقط چهار ماه فرصت دارند نمایش داده شوند که این اتفاق با توجه به این که تنها فیلم در شش ماه اول اکران شده اند. بعید به نظر می رسد، رخ دهد و فیلم های مانده در راه اکران نمی توانند سال آینده اکران شوند چون همین حالا هم 150 فیلم در حال تولید هستند و سال آینده 200 فیلم باید اکران شوند.

افخمی تولید این تعداد فیلم را خوب دانست اما موضوع اینجاست که باید شیوه پخش بهتر و مثلا هفته ای چهار فیلم اکران شود و بیننده باید بتواند برای نمایش با انتخاب های مختلف روبه رو شود. از نظر او باید پخش کننده ها و شورای صنفی اکران در این مورد بهتر عمل کنند، از طرف دیگر همه فیلمسازان انتظار دارند بهترین زمان و بیشترین زمان اکران را در اختیار داشته باشند و فکر می کنند بهترین فیلم را ساخته اند.

مجری و گرداننده هفت خطاب به کسانی که فیلمهایشان در نوبت اکران مانده است گفت: اگر این فیلم ها اکران نشود، باید به دنبال فروش امتیاز آن ها باشند. او باز هم تأکید کرد، در بیست هفته باقی مانده باید هر هفته 4 فیلم اکران شود و با این وضع اکران نیز برای سال آینده، اگر شیوه های پخش اصلاح نشوند رونق فعلی سینما از بین می رود و همه چیز به وضعیت قبلی برمی گردد.

 

در ادامه، فیلم «سایه‌های موازی» با حضور اصغر نعیمی کارگردان این فیلم سینمایی و مسعود فراستی منتقد ثابت هفت، مورد نقد و بررسی قرار گرفت. نعیمی در اقدامی ارزشمند در ابتدای صحبت‌هایش، درگذشت رضا رستمی روزنامه نگار باسابقه عرصه فرهنگ را تسلیت گفت و از مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به خصوص سازمان سینمایی خواست به بررسی محسن سیف، منتقد و نویسنده سینمایی توجه ویژه‌ای داشته باشند، چرا که ظاهراً وضعیت درمانی مناسبی ندارد.

او درباره سایه های موازی نیز گفت: این فیلم یک فیلم اقتباس غیر وفادارانه و بنا بر رمانی نوشته داستایووسکی که در ایران به نام نازنین ترجمه شده است. او در پاسخ به اینکه چرا فیلمنامه نویس این فیلم (سعید عقیقی) به برنامه نیامده نیز گفت: «نمی دانم ظاهرا علاقه ای به حضور در تلویزیون ندارند

نعیمی همچنین با اشاره به این که ابتدا قصد داشته فیلمنامه خصوصی را خودش انجام دهد، گفت: زمان شمقدری برای دریافت مجوز ارائه کرده بود، ولی به نظر این مسئول به دلیل حساس بودن موضوع، باید فیلمساز خودی تر آن را می ساخته و به همین دلیل مجوز نگرفت». در ادامه نیز با تأکید بر اینکه بخش هایی چون خودکشی پایان داستان در این فیلمنامه تغییر داشته اند، صحنه ای را خودش اضافه کرده و یک صحنه را نیز به دلیل بازی بد بازیگر حذف کرده است.

کارگردان «سایه‌های موازی»: در شان من نیست با فراستی وارد مکالمه شوم

فراستی درباره این فیلم می گوید: «قصه داستایووسکی فوق العاده است و اقتباس سعید عقیقی افتضاح است! یک چیز عجیبی در داستان داستایووسکی است که اصلا در اقتباس بد عقیقی نیست. این که با دو روایت مواجهیم و یکی از آن ها روایت مرد از داستان است که با مخاطب صحبت می کند و ساختن این اصلا در سینما ساختنی نیست.

افخمی از فراستی پرسید باید خودکشی جزو موضوعاتی باشد که سانسور می شود؟ و فراستی پاسخ داد: نه در واقع داستایووسکی خودکشی را در این داستان می کاود. افخمی در ادامه به این موضوع اشاره کرد که ارشاد با توجه به حذف طوطی وار خودکشی به کلی داستان را از بین برده که فراستی نیز این موضوع را تأیید می کند. او در ادامه از نعیمی می پرسد، با وجود چنین ممیزی، چرا اصلا خواسته اند چنین چیزی بسازند؟

نعیمی در پاسخ به فراستی گفت: یکی از خصوصیات فیلمنامه عقیقی که مرا سر شوق آورد، راهکارهایی بود که عقیقی برای انتقال مضامین آن زمان اثر، به این زمانه پیدا کرده بود. مضمون اصلی قصه درباره مسأله معشیت است که عقیقی به جای معیشت با آن معنای قدیمی، مسأله تقابل فرهنگی را جایگزین یا سیاست را وارد کرده و قصه تازه ای ساخته است. داستان داستایوفسکی یک نقطه عزیمت و استارت بوده تا ما به «سایه های موازی» برسیم. «نازنین» خود به عنوان قصه عالی و فوق العاده نیست و قابل مقایسه با «ابله» یا «جنایت و مکافات» نیست.

 

کارگردان «سایه‌های موازی»: در شان من نیست با فراستی وارد مکالمه شوم

در ادامه این نقد فیلم، ادبیات مسعود فراستی و اصرار بر مقایسه داستان داستایوفسکی با «سایه‌های موازی»، باعث عصبانیت نعیمی شد و گفت: من خیلی مردد بودم تا به این برنامه بیایم. این درست نیست که به فیلمنامه نویس بگوییم عرضه این را نداشته است. رسانه عمومی جایی است که وقتی ما در آن صحبت می کند باید مراقب باشیم از چه ادبیاتی استفاده می کنیم. فیلم من فیلم فارسی! فیلم فارسی شرف دارد به اینکه مثل تو بنشینم جلوی تلویزیون از یک رانت و موقعیت مسمومی استفاده کنم و بدانم هیچ کسی هم توان جواب دادن به ما را ندارد. مسعود! تو مسیری که می روی مسیر غم انگیزی است و آدم غم انگیزی شده ای! من دلم برایت می سوزد. از اینکه تو لذت می بری من را و فیلم مرا سخیف کنی، من ناراحت می شوم.

فراستی هم در پاسخ حمله بدتری کرد و گفت: پشت این جمله ها مخفی نشو. عرضه یعنی توان! توان این را نداشته است. تو با ادبیات خودت برداشت کن. بجای آنکه ناراحت شوی و استرس بگیری، به نقد فیلمت پاسخ بده... وقتی فیلم نساختی، وقتی یک حرکت دوربین درست نداری و تنها یک لوکیشن پیدا کردی و دو بازیگر را روبروی هم نشاندی که با دیالوگ های ضعیف عقیقی که واقعا فیلمنامه دبیرستانی نوشته، یک پن کنی، از من انتظار تعریف نداشته باش.

نعیمی در مقابل پاسخی دندان شکن داد: اگر همه فیلم ها بد هستند چرا وقت خود را برای نقد آنها تلف می کنی؟ بالاخره 10 فیلم که ارزش نقد جدی را دارند. اگر مشکلت پول است من دستمزد حضورت در برنامه هفت را می دهم تا برای معیشت همه را خراب نکنی. فقط برای معیشت صحبت نکن. کار تو نفرت پراکنی است. مسعود وقتی متوجه این نیست که اصغر نعیمی به نسبت فیلم قبلی اش چقدر تلاش کرده که فیلم بهتری بسازد و اشکالاتش را رفع کند، اینها را نمی بیند در حالی که باید ببیند، سخت است.

و در ادامه بحث به جایی رسید که فراستی به اوج خشم رسید و اصغر نعیمی که خود منتقد سینمایی است، در پاسخ به فراستی گفت: «در شأن من نیست با تو وارد مکالمه شوم...». شدت عصبانیت فراستی پس از نقدهای این کارگردان بی‌سابقه بود و در انتهای بحث، افخمی به شوخی به فراستی توصیه کرد او نیز به نقدها گوش کند!

 کارگردان «سایه‌های موازی»: در شان من نیست با تو وارد مکالمه شوم

در ادامه، بحث اصالت فرم یا محتوا در سینما با حضور محمدتقی فهیم و مسعود فراستی تحت عنوان «بررسی مولفه های فرمی سینمای دینی ایران» پیگیری شد؛ موضوعی تخصصی و منتقدپسند که هفته گذشته مطرح شده بود و بحث بی‌حاصل و غیرجذابی برای مخاطب وسیع عمومی به عنوان تماشاگر عمده تلویزیون است. پیش از این بخش، یک میان برنامه درباره فرم در سینمای جهان و سینمای مسیحی پخش شد که در حین پخش این برنامه، یک باره دوربین به استودیو برگشت و نمایی از افخمی و محمدتقی فهیم را نشان داد که با سیگار و زیرسیگاری در استودیو حاضر بودند و سپس ادامه میان برنامه را پخش شد!

در ادامه برنامه و در راستای بحث بر سر اهمیت فرم یا محتوا که برای عامه مردم اهمیت چندانی ندارد اما دو هفته به عنوان موضوع محوری هفت مورد توجه قرار گرفته، فراستی گفت: جهان بر مدار فرم است. فرق بین موضوع و محتوا چیست؟! موضوع و تم را قبل از تولید یک اثر هنری داری یا انتخاب می کنی. موضوع و تم را داری و می خواهی آن را به اثر هنری تبدیل کنی، تبدیل آن به یک اثر هنری، با میانجی فرم است. به اندازه ای که موفق می شوی، موضوعت به محتوا تبدیل می شود. برخی فیلم ها که من دوست ندارم، مثل «آرگو» تکنیک را دارند. تکنیک هایی اکتسابی که می توان آن را آموخت. صدا، نور و ... تفاوت بین تکنیک و فرم وجود دارد. به طور مثال ما ممکن است تکنیک خطاطی را بیاموزیم و کم کم مسأله و نیازمان شود که با آن نسبت برقرار کنیم که ضمن تکنیک، فرم گرفته است. یعنی جان گرفته است!

فهیم نیز گفت: درباره مباحث هفته گذشته من این خلط شده بود که گویا من در دفاع از محتوا هستم و مخاطب فرم هستم. حال اینکه از اساس حرف من این بود که همان میزان که فرمالیستی بد است، محتوازدگی نیز بد است و اشکال از همان جایی شروع می شود که بخواهیم به نفع یکی از دیگری بزنیم. تناقض شما نیز آنجایی ست که به ورطه قیاس می افتید! آوینی نیز تا جایی دچار این تناقض گویی می افتد، اما هرجا که می گوید تکنیک ارجع است بلافاصله خود را اصلاح می کند که اینها در هم تنیده است. می گوید نمونه عالی از این آمیختگی حافظ و مولوی است. ولی همین شهید آوینی ما فرمالیسم را به شدت می زند و آن را پیاده می کند. آن را گرایش خطرناک در عرصه هنر می شناسد، که در کنار محتوازدگی آسیب زننده می داند.

فراستی گفت: اگر به این برسیم که از فرم، محتوا درمی آید و وارد اولویت بندی نشویم، تا اینجا با هم موافقیم که محتوا نه موضوع، نه تم، نه تکنیک و نه تم است!

افخمی تاکید کرد: تکنیک فن مهارت استفاده از ابزار است. اما فرم، کوشش رسیدن به یک شکل منظوم است توسط کسی که مهارت تکنیکی دارد.

 کارگردان «سایه‌های موازی»: در شان من نیست با فراستی وارد مکالمه شوم

فهیم گفت: من معتقدم محتواگرایی بیشتر از آنکه در بین فیلمسازان انقلابی تسلط داشته باشد، در میان جریان شبه روشنفکری جریان دارد. من بر این باورم سینمایی که توانسته فرم و محتوایش تأیید باشد، یکی سینمای آمریکا و یکی سینمای هند است. دو سینمایی که توانستند با تسلط و آشنایی کامل بر ابزار، بر محتوای وفادار کشور خود به نفع انتشار ارزش های کشورشان استفاده کنند؛ اما جریان روشنفکری کشور ما که تابعی از جریان قدیمی اروپاست اتفاق شعارزده، محتوازده و پیام زده است.

او ادامه داد: تا حدودی شهید آوینی نیز دچار این معضل بوده است و در اواخر عمر خود تلاش کرده که از این جریان جدا شود. چرا؟ به خاطر اینکه اساسا به محتوا بیش از حد اهمیت دادند. محتوای ایدئولوژیکی! به معنای داشته های طبقه خود و حتی اهداف سیاسی و وارونه واقعیت. اما در جریان ارزشی می توان فیلمسازان خوبی را نام دارد که توانسته اند هر روز به فرم خود بیفزایند و فرم ایرانی را از میان فرم های مختلف خلق کنند. اگر بخواهیم ارزش ها و محتوای خود را جهانی کنیم و تأثیرگذاری داشته باشیم، حتما باید به فرم برسیم. اما اینکه همه چیز را از فرم بدانیم و غیر از آن ندانیم، این خطر فرمالیستی است.

افخمی اظهار داشت: حرف تو درباره جریان روشنفکری بسیار درست است؛ اما حرف ما این است که فرم تنها معیار ارزیابی است، این چه ربطی به این دارد که فرمالیست هستیم!؟

فراستی گفت: ما وقتی از فرم حرف می زنیم از چه چیز حرف می زنیم؟ موضوع و ارزش هایی نزد من حاضر است. این ارزش ها به صرف اینکه من انقلابی باشم، با مهارت های تکنیکی در فیلمم درمی آید یا خیر؟ من به نظرم این تنها ارزش نمی آفریند. آیا نمی توان درباره برخی مضامین در سینما حرف زد؟ آیا محتوای خیانت نمی تواند داشت؟ من معتقدم هیچ موضوع ممنوعه ای نداریم. این نوع نگاه و نسبت ما با این مضامین است. اما اگر ما بدون فرم مناسب به سراغ همین این موضوعات برویم یا شعاری ضدخیانت است یا می تواند به ضدش تبدیل کند؛ یعنی چیزی که می تواند نجاتش دهد، تنها ارزش ها و شعارش نیست، باید این ارزش ها و شعارها را در دل آدم ها و قصه هایش به هنر تبدیل کند.

او تأکید کرد: آن هنر همان فرم است. آدمی که با زیست، دانش و عقلش به این حس شارپ رسیده می تواند فرم خلق کند. همین فرم محتوا را می دهد. پس ما محتوا را در اثر فرم اندازه می دانیم. محتوایی که از دل فرم بیرون می آید. هنر همین لحظه است. نه شعارهایی که بیرون از فیلم می دهد. یک سوپر ایمپوز در دست هیچکاک می تواند فرم خوب بدهد اما در دست من تنها یک تکنیک است.

 کارگردان «سایه‌های موازی»: در شان من نیست با فراستی وارد مکالمه شوم

فهیم در مقابل گفت: قطعا فرم مهم است اما مسأله این است که بعد از فرم باید درباره محتوای آن و چیزی که می گوید حرف بزنیم. ما هفته گذشته درباره دو فیلم از یک کارگردان حرف زدیم. فرم و محتوای «بچه های آسمان» را فیلم خوبی دانستیم اما فیلم آخر همین کارگردان را نقد کردیم. این یعنی ما سوای از افراد فیلم ها را نقد کردیم.

فراستی اظهار داشت: آن چیزی را نقد کن که از فرم اثر بیرون می آید. ارزش ها وقتی به فیلم تبدیل شدند، دیگر قابل تفکیک از یکدیگر نیستند. ما قطعا از محتوا حرف می زنیم اما محتوایی که از دل فرم بیرون زده است. فرم، محتوا می سازد. محتوا با فرم متحد و به یک اثر بدل می شود. هر فرمی یک محتوا دارد. به اندازه ای هم که فرم داریم، محتوا داریم. یعنی ممکن است که 10 دقیقه یا دو پلان از یک فیلم فرمی پیدا کند که محتوای آن، "آن"دینی دارد. لذا اگر بگوییم فیلم «محمدرسول الله» اشکال فرمی دارد و لذا محتوای مسیحی می دهد نه محتوای اسلامی، یعنی فرم غلط و غیرمسلمانی می دهد محتوای غلط و غیر مسلمانی.

 

فه در مقابل گفت: فیلمنامه پس چیست؟

فراستی نیز پاسخ داد: یک ماده خام سینمایی است که هنوز به محتوا بدل نشده است. من می گویم فیلمنامه زمانی که برای اجرا داده می شود تازه تفکیک می شود. اما قبل از آن ناظر بر محتواست، یعنی کاملا از آن می توان محتوا را تخمین زد... من می توانم یک فیلمنامه به تو بدهم که یک قصه (یا به تعبیر تو محتوا) دینی دارد و آن را به یک فیلمساز کاربلد بدهیم و آن را دینی تولید کند اما به یک فیلمساز کارنابلد بدهیم ضددینی می شود.

فهیم در نهایت گفت: بله، این را درست می دانم. لذا می گویم این فیلمنامه ناظر بر یک محتوای دینی است تا تبدیل به محتواشدت فاصله دارد. لذا درکل به نظرم این دو از هم غیرقابل تفکیک است.

 

افخمی نیز اظهار داشت: تنها ابزار نقد فرم است، اگر شما با مضمون یا تم فیلم مخالفت می کنی درواقع تو با طرز نگاه کارگردان مخالفی و این نظر شخصی است نه نقد.

 

 

«سایه‌های موازی» پیشنهادی متفاوت

این فیلم ملودرامی عاشقانه و ادبی است که از بازیگران محبوبی چون شهاب حسینی، ابوالفضل پورعرب، سمیر حسن پور، حدیث فولادوند، سیامک صفری و... بهره می‌برد و از نکات قابل توجه در آن حضور شهاب حسینی و ابوالفضل پورعرب برای اولین بار در کنار هم پس از سریال «شهرزاد» است که البته دیرتر از «شهرزاد» به اکران درآمد. «سایه‌های موازی» را می‌توان به دلیل بهره‌گیری از یک منتقد سینمایی به عنوان نویسنده و بازیگران شاخصی که دارد از فیلم‌های کنجکاوی برانگیز سینمای ایران دانست که امیدوار است اکران موفقی را پشت سر بگذارد.

با کارگردان و یکی از بازیگران این فیلم گفت‌وگویی کوتاه درباره فیلم، وضعیت اکران و.. داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

 

سینما برایم مهم است

سیامک صفری، بازیگر توانمند و شناخته شده تئاتر چند سالی است که به عرصه تصویر روی آورده. او درباره حضور در «سایه‌های موازی» می‌گوید: وقتی اصغر نعیمی تماس گرفت و راجع به فضا و کلیت فیلمنامه گفت، مشتاق شدم در آن بازی کنم. با این که نقشم در این فیلم بسیار کوتاه است، به دلیل تیم خوبی که با نعیمی کار می‌کردند انگیزه‌ام برای حضور در آن بیشتر شد. نقش مقابلم هم در این کار ابوالفضل پورعرب بود. او در دوره‌ای جوان اول سینمای ایران بوده و هنوز هم خیلی‌ها او را دوست دارند و به عشق دیدن او به سینما می‌آیند.

صفری درباره کم‌کاری‌اش در عرصه تصویر توضیح می‌دهد: من به طور مشخص در تئاتر متمرکز هستم و بیشتر وقت من در این عرصه می‌گذرد. البته این به معنای آن نیست که کار تصویر برایم اهمیتی نداشته باشد. زمان زیادی نیست که به سینما آمدم و باید این فرصت را پیدا کنم که بتوانم خودم را با این فضا هماهنگ کنم و این مساله در حال اتفاق افتادن است. سینما برایم مهم است و منتظرم اتفاق خوبی برایم بیفتد. از مردم دعوت می‌کنم به دیدن «سایه‌های موازی» بروند. این فیلم داستان و مضمون خوبی دارد و قطعا برای مردم دیدنی است.

 

یک فیلم عاشقانه و متین

 

اصغر نعیمی، کارگردان «سایه‌های موازی» از سال‌ها پیش فعالیت مطبوعاتی خود را به عنوان نویسنده و منتقد در نشریات مختلف شروع کرد و پس از آن فعالیتش را به عنوان برنامه‌ریز و دستیار کارگردان با فیلمسازانی نظیر کیانوش عیاری، فریدون جیرانی، سیروس الوند، کیومرث پوراحمد و احمد امینی ادامه داد.

او درباره انگیزه ساخت سایه‌های موازی می‌گوید: از دغدغه‌ها و دلمشغولی‌های من ادبیات و مطالعه رمان و داستان است و معمولا وقتی داستانی را می‌خوانم به قابلیت اقتباس آن هم فکر می‌کنم. داستایوفسکی از دوران نوجوانی از نویسندگان محبوب من به شمار می‌آمد که توانستم ارتباط خوبی با آثارش برقرار کنم و همیشه فکر می‌کردم داستان «نازنین» او ظرفیت خوبی برای اقتباس دارد. به همین خاطر سراغ فیلمنامه‌ای که سعید عقیقی بر این مبنا نوشته بود رفتم و آن را ساختم. در کل به نظرم مهم‌ترین چیزی که برای ساخت فیلم به فیلمساز انگیزه می‌دهد داستان خوب است که «سایه‌های موازی» دارای چنین ویژگی بود.

نعیمی در مورد بازیگران چهره فیلمش توضیح می‌دهد: اولین معیار انتخاب بازیگر در ذهن فیلمساز، تناسب بازیگر با نقش و الزامات متن و فیلمنامه است و ترکیب بازیگران هم در واقع یکی از همین الزامات متن و فیلمنامه است. بازیگران «سایه‌های موازی» هم علاوه بر محبوبیت بین مردم، توانمند هم هستند. آنها با قابلیت‌هایی که دارند به ساخته شدن فضای فیلم کمک کردند. بنابراین طبیعی است که از ابتدا دلم می‌خواست از آنها در کارم استفاده کنم.

نعیمی با طبیعی دانستن اختصاص سهم عمده سالن‌ها به فیلم «فروشنده» بیان کرد: در شرایطی که ما با تورم در اکران مواجه هستیم، از تاثیری که «سایه‌های موازی» بر مخاطب گذاشته و میزان استقبال از آن راضی ام، هر چند در یک شرایط طبیعی‌تر قطعا با تعداد سالن‌های بیشتر نتیجه بهتری می‌گرفتیم.

نعیمی که این روزها مشغول نگارش فیلمنامه‌ای به نام «برخورد نزدیک» است ادامه داد: «سایه‌های موازی» می‌تواند پیشنهاد متفاوتی برای این روزهای سینمای ما باشد. ما این روزها در سبد اکران یا نوعی از کمدی را داریم یا فیلم‌هایی که زمینه‌های اجتماعی خیلی قوی دارند و در فرم و محتوا از مضمونی گزنده برخوردار هستند. «سایه‌های موازی» اما عاشقانه‌ای آرام و متفاوت است که تمرکزش را روی رابطه دو نفر می‌گذارد و تلاش می‌کند در قالب یک فیلم عاشقانه حال مخاطب را با شعر، ادبیات و... خوب کند. در این فیلم یک رابطه عاشقانه در نهایت متانت به تصویر کشیده شده و به همین خاطر فکر می‌کنم در سبد اکران این روزهای سینمای ما فیلمی متفاوت باشد.

 

ستاره‌های دیروز و امروز

هنوز هم شنیدن نام ستارگان قدیمی سینما برای مردم جذابیت دارد و ناخودآگاه با دیدن نام آنها بر سر در سینماها برای دیدن فیلم ترغیب می‌شوند.

یکی از این بازیگران معروف سینما ابوالفضل پورعرب است. بازیگری که پس از سال‌ها دوری از سینما این روزها در کنار شهاب حسینی، «سایه‌های موازی» را بر پرده سینماها دارد. همین امر بهانه‌ای بود تا به معرفی کوتاهی از این دو ستاره بپردازیم:

پورعرب در دوره‌ای وارد سینمای ایران شد که سینما چهره‌ای نو و تازه را در فیلم‌ها می‌طلبید. او خیلی زود مورد توجه مخاطبان سینما قرارگرفت و با حضور‌ش در فیلم‌های متفاوت خیلی زود توانست روی مجلات و سردر سینما‌ها بدرخشد.

 

اما شهاب حسینی دیگر بازیگر و ستاره سینماست که نام او در ذهن خیلی از مخاطبان داخلی و خارجی سینما نقش‌های زیادی را زنده می‌کند. او با مجری‌گری در تلویزیون دیده شد و به سینما راه پیدا کرد و خیلی زود نشان داد آینده‌دار است. حسینی سال به سال با بازی در آثار سینمایی قابل قبول رشد کرد و اکنون با نخل طلایی که با خود از کن به همراه آورده، ستاره بی‌بدیل بازیگری این روزهاست.

 

 

فیلم سایه‌های موازی، به خاطراتمان با شب‌های روشن رحم کنید

 

ساناز رمضانی

درزمانی که گیشه به تسخیر «فروشنده» درآمدهاست و حاشیه‌های فیلم «لانتوری» همچنان مخاطب جذب می‌کنند، فیلمی چون «سایه‌های موازی» در این طوفان گم می‌شود و طبیعی است که کمتر از آن صحبت شود و وقتی به تماشای فیلم می‌نشینی نیمی از سالن خالی باشد؛ اما نام سعید عقیقی به‌عنوان فیلم‌نامه‌نویس که نگارش یکی از بهترین فیلم‌های چند دهه اخیر ایران یعنی “شب‌های روشن” را بر عهده داشته است، کافی است تا مخاطبان جدی سینما را ترغیب به تماشای این فیلم کند. اگر هم اهل خاطره بازی باشید، حضور ابوالفضل پور عرب در نقش اصلی که سال‌ها ستاره بی‌رقیب سینما بود و به‌نوعی اولین ستاره مرد سینمای پس از انقلاب است ممکن است شمارا به سالن سینما بکشاند. شب‌های روشن نه‌تنها بهترین کار در کارنامه مؤتمن و عقیقی است که به‌زعم بسیاری از کارشناسان بهترین اقتباس صورت گرفته از داستان شب‌های روشن داستایوفسکی نیز هست. عقیقی که قبلاً هم تجربه همکاری با مؤتمن را در فیلم کمتر دیده‌شده اما تحسین‌شده هفت‌پرده داشت، با این فیلم نام خود را به‌عنوان یک استاد مسلم فیلم‌نامه‌نویسی تثبیت کرد؛ اما از بعد از شب‌های روشن نتوانسته آن موفقیت را تکرار کند و فیلم‌نامه‌های بعدی‌اش ازجمله صداها، نه‌چندان دل‌چسب از کار درآمدند. پس حق دهید که وقتی نام سعید عقیقی در کنار اقتباسی از داستایوفسکی می‌آید، کنجکاو و امیدوار راهی سینما شوید که شاید دوباره معجزه شب‌های روشن تکرار شود، اما متأسفانه «سایه‌های موازی» یک تجربه ناامیدکننده دیگر در کارنامه هنری عقیقی است.

«سایه‌های موازی» فیلمی به کارگردانی اصغر نعیمی و بازی ابوالفضل پور عرب و سمیرا حسن‌پور و شهاب حسینی است. بگذارید اول‌ازهمه این نکته را خاطرنشان کنم که اگر برای دیدن بازی شهاب حسینی، برنده نخل طلای کن، عازم تماشای این فیلم هستید، بهتر است یا تصمیم خود را عوض کنید یا بهانه دیگری بیابید؛ زیرا حضور وی در این فیلم شاید کمتر از پنج دقیقه است و دیالوگش حتی از آن‌هم کمتر. شخصیت شهاب حسینی به‌عنوان کارگردان تئاتری که می‌توانست نقش کلیدی‌تری در ماجرا داشته باشد و منطق دراماتیک داستان را به موازنه برساند کاملاً هدررفته است. همان‌طور که قبلاً اشاره کردیم، در این فیلم سعید عقیقی بار دیگر به سراغ یکی از داستان‌های داستایوفسکی رفته است. گرچه در تیتراژ فیلم فقط ” بر اساس داستانی از داستایوفسکی ” دیده می‌شود اما سایه‌های موازی اقتباسی ایرانیزه شده از داستان نازنین داستایوفسکی است که به‌عنوان یک داستان کوتاه در مجموعه یادداشت‌های روزانه یک نویسنده آمده است. نازنین گفتارهای مردی در برابر جسد زن جوانش است که خودکشی کرده و مرد با مرور خاطرات گذشته سعی دارد علت و ریشه‌های این مصیبت را دریابد. سایه‌های موازی نیز چنین داستانی دارد اما با پایانی متفاوت، احتمالاً در جهت دور زدن خط قرمزهای تعریف‌نشده سینمای ایران. مشکل کار هم از همین‌جا شروع می‌شود. در داستان اصلی اگر مرد با مرور خاطراتش سعی در کنکاش مصیبت وارده دارد، در اقتباس سعید عقیقی از این داستان، علل شکست چیزی که قرار است بیننده باور کند عشق است، خیلی واضح است و نیاز به هیچ واکاوی ندارد. درواقع اصلاً عشقی در کار نیست. مسلماً نمی‌توان از بیننده انتظار داشت که با شعر خواندن شخصیت‌ها و دیالوگ‌های آبکی، به حال عشقی بگرید که بابی محبتی، بی‌توجهی و بدرفتاری یکی از طرفین ازهم‌پاشیده است.

در قصه نازنین، داستایوفسکی از شیوه مرسوم روایتش، یعنی تک‌گویی‌های مردی تنها و افسرده که از گذشته خود بریده است استفاده می‌کند و این دقیقاً همان شیوه روایتی است که عقیقی برای فیلم‌نامه‌اش برگزیده است.

 فرهاد (ابوالفضل پور عرب)، مردی تنها که خود را در یک عتیقه‌فروشی حبس کرده و تنها همدم‌هایش مشتریان گاه و بی گاهش هستند، گذشته‌ای نامعلوم اما تلخ دارد که در پی آشنایی با نازنین (سمیرا حسن‌پور) زندگی‌اش وارد مسیر جدیدی می‌شود. نازنین دختر جوان و تنگدست اما پرشور و شعفی است که در مقابل خمودگی و سردی شخصیت فرهاد قرار می‌گیرد.

اگر داستایوفسکی در داستان نازنین با قلمش تزلزل شخصیت مرد بین خوبی و بدی را نشان می‌دهد، «سایه‌های موازی» به دیالوگ‌های نپخته‌ای مثل ” من به بدی حرفام نیستم ” دست می‌آویزد تا بیننده را مجاب سازد که بله فرهاد آدم خیلی بدی نیست.

متأسفانه، تنها جذابیت این روایت همین خلاصه‌ای است که می‌توان از آن ارائه داد. فیلم‌نامه عقیقی پر است از دیالوگ‌هایی شعاری و شخصیت‌های یک‌بعدی و غیرقابل‌باور. از آشنایی فرهاد و نازنین تا پایان فیلم و جدایی نازنین، هیچ‌چیز منطقی نیست، هیچ‌چیز سر جایش نیست، هیچ‌چیز جذاب نیست. شعرخوانی‌های نازنین، تلاش فرهاد برای به سلطه درآوردن نازنین، ازدواجشان، جدل‌هایشان که در سکوت نازنین می‌گذرد، نه‌تنها منطقی نیست بلکه اصلاً نمی‌تواند مخاطب را جذب کند تا روایت را دنبال کند. همان اول داستان که فرهاد در نقش راوی شروع به صحبت می‌کند، بیننده می‌داند که با یک داستان تلخ روبروست و قرار نیست همه‌چیز به‌خوبی و خوشی تمام شود. البته این به‌خودی‌خود مشکلی نیست. میزانسن سرد و بی‌روح فیلم و زمستانی که در جریان است همه و همه نشان از این دارد که با فیلمی با پایان خوش روبرو نیستید. مشکل این است که در همان ابتدای داستان ارتباط مخاطب با روایت قطع می‌شود. اگر داستایوفسکی در داستان نازنین با قلمش تزلزل شخصیت مرد بین خوبی و بدی را نشان می‌دهد، سایه‌های موازی به دیالوگ‌های نپخته‌ای مثل ” من به بدی حرفام نیستم ” دست می‌آویزد تا بیننده را مجاب سازد که بله فرهاد آدم خیلی بدی نیست. برای آنکه نشان دهد نازنین دختری است پرشور و شعف و پر از زندگی، فرهاد در تک‌گویی‌هایش بارها به این نکته تأکید می‌کند و بیننده جز چند عشوه ساده‌لوحانه چیزی از شعف و شادی جوانی در این کاراکتر نمی‌بیند. در انتها هم برای آنکه نازنین شکست‌خورده و غمگین نشان داده شود، فقط نماهایی از وی را می‌بینیم که مثل یک شخصیت تیپیک سریال‌های آبکی تلویزیون اشک می‌ریزد.

همه این‌ها باعث می‌شود احساس کنید با فیلمی شعارزده و خارج از تاریخش طرف هستید. شاید اگر این داستان عشقی را در دهه هفتاد یا هشتاد بر پرده سینما می‌دیدیم این‌قدر مضحک و غیرقابل‌باور به نظر نمی‌رسید.

مهم‌ترین ایراد فیلم هم همین روایت نصفه و نیمه‌اش از کاراکترهایی کاملاً ناپخته و معلق بین زمین و هواست. سایه‌های موازی داستان عشق مردی است که شروعش و پایانش نه‌تنها منطقی نیست بلکه خنده‌دار هم می‌شود. آنجا که نازنین به‌عنوان یک دختر پاک و معصوم به عتیقه‌فروشی فرهاد می‌رود و نگاه از زمین نمی‌گیرد هیچ ارتباطی ندارد با سکانس‌هایی که در همان عتیقه‌فروشی بی‌هیچ ابایی عشوه‌گری می‌کند و وارد حریم شخصی مردی که چیزی از او نمی‌داند می‌شود. فیلم از شما می‌خواهد باور کنید فرهاد به‌عنوان فردی فرهیخته که در دوران جوانی‌اش به خاطر عقاید سیاسی‌اش به زندان رفته، اکنون تنهاست و تلخی کلامش تنها سلاحش در مقابل دیگران است؛ اما آنچه نشان داده می‌شود مردی است بی‌حوصله که چون ” فرهیخته ” است و از جنس مغازه‌اش نیست! از کشوی میزش کتاب فاوست گوته را بیرون می‌آورد و دیالوگی نقل به مضموم می‌کند که آن‌قدر بی‌جاست که حتی در حافظه بیننده هم نمی‌ماند. کاش عوامل فیلم حداقل به خود زحمت داده بودند که کتاب را بعد از خرید ورق می‌زدند که به نظر نرسد همین لحظه از قفسه کتاب‌فروشی خارج‌شده است. همه این‌ها باعث می‌شود احساس کنید با فیلمی شعارزده و خارج از تاریخش طرف هستید. شاید اگر این داستان عشقی را در دهه هفتاد یا هشتاد بر پرده سینما می‌دیدیم این‌قدر مضحک و غیرقابل‌باور به نظر نمی‌رسید؛ اما در دوره‌ای که سینمای ایران هرروز یک فیلم شگفتی‌ساز ارائه می‌دهد، مسلماً «سایه‌های موازی» یک شکست تمام‌عیار است.

پاشنه آشیل فیلم که قرار بوده است فیلم‌نامه سعید عقیقی باشد، خود باعث شکست فیلم شده است. مسلماً سعید عقیقی علاقه‌ای به همراهی با جریان معمول سینما ندارد اما شاید امیدوار بوده است این فیلم هم مانند شب‌های روشن که در ابتدا موردتوجه قرار نگرفت و بعد تبدیل به یکی از بهترین آثار سینمای ایران شد، بعدها دیده شود و کشف شود.

 اصغر نعیمی به‌عنوان کارگردان فیلم که قبلاً دو فیلم بی‌وفا و سلام بر عشق را در کارنامه خود دارد، نقش پررنگی در فیلم ندارد. فیلم نه خوب دکوپاژ شده است نه بازی‌های قابل قبولی از بازیگران گرفته‌شده است. نعیمی با دو کار قبلی‌اش هم ثابت کرده است که بیشتر سوار بر موج گیشه است تا یک کارگردان و شاید به‌عنوان یک نویسنده کارنامه قابل‌قبول‌تری دارد. (مستانه که سال ۹۳اکران شد و فیلم خصوصی یا زندگی خصوصی که علی‌رغم تحسین منتقدان هیچ‌گاه اکران نشد.)

 خلاصه اینکه پاشنه آشیل فیلم که قرار بوده است فیلم‌نامه سعید عقیقی باشد، خود باعث شکست فیلم شده است. مسلماً سعید عقیقی علاقه‌ای به همراهی با جریان معمول سینما ندارد اما شاید امیدوار بوده است این فیلم هم مانند شب‌های روشن که در ابتدا موردتوجه قرار نگرفت و بعد تبدیل به یکی از بهترین آثار سینمای ایران شد، بعدها دیده شود و کشف شود؛ اما به‌شخصه فکر نمی‌کنم چنین اتفاقی برای این فیلم بیافتد. چراکه عقیقی عملاً بعد از شب‌های روشن نتوانسته هیچ فیلم‌نامه قابل تعملی ارائه کند و مسلماً سایه‌های موازی هم در ردیف سایر شکست‌های وی قرار می‌گیرد. کلام آخر اینکه آخرین کار اصغر نعیمی به‌عنوان کارگردان و سعید عقیقی به‌عنوان نویسنده، تجربه‌ای نپخته و نه‌چندان جذاب است که شاید به‌عنوان یک تله‌فیلم مخاطب بیشتری جذب می‌کرد. اگر بلیت فروشنده گیرتان نیامده و یا لانتوری و من را دیده‌اید و دنبال فیلم دیگری هستید، می‌توانید به تماشای «سایه‌های موازی» بنشینید، اما سطح توقعتان را پایین بیاورید؛ بسیار پایین.

.

منابع

 

https://social.salamcinama.ir/post/7th989s0tw8i1k0/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-

http://anamnews.com/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D8%B9%DB%8C%D9%85%DB%8C/

http://moviemag.ir/cinema/zoom/iran/15328-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C

http://www.tabnak.ir/fa/news/633914/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D8%A3%D9%86-%D9%85%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%87-%D8%B4%D9%88%D9%85-%D9%88%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%88

http://www.bultannews.com/fa/news/391983/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA

http://blog.namava.ir/sayehay-movazy/

 

 

مغز و حافظه انسان

$
0
0

مغز و حافظه انسان

ترجمه از گارگین فتائی

.

http://s4.img7.ir/fGMpw.png

 

 

مغز انسان دارای حدود صد میلیارد سلول است . اکثر این سلول ها نِورون ها  neunsیا سلول های عصبی هستند  یک نورون هم در یک حالت استراحت و هم در حال   پرتاب یک شوک الکتریکی  به سمت آکسون axon  است . یک نورون  دارای مجموعه ای از سلول ها و  ریسمان یا فیبری باریک به نام  آئونaxonاست که که در نهایت یک ناقل شیمیایی است.  این ناقل شیمیایی از عرض سیناپس synapseعبور می کند  یعنی جائی که نورون دیگری برای ارسال یک پیام رها می سازد . این پایه های زیست شناختی از عملکرد مغز در کلیه فعالیتهایمان  از جمله حافظه است .

مغز مسئول حافظه انسان است  . این فرایند به خاطر سپاری یک فرایند پیچیده است که چندین ناحیه از مغز را به کار فرامی خواند .

 

 نواحی مغزی

1: ناجیه پیش مغزی  pre-frontal lobe

که در بخش بسیار جلویی مغز واقع شده است

 

وظایف کلی

1: به انسان امکان نگهداری  موقتی بخشی از اطلاعاتی را که مربوط به انجام یک عمل یا وظیفه است می دهد

2: فعالیت در امور مربوط به فکر کردن و تصمیم گیری را تشدید می کند که نشان دهنده  علت  این امر هستند که پیشانی های انسان ها بسیار توسعه یافته تر از اعقاب ابتدائیشان  یعنی میمونها هستند که بخش ماقبل جلویی مغز آنها بسیار کمتر توسعه یافته است

 

انواع یا مراحل  حافظه

حافظه کوتاه مدت یا حافظه در حال کارمربوط به آنچه که شخص به طور جاری از آن آگاه است و یا در مورد آن فکر می کند  که بوسیله  ناحیه پیش مغزی میسر می شود .

 

2: هیپوکامپوسhippocampus

که در انحنای داخلی بخش حافظه موقت   temporal lobeقرار دارد و به این علت این نام به او داده شده که شبیه دم خمیده اسب دریایی افسانه ای یونانی یعنی هیپو کامپوس hippokamposاست .

 

وظایف عمده

1: به انسان در انتقال اطلاعات  از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت کمک می کند ( حافظه ای که ذخیره می شود).

2: به علت داده های مرتبط با نواحی حسی پوشش کرتکس  در هیپوتالاموس ، می تواند به عنوان مرکز منظمی که احساسات جدید را با احساست ثبت شده مقایسه می  کند در نظر گرفته شود .

3: انسانها گاهی سعی می کنند  مواردی را از طریق ایجاد وسایل کمکی  به شکل اشعار یا چیستانها یا حروف و شماره ها به خاطر بسپرند که به روند یادگیری کمک می کند این نوع از فعالیت تکراری در هیپوتالاموس رخ می دهد .

4: هیپوتالاموس مشارکت  موضوعات و اموال گوناگون را ایجاد می کند وقتی  چنین مشارکت هایی در نهایت در هیپوتالاموس ثبت شوند کرتکس می تواند این مشارکت ها را به آنچه که ما حافظه می نامیم برگرداند .

 

انواع مراحل حافظه

حافظه اظهاری DECLARATIVE MEMORY

حافظه اعمال و رخدادها که بوسیله هیپوکامپوس ، ساختمانهای پوسته ای اطراف آن و راه عصبی متصل به کرتکس میسر است در عوض همه عناصر یک اپیسود نظیر روز تولد دوستان ، برخورد با مردم ، مکالمات ، هدایا ، کیک و موسیقی نواخته شده در هیپوکامپوس ذخیره می شوند . هر عنصر می تواند به تنهایی به عنوان یک نشانه ورود که آگاهی از حافظه همه عناصر دیگر مرتبط با  تجربه را در یافت می کند عمل کند .به عبارت دیگر یک رفرنس یا مرجع  .  موسیقی نواخته شده  -  به طور خودکار از مشارکت های مرجع عبور کرده و  برانگیزاننده حافظه در مورد سایر عناصر اپیزود است .

 

 

دلایل مغز

 

هیپوکامپوس سمت راست

The right hippocampus

 

آمبی گلادها یا بادما واره ها

The amygdala:

 

که بخشی از سیستم کناره ای است limbic system

مخچه The cerebellum  بسل گانگالیا basal ganglia,و کرتکس موتور motor cortex:

مخچه در پشت مغز واقع شده و به میان مغزmidbrainضمیمه می شود بسل گانگاالیا در جلوی مغز است و متور کرتکس در عقب نرمه قدامی frontal lobe.  واقعی است

 

وظایف عمده

سلول های مکانی  place cellsبه ایجاد نقشه فضایی در ذهن کمک می کند .

 

انواع مراحل حافظه

حافظه کیهانی SPATIAL MEMORY

حافظه ای که ذهن را ثبت می کند – اطلاعات در مورد محیط شخص تنها محدود به هیپوکامپوس سمت راست است

 

وظایف عمده

حافظه عاطفی را به صحنه می آورد

همچنین به انسان کمک می کند تا ترس خود را مدیریت کند

این نواحی همگی از طریق محرک کنترل با هم در تماسند .  

 

 

مراحل حافظه

حافظه عاطفی EMOTIONAL MEMORY

حافظه ای که با رخداد هایی خاص فراخوانده می شود یعنی احساسات قوی که امکان ساخت آن بوسیله آیگدالا  amygdala فراهم می شود

حافظه عملی PROCEDURAL MEMORY

محرک حافظه مهارت هایی که به عمل و تمرین نیاز دارند نظیر  دانستن اینکه چگونه باید سوار دوچرخه شد که در این بخش اساسی است

فراموشی ناشی از آسیب بدنی به هیپوکامپوس بر حافظه عملی شخص تاثیر ندارد .

 

 

 

 

وزارت خارجه با صدور روادید برای تیم ملی کشتی آمریکا موافقت کرد

$
0
0

وزارت خارجه با صدور روادید برای تیم ملی کشتی آمریکا موافقت کرد

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2375

-وزارت-خارجه-با-صدور-روادید-برای-تیم-ملی-کشتی-آمریکا-موافقت-کرد

.

 سخنگوی وزارت امور خارجه ایران از موافقت کمیته ویژه این وزارتخانه برای صدور روادید تیم ملی کشتی آمریکا خبر داد.

بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان امروز اعلام کرد: با توجه به توقف اجرای محدودیت های تبعیض آمیز علیه ورود شهروندان ایرانی به آمریکا بر اساس حکم قاضی فدرال این کشور و با عنایت به درخواست رییس فدراسیون کشتی جمهوری اسلامی ایران و رییس اتحادیه جهانی کُشتی با صدور روادید برای تیم کشتی آمریکا به منظور شرکت در مسابقات جام جهانی کشتی در کرمانشاه موافقت شد.

به گزارش ایرنا، به دنبال دستور رییس جمهوری آمریکا برای ممانعت از صدور روادید جهت اتباع هفت کشور عمدتا اسلامی از جمله ایران، کمیته ویژه بررسی ورود تیم ملی کشتی آزاد آمریکا برای شرکت در مسابقات جهانی کشتی تشکیل شد .

این کمیته در روزهای گذشته با صدور روادید برای تیم ملی کشتی آزاد آمریکا مخالفت کرد.

این در حالی است که آمریکا در هفته گذشته از صدور روادید برای تیم ملی تیر و کمان ایران خودداری کرد

 

 

 

رئیس مجلس نمایندگان آمریکا: توافق هسته ای ایران باقی خواهد ماند

$
0
0

 

رئیس مجلس نمایندگان آمریکا: توافق هسته ای ایران باقی خواهد ماند

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2373-

رئیس-مجلس-نمایندگان-آمریکا-توافق-هسته-ای-ایران-باقی-خواهد-ماند

.

پل رایان رئیس مجلس نمایندگان آمریکا روز جمعه گفت: توافق هسته ای با ایران به رغم مخالفت قابل توجه جمهوریخواهان با آن، احتمالا باقی خواهد ماند.

به نقل از ایرنا و به گزارش شبکه خبری سی ان ان، رایان در برنامه ملاقات با مطبوعات (میت ده پرس) شبکه تلویزیونی ان بی سی گفت: من هیچگاه از اول از این توافق حمایت نکرده ام و به نظرم اشتباه بزرگی بود. اما بخش زیادی از این توافق اجرایی و تحریم های چندجانبه (لغو و برطرف) شده است.

وی در توضیح این مطلب گفت: بازگرداندن جامعه بین المللی به نقطه ای که بتوان دوباره ایران را منزوی کرد، بسیار دشوار خواهد بود.

به گفته رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، من تصور نمی کنم که بتوان بازگشت و تحریم های چندجانبه ای را که اعمال شده بود، دوباره برقرار کرد.

در ادامه این برنامه شبکه خبری سی ان ان تصریح کرد که سازمان ملل متحد تاکنون مدرکی درباره تولید مواد هسته ای توسط ایران بر خلاف توافقی که با گروه 1+5 امضا کرده، نیافته است.

دیگر کشورهای پذیرنده این توافق شامل ایران گفته اند که واشنگتن به تنهایی نمی تواند این توافق را باطل کند که شماری از کشورها در آن مشارکت دارند و بر اساس آن تاکنون میلیاردها دلار از دارایی های ایران در برابر محدود شدن برنامه هسته ای این کشور آزاد و به ایران بازگردانده شده است.

با اینکه دونالد ترامپ رئیس جمهوری جمهوریخواه آمریکا چه در جریان مبارزات انتخاباتی و چه در دوره ریاست جمهوری خود، از توافق هسته ای ایران به شدت انتقاد کرده و آن را بدترین توافق در تاریخ ایالات متحده توصیف کرده، اما در دو هفته نخست ریاست جمهوری اش، هنوز برای خارج کردن کشورش از این توافق، تلاش و اقدامی نکرده است

 

 


تشریح اهداف سفر وزیر دفاع ارمنستان به ایران / رفت و آمدهای امنیتی برای مقابله با داعش

$
0
0

 

تشریح اهداف سفر وزیر دفاع ارمنستان به ایران / رفت و آمدهای امنیتی برای مقابله با داعش

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2374-

تشریح-اهداف-سفر-وزیر-دفاع-ارمنستان-به-ایران-

رفت-و-آمدهای-امنیتی-برای-مقابله-با-داعش

.

رمضانعلی سبحانی فر در گفت و گو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان در خصوص اهداف سفر وزیر دفاع ارمنستان به ایران گفت: برای هر کشوری تهدیداتی وجود دارد و ارمنستان هم از این موضوع استثناء نیست.

رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و ارمنستان با اشاره به اینکه ایران یکی از کشورهای تاثیرگذار در بحث امنیتی، اقتصادی و دیپلماسی منطقه است تاکید کرد: لذا از این جهت تلاش ارمنستان بر این است که این ارتباطات را با ایران برقرار کند.

عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس با بیان اینکه هدف ارمنستان از این سفر تامین امنیت منطقه است تا به واسطه آن امنیت خودشان را هم تامین کنند، بیان داشت: وقتی که این روابط در منطقه عمیق می شوند می توانند امنیت جمعی و فردی کشورها را به وجود آورند.

سبحانی فر با بیان اینکه کشورهای منطقه در این چندسال اخیر تلاش می کنند روابط  خود را عمیق کنند اظهار داشت: در بعضی از مواقع روابط بین کشورها صرفا مسائل اقتصادی را دنبال می کند ولی در حال حاضر کشورهای منطقه به این نتیجه رسیده اند که هر چه روابط آنها در زمینه های امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بیشتر باشد می توانند علاوه بر توسعه اقتصادی به مسائل امنیتی منطقه هم کمک کنند.

 

وی با اشاره به پدیده تروریسم توسط داعش در منطقه اظهار داشت: شاهد بودیم تا وقتی خود کشورهای منطقه دست به کار نشده اند این موضوع به یک ثبات نسبی نرسید و در این زمینه این روابط برقرار می شود و رفت و آمدهای امنیتی هم برای مقابله با آن بین کشورها بوجود آمده است

 

 

 

 

نقد فیلم لانتوری

$
0
0

نقد فیلم لانتوری

جمع آوری از گارگین فتائی

 

 

کارگردان

رضا درمیشیان

تهیه‌کننده

رضا درمیشیان

نویسنده

رضا درمیشیان

بازیگران

باران کوثری

نوید محمدزاده

مریم پالیزبان

رضا بهبودی

مهدی کوشکی

بهناز جعفری

فاطمه نقوی

پریوش نظریه

نادر فلاح

اردشیر رستمی

حسین پاکدل

بهرنگ علوی

ستاره پسیانی

موسیقی

کیهان کلهر

فیلم‌برداری

اشکان اشکانی

 

تدوین

هایده صفی‌یاری

توزیع‌کننده

فیلمیران

تاریخ‌های انتشار

 ۱۳مرداد ۱۳۹۵

مدت زمان

 ۱۰۵دقیقه

کشور

ایران

زبان

فارسی

فروش گیشه

۶٬۲۹۶٬۶۷۶٬۰۰۰تومان

 

لانتوری فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی رضا درمیشیان محصول سال ۱۳۹۴است.

این فیلم برای نمایش در بخش سودای سیمرغ سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر پذیرفته شده است.

لانتوری با ۱۴۱میلیون تومان فروش و ۲۰سانس فوق‌العاده در اولین شب اکران خود، رکورد فروش سینمای ایران در شب اول اکران را جابجا کرد.

 

خلاصه داستان

این فیلم داستان مردی به نام پاشا است که در گروه تبهکاری به نام لانتوری که متشکل از دو مرد و یک زن دیگر است اقدام به دزدی و زورگیری می‌کند عضویت دارد، پاشا ناخواسته عاشق زنی به نام مریم می‌شود اما پس از بی‌توجهی وی اقدام به اسیدپاشی به صورت دختر می‌کند.

 

بازیگران

نوید محمدزاده در نقش پاشا

مریم پالیزبان در نقش مریم

باران کوثری در نقش باران

رضا بهبودی در نقش دکتر

مهدی کوشکی در نقش ملک

بهرام افشاری

بهناز جعفری در نقش دوست مریم و فعال اجتماعی

فاطمه نقوی در نقش مادر دختر کشته شده

پریوش نظریه در نقش وکیل

نادر فلاح

اردشیر رستمی در نقش جامعه شناس

حسین پاکدل در نقش قاضی

بهرنگ علوی در نقش خواستگار و دوست مریم

ستاره پسیانی در نقش دوست مریم

سیاوش چراغی‌پور در نقش مدیر مسئول روزنامه

کاظم سیاحی

سجاد تابش

یسنا میرطهماسب

وحید قاضی زاهدی

هادی احمدی

شهریار فرد

امیرحسین طاهری

امیررضا رنجبران

میثم نوروزی

علیرضا خاتمی

رضا رباط جزی

حامد اسماعیل‌زاده

پانته‌آ غدیریان

محمد حسین‌پور

نظام‌الدین کیایی

 

نقد و نظر

دبورایانگ:

فیلم سویه تاریکش را با یک حمله اسیدپاشی رو می‌کند که جلوه‌های بصری آن اصلاً برای آدم‌های نازک‌دل قابل‌تحمل نیست. این تنبیه بصری و عاطفی در سکانس‌های خشن پایانی فیلم نیز ادامه می‌یابد و به یک محاکمه قضایی منجر می‌شود که اکثر تماشاگران فیلم را بیش‌تر در صندلی‌شان فرو می‌برد تا از خودشان بپرسند که حد مطلوب نمایش خشونت روی پرده کجاست؟ درحالی‌که استعداد و شهامت درمیشیان غیرقابل‌تردید است، اما شاید او از خط مرزی آستانه تحملی که تماشاگر به‌طور معقول می‌تواند از آن برخوردار باشد، عبور کرده است. البته او تنها کسی نیست که خشونت را به شکلی افراطی به نمایش می‌گذارد برای نمونه می‌توان از تارانتینو هم نام برد اما ضیافت هول و هراس فیلم لانتوری چنان واقع‌گرایانه است که نمی‌توان آن را تنها با صفت «کارتونی» توصیف کرد.

 

جعفر پناهی:

لانتوری فیلم تأثیر گذاری است. دیر شروع می‌شود و طول می‌کشد تا تماشاگر را درگیر خود سازد. اما وقتی درگیر شد، تا پایان اول رها نمی‌شود. فیلم دو پایان دارد که پایان دوم توضیح واضحات است.

 

سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر

قسمت

 

نامزد

نتیجه

جایزه

بهترین تدوین هایده صفی‌یاری نامزدشده 

بهترین صدا حسین مهدوی، سعید بجنوردی و محمد رضا دلپاک برنده سیمرغ بلورین

بهترین چهره‌پردازی عبدالله اسکندری و مهرداد میرکیانی نامزدشده 

 

 

کارگردان

رضا درمیشیان : متولد سال 1360 در تهران می باشد و فعالیتش را در سال 1374 به عنوان روزنامه نگار در نشریات آغاز نمود و پس از دستیاری و تهیه کنندگی، اولین فیلم بلندش را در سال 1390 با نام « بغض » ساخت که در جشنواره های سینمایی خارج از کشور اثر موفقی بود. دومین فیلم وی به نام « عصبانی نیستم » یکی از جنجالی ترین آثار چند سال اخیر سینمای ایران می باشد که هنوز هم توقیف است و خبری از اکران آن نیست. « لانتوری » سومین فیلم بلند سینمایی درمیشیان محسوب می شود.

 

 

 

درباره فیلم « لانتوری

« لانتوری » روایتی مستندگونه دارد که طی آن شخصیت هایی که فیلم در حال مصاحبه با آنان است رو به دوربین از جزئیات پرونده گروه لانتوری می گویند و صحبت های ضد و نقیضی نیز در اینباره مطرح می شود که اختلاف دیدگاه افراد مصاحبه شونده نشانگر اختلاف جامعه بر سر رویکردی است که این گروه سارق در پیش گرفته است؛ عده ای معتقد هستند که این افراد می بایست به اشد مجازات برسند و نابود شوند و عده ای دیگر معتقد به ریشه یابی و رفع آن هستند.

 

زمانی که فیلم از این مقدمه طولانی فاصله می گیرد، ما با چهار شخصیت آشنا می شویم که در کنار یکدیگر قرار گرفته و شروع به سرقت و زورگیری می کنند. بخش زیادی از فیلم به نحوه زورگیری این افراد و داستانهایشان اختصاص دارد اما پس از مدتی رویه بطور کل عوض شده و داستان عشق پاشا به مریم به عنوان داستان اصلی مطرح می شود. متاسفانه درمیشیان علی رغم ساختار متفاوتی که برای روایت داستان خود انتخاب کرده، موفق نمی شود در پرورش شخصیت های داستان به بلوغ کامل برسد و ضعف های زیادی در آن مشاهده می شود.

اصلی ترین این تناقضات متوجه شخصیت اصلی مرد یعنی پاشا می باشد که در طول داستان تعاریف متفاوتی از او به مخاطب ارائه می شود. در لحظاتی او یک خلافکار خطرناک معرفی می شود اما لحظه ای دیگر در پرورشگاه در حال بازی با بچه هاست. در ادامه وی پس از زورگیری های متعددش، به فردی ضربات چاقو وارد می کند اما بلافاصله به گریه می افتد و تماشاگر هرگز دلیل این حجم از رفتارهای متفاوت و عجیب و غریب پاشا را متوجه نمی شود. فیلم حتی تصویر درستی از دلایل عاشق شدن پاشا ارائه نمی دهد و تنها توضیح را در اینباره ملاقات دختر در پرونده مربوط به پسرخاله پاشا معرفی می کند که ابداً نمی تواند دلیل مناسبی برای مجنون شدن پاشا باشد.

در طرف مقابل، شخصیت پردازی مریم نیز دچار مشکلاتی است. در « لانتوری » گفته می شود که مریم به شدت پیگیر آزادی افرادی است که به قصاص محکوم شده اند و در این راه بدترین اتفاقات را نیز به جان می خرد. از وی حتی مقاله ای در روزنامه ای خارجی چاپ شده که نشانگر ثابت قدم بودن وی می باشد. اما فیلم هرگز دلیلی برای رفتارهای خاص و بعضاً عجیب مریم ارائه نمی دهد و هیچ اطلاعاتی از زندگی و گذشته او نیز در اختیار مخاطب قرار نمی گیرد. در بخش هایی از فیلم وی به همراه پاشا نزد خلافکاران می رود تا از خلافهای واقعی عکس بگیرد اما کمترین دلیلی برای این عکاسی وجود ندارد.

 

متاسفانه حجم پرش های داستانی و اشاره های فرعی فیلمساز به مسائلی همچون آقازاده ها باعث شده تا کیفیت فیلمنامه نزول قابل توجهی داشته باشد. در پرداختن به سوژه آقازاده به وضوح می توان ملاحظات شدید فیلمساز را مشاهده کرد که قصد نزدیک شدن زیاد به این مقوله را نداشته و صرفاً با چند اشاره دم دستی و آن یقه "آقا زاده ای "، تنها می خواسته تا این افراد هم در داستان سهمی داشته باشند؛ سهمی که البته به واسطه محدودیت خودخواسته فیلمساز به هدر رفته و سوژه علناً به زائدترین بخش فیلم مبدل شده است.

اما نقطه قوت داستان « لانتوری » را می توان در یک سوم پایانی فیلم و پرداختن به سوژه اسیدپاشی دانست که تماشاگر را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. در این دقایق از فیلم مخاطب به خوبی با زجرهای یک قربانی اسیدپاشی مواجه می شود و از نزدیک فرصت این را می یابد که دنیای این افراد را لمس کند. به نظر می رسد تاکید فیلمساز بر نشان دادن نماهای کلوزآپ از قربانی اسیدپاشی به همین دلیل انجام گرفته تا مخاطب بتواند واقعیت را عریان تماشا کند و تحت تاثیر قرار بگیرد. تا به امروز هیچ اثری در سینمای ایران نتوانسته دنیای فرد قربانی اسید پاشی را با چنین جسارتی به تصویر بکشد.

بازی بازیگران فیلم نیز اگرچه عالی نبوده اما متناسب با فضای فیلم است. نوید محمد زاده که به نظر می رسد جنس بازیهایش دائم از فیلمهای مختلف به یکدیگر منتقل می شود، در این فیلم نیز شکل و شمایلِ « ابد و یک روز » را دارد و بازی اش نیز تفاوت چندانی با دو سه فیلم اخیرش ندارد. با اینحال محمد زاده توانسته گلیم خود را از آب بیرون بکشد. مریم پالیزبان گزیده کار هم که هر چند سال یکبار در قاب تصویر قابل رویت است، در نقش مریم به نظر می رسد که بهترین انتخاب بوده و همانطور که در فیلم شرح داده می شود، کاریزمایی دارد که می تواند باعث شود تماشاگر او را دوست داشته باشد! در این میان شاید تلف شده ترین استعداد فیلم را باید باران کوثری دانست که در مجموع پرداخت بد شخصیت او باعث شده توجه تماشاگر خیلی معطوف به او نباشد. ما هرگز دلیل بزهکاری او را متوجه نمی شویم و در نهایت نیز زمانی که از علاقه اش به پاشا می شنویم، غافلگیر می شویم چراکه فیلم در طول داستان هیچ لحظه دونفره ای که نزدیکی این دو را به یکدیگر نشان دهد به تصویر نمی کشد.

« لانتوری » فیلمنامه ای آشفته دارد که هرگز به بلوغ نمی رسد اما سوژه ارزشمندی دارد که پرداختن به آن در شرایط کنونی جامعه ایران، مهمترین دلیل برای تماشای فیلم جدید رضا درمیشیان است. « لانتوری » دنیای تیره و تار قربانیان اقدام وحشتناک اسیدپاشی را ، هرچند در دقایقی، به تصویر می کشد و مخاطب اینبار بر پرده عریض سینما می تواند بیشتر از هر زمان دیگری نسبت به این اقدام تنفر پیدا کند. کلیدی ترین دیالوگ فیلم را می توان دیالوگ پایانی آن دانست که در آن شروعی دوباره و ساختن جامعه ای بهتر به چشم می خورد. دیالوگی که در آن قربانی اسید پاشی رو به دوربین می گوید : « می خوام بلند شم، الان با این چهره بهتر می تونم رضایت کسانی که محکوم به قصاص هستند رو بگیرم! » فیلمساز با این دیالوگ کلیدی مجددا امید را به دل تماشاگر و جامعه ایران وارد می کند و از او می خواهد تا پس از دیدن این حجم از رنج، حالا برای ساختن جامعه ای بهتر به پا خیزد  تا این دست از اقدامات برای همیشه از بین برود. « لانتوری » از معدود آثار سینماست که حتما باید دیده شود و به دیگران نیز توصیه شود تا جامعه به آگاهی بیشتری در ارتباط با معضل « اسیدپاشی » دست پیدا کند

 

لانتوری, فیلمی که باید دیده شود!

همچنین درمیشیان با ساخت این فیلم ثابت کرد که دغدغه مند است و با پرداختن به داستان های جوان محور توانسته است بحران های اساسی جامعه را به تصویر بکشد. کلیت این فیلم جامعه ی کنونی ما را نشان می دهد و این مهم ترین دلیل برای موفقیت لانتوری در اکران عمومی محسوب می شود

لانتوری سومین اثر رضادرمیشیان در مرحله اول از نظر روایت داستان، فیلم تاثیر گذاری است ، دلیل این تاثیر گذاری پرداخت درست و کامل در خط روایی و هدایت گام به گام فیلمنامه است، علاوه بر این دوقطب شدن فیلم، تلفیق درام و مستند باعث شده  خط اصلی داستان و همچنین هدف فیلمساز حفظ شود، از همین حیث فضای مستند گونه ی فیلم به هیچ وجه به درام و فضای قصه ضربه وارد نکرده است و توانسته ارتباط درستی با مخاطب بر قرار کند، از سوی دیگر درمیشیان کوشیده تا قصه یی با دوفضای متفاوت تعریف کند .فضای اول، یک گروه خطرناک که کارشان خفت کردن قشرمرفه جامعه است را نشان می دهد، اما در دل همین فضای اول قصه ی دوم رشد پیدا می کند و پاشا سرکرده گروه لانتوری عاشق یک مددکار اجتماعی به نام مریم می شود ، فیلمساز ما کوشش کرده است تا ناهنجاری های اجتماعی را در دل هر دو فضا به مخاطب نشان بدهد، از همین جهت تلخی های جامعه و بزهکاری و از سوی دیگر قضاوت کردن آدم ها در قبال موضوع کلی فیلم ، توانسته به پیشبرد قصه کمک کند .ظاهر و شکل لانتوری عصابی است، فرمی که در فیلم مشاهده می شود نشان می دهد درمیشیان ناهنجاری های جامعه اش را به خوبی درک کرده و واقعیت ها را به طوری نشان داده است که یک گوشزد به حساب می آید، فیلمساز به دنبال موضوع مهم و خطیری رفته است، موضوع اسید پاشی و عشق مهم ترین بحث فیلم لانتوری است. هوشمندی درمیشیان باعث شده این موضوع به درست ترین شکل روایت شود، اگر چه قصه کمی دیر راه می افتد اما نیمه ی اول فیلم در خدمت نیمه ی دوم فیلم است کاربرد نیمه ی اول فیلم توانسته شخصیت ها را به درستی معرفی کند و فضای مستند گونه و قضاوت هایی که می شود، باعث شده مخاطب منتظر اتفاق های اصلی بماند. با ورود مریم به داستان مخاطب هم قضاوت می کند ، یا به پاشا حق می دهد یا به مریم ، اساسا در نیمه ی دوم فیلم زورگیری و خشنوت از بین می رود و یک عشق یک طرفه پیش می آید عشق یک طرفه ی پاشا نسبت به مریم باعث می شود گره های فیلم محکم تر شود، مهم ترین بخش کارگردانی درمیشیان جسارتی است در نشان دادن زشتی های جامعه و بحث اسیدپاشی ، درمیشیان ریسک کرده و صورت مریم را که پاشا روی آن اسید پاشیده است را به مخاطب نشان می دهد این سکانس های مریم اگر چه مخاطب را می آزارد اما این واقعیتی است که درمیشیان به سادگی از آن عبور نکرده است و خواسته به مخاطبش بگوید آخر راه به اینجا ختم می شود. در سکانس های آخر همه ی قضاوت هایی که از اول فیلم نشان داده شد قابل فهم می شود و بازگشت به گذشته و نشان دادن اینکه رابطه مریم و پاشا چگونه شکل گرفته است توانسته همه ی چرایی های فیلم را پاسخ بدهد ، موضوع اصلی این فیلم خشمگین، بخشیدن است و اینکه در چه وضیعتی باید بخشید ، کلیت فیلم در پایان بندی لانتوری اتفاق می افتد زمانی که مریم می گوید می خواهم بلند شوم و کار کنم و حالا می توانم رضایت بگیرم ، در این پایان بندی حس دلسوزی مخاطب جریه دار می شود و اساسا مخاطب هم قاضی می شود برای حق دادن به پاشا یا مریم. فیلم باطن عصبانی جامعه را به ما نشان می دهد و قضاوت هایی که گاه از سر لجاجت است و گاه از سر انسان دوستی و عقلانی ، عقاید هر دو طیف در فیلم منعکس شده است و هوشمندی فیلمساز در بکارگیری درست از فرم باعث شده قصه از خرده روایت ها پرهیز کند و فیلم کاملا در خدمت داستان اصلی باشد. پردازش دقیق شخصیت ها ، میزان سن ها و قاب هایی که با کات های سریع به هم وصل می شوند، فضای کلی فیلم را به مخاطب نزدیک کرده است. اما کلیت داستان نباید علتی شود که اسید پاشی به امر خوشایند و عقده گشایی تبدیل شود، بخشش مریم در اوج قصه بشدت اخلاقی است، اما می تواند غیر اخلاقی هم باشد چرا که همیشه بخششی در کار نیست. این بخشیدن نباید تاثیر مخربی در جامعه بگذارد.

 

انتخاب مریم پالیزبان که دلیل کم کاری اش در سینما مشخص نیست و همچنین نوید محمد زاده از مهم ترین نکات جذابیت لانتوری است..

 (نگارنده در زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر بعد از اتمام فیلم لانتوری به این فکر می کرده که شاید این فیلم با همچین فرمی برای مخاطب عام جذابیتی نداشته باشد اما رکورد فروش در روز اول و آمار فروش بالای روزانۀ این فیلم مشخص می کند که مخاطب امروز سینمای ایران همه فرم نو دوست دارد و هم روایت منسجم، البته که لانتوری از روایت درست وموشکافانه به فرمی منحصر به فرد رسیده است. لانتوری برای رضادرمیشیان که همچنان فیلم دومش توقیف شده است حرکت رو به جلو با سرعت نور محسوب می شود)   

 

 

منتقدان در مورد فیلم لانتوری چه گفتند؟

 

جعفر پناهی:

لانتورى فیلم تاثیر گذاری است . دیر شروع می شود و طول می کشد تا تماشاگر را درگیر خود سازد . اما وقتی درگیر شد ، تا پایان رها نمی شود. فیلم دو پایان دارد که پایان دوم توضیح واضحات است . گفتم طول می کشد تا تماشاگر در گیر شود . دلیلش فرم آن است . فرمی که سعی در القای مستند دارد اما با بازیگران شناخته شده . تا تماشاگر فرم را بپذیرد و شخصیتها معرفی شوند زمان از دست رفته است ، ولی راهی جز این هم براین نوع کارها نیست . گویی چاره در تحمل است . باید تحمل کرد تا با زاویه دید آشنا شد .

 

 

 

نیره رحمانی:

لانتوری یکی از آن فیلمهایی ست که تماشای آنها هم روی تماشاگر تاثیر می گذارد و هم اینکه بعد از خروج از سینما فکر آنها را درگیر می کند.اما نکته آنجاست که هر چه بیشتر درباره لانتوری فکر می کنی و از آن فاصله می گیری احساساتت بدان تغییر می کند. به این ترتیب آن فیلمی که از تماشایش لذت برده ای و اثری تاثیر گذار و در خور اعتنا یافته ای ، رفته رفته جذابیت خود را از دست داده و ضعف های آن خود را نشان می دهند.

 

دبورا یانگ :

دبورا یانگ منتقد آمریکایی نقدی درباره فیلم «لانتوری» ساخته رضا درمیشیان که از فیلم‌های اکران شده در بخش پانورامای برلیناله است، در نشریه هالیوودر ریپورتر منتشر کرد.

 

 

فیلم لانتوری, یک شوک اخلاقی شگفت‌انگیز از ایران

یکی از اصیل‌ترین و صریح‌ترین صداهای سینمای نسل جوان ایران، رضا درمیشیان نویسنده و کارگردان است که با فیلم «لانتوری» به حد اعلای خود می‌رسد؛

فیلمی با داستانی اخلاقی که چنان شوک‌آور است که تقریباً تماشایش ناممکن جلوه می‌کند.

داستان فیلم روایتی است از حضور روان‌پریشانه یک گروه تبهکاری که به یک فعال اجتماعی خوش‌سیما ابراز علاقه می‌کند و خود را با این وهم فریب می‌دهد که آن دختر نیز علاقه متقابلی به او دارد و نهایتاً هر دو سوی این ماجرا را به بدترین شیوه ممکن به فرجام می‌رساند.

 

نقدی دیگر بر فیلم لانتوری

بعد از گذشت یک ساعت پرتنش و عصبی با مونتاژی سرشار از بازیگوشی، فیلم سویه تاریکش را با یک حمله اسیدپاشی رو می‌کند که جلوه‌های بصری آن اصلاً برای آدم‌های نازک‌دل قابل‌تحمل نیست.

این تنبیه بصری و عاطفی در سکانس‌های خشن پایانی فیلم نیز ادامه می‌یابد و به یک محاکمه قضایی منجر می‌شود که اکثر تماشاگران فیلم را بیش‌تر در صندلی‌شان فرو می‌برد تا از خودشان بپرسند که حد مطلوب نمایش خشونت روی پرده کجاست؟

درحالی‌که استعداد و شهامت درمیشیان غیرقابل‌تردید است، اما شاید او از خط مرزی آستانه تحملی که تماشاگر به‌طور معقول می‌تواند از آن برخوردار باشد، عبور کرده است.

البته او تنها کسی نیست که خشونت را به شکلی افراطی به نمایش می‌گذارد برای نمونه می‌توان از تارانتینو هم نام برد اما ضیافت هول و هراس فیلم لانتوری چنان واقع‌گرایانه است که نمی‌توان آن را تنها با صفت «کارتونی» توصیف کرد.

این نوعی سینمای عمیقاً حزن‌آلود است که به‌سختی می‌تواند خارج از فضای فستیوال‌ها، بختی برای نمایش داشته باشد.

 

مشکل دیگر این فیلم‌نامه عمدتا درخشان این است که می‌خواهد به همه‌جا سر بکشد و تقلا می‌کند تا کارهای بسیاری را در آن واحد انجام دهد و همین باعث می‌شود تمرکزش روی فرجام و نتیجه را از دست بدهد.

حقوق زنان، تعصب مذهبی و ناکارآمدی قانون، طبقات فرودست و مرفه، جنایت و مکافات و عشق و خیانت همه ‌وهمه در فیلم گنجانده شده‌اند و سخت است که موضوع اصلی فیلم را از میان آن‌ها پیدا کرد.

فیلم از نقطه‌ای آغاز می‌شود که درمیشیان فیلم قبلی خود «عصبانی نیستم» را  که نقدی ویران‌گر بود، بر جامعه معاصر ایران خاتمه بخشیده بود.

همان دو بازیگر نوید محمدزاده و باران کوثری در قالب اعضای گروه تبهکاری لانتوری در تهران، گرمِ وحشت‌آفرینی هستند. آن‌ها کارشان را با کیف‌قاپی و زورگیری از بچه پولدارهای سوار بر ماشین‌های لوکس آغاز می‌کنند و بعد رو می‌آورند به گرفتن حق‌السکوت، سرقت خودرو، آدم‌ربایی و توزیع مواد مخدر.

 

آن‌ها چاقوی ضامن‌دار، قمه و کارد در دست با غرور و تفاخر در خیابان‌های شهر گام برمی‌دارند. روزی پاشا با بازی دیوانه‌وار محمدزاده با یک پرفورمنس تماشایی دیگر اختیار از کف می‌دهد و یکی از قربانیان نشان‌کرده را به قتل می‌رساند. بعد به‌خاطر کاری که کرده می‌زند زیر گریه.

بارون (کوثری در گرم‌ترین بازی‌اش) در نقش زنی فاسد که به گنگستری تمام‌عیار تبدیل‌شده و دیوانه‌‌وار عاشق این مرد دیوانه است، وارد می‌شود؛ اما از وقتی که پاشا با روزنامه‌نگاری به نام مریم (مریم پالیزبان) که زنی بسیار سرد است، آشنا می‌شود و به او دل می‌بندد انگار دیگر متوجه حضور باران نیست.

مریم یک فعال اجتماعی است، برآمده از خانواده‌ای اشرافی. کمپینی با عنوان «نه به خشونت» به راه انداخته و گروه او می‌کوشد تا اولیای دم قربانیان خشونت را راضی کند تا مجرمان و قاتلان فرزندان‌شان را عفو کنند.

 

درمیشیان این توانایی را دارد تا با احساس رقت، دلسوزی و همدلی مخاطب را در قبال این ماجرا برانگیخته کند؛ اما پرسش این است که اگر جنایت چنان خشونت‌بار و سنگدلانه بود که هیچ بخششی میسر نباشد، چه باید کرد؟

حمله‌ای که زنی معصوم را نابینا می‌کند و چهره‌اش را از هم می‌پاشد، آن هم با دلیلی چون «اگر قرار است من تو را نداشته باشم، چه کسی می‌تواند تو را داشته باشد؟» فیلم ماهرانه میان یک کمدی سبک‌سرانه و یک تراژدی تکان‌دهنده در نوسان است و نیمه دوم فیلم بیننده را با آزمایش مجدد آگاهی و ایده‌های لیبرالش شگفت‌زده می‌کند.

اما ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود. قانون اسلامی ایران قانون قصاص یا مقابله به مثل دارد. «چشم در برابر چشم» یعنی قربانی جنایت قانوناً حق دارد تا مجازاتی مطابق با نوع آسیب‌دیدگی خود را بر مجرم اعمال کند.

 

خب، کسانی که با تماشای جیمز باند روی صندلی جراحی در فیلم «اسپکتر» درحالی‌که سوزن توی سرش فرو می‌کردند مشکل داشتند، این هشدار را جدی بگیرند که آن صحنه در برابر مقدمات عمل در اختتامیه فیلم «لانتوری» هیچ نیست و آدم به‌زحمت می‌تواند آن خشونت را حقیقتاً فراموش کند و با خودرویش به سمت منزل براند.

تمام داستان ازنقطه‌نظر چیدمانی از آدم‌های برآمده از مشاغل و سبک زندگی‌های متفاوت به شکل گیج‌کننده‌ای تزیین شده : یک لیبرال عینکی، یک کارگر جناح راستی، یک دانشجو، یک قاضی، یک وکیل و غیره.

این افکت، یک سیر کمیک خفیف را در میانه فشار عصبی فیلم فراهم می‌کند که جایی برای نفس کشیدن به مخاطب می‌دهد.

 

 

مدیسا مهراب پور

اگر در دوران فیلم‌های کلاسیک و کلارک گیبل‌ها و ادری هپبرن ها زندگی می‌کردیم، احتمالاً هیچ استودیویی حاضر به ساخت فیلم «لانتوری» نمی‌شد. فیلمی که به خاطر شکل روایتش، بسیاری از مواقع حوصله تماشاگر را سر می‌برد و پرگویی و اضافه‌کاری می‌کند. در تمام طول فیلم مخاطبش را به طمعی هیستریک برای دانستن انتها قصه و نمایش واقع‌گرایانه‌ای از زندگی قهرمان‌ها در چهارچوب ژانر، دچار می‌کند اما آنچه را که تماشاگر می‌خواهد ببیند نشانش نمی‌دهد و با سماجت و لجبازی پسربچه‌های کوچک می‌خواهد حرف خودش را بزند. در سینمای فرا صنعتی آن سال‌ها این یعنی یک شکست تجاری.

کمی جلوتر، حوالی دهه پنجاه سینمای آمریکا که به آرامش قبل از طوفان می‌ماند و اتفاقاً به حال‌وروز امروز سینمای ایران هم بی‌ارتباط نیست، لانتوری در این دوران هم‌جایی ندارد. نگاه اعتراضی و زبان تندش می‌تواند برای سکون و بی‌حالی فیلم‌های هم‌دوره‌اش دردسرساز باشد، پس حذف می‌شود. در دوره ایده آل گرایی ها، لانتوری دارد از تناقض‌ها و باگ‌ها می‌گوید و این می‌تواند مخاطب محافظه‌کار و چشم و گوش بسته را خوش نیاید. می‌تواند حتی در بعضی از صحنه‌ها جلوی چشمان فرزندش را بگیرد تا این میزان از چرک و کثافت جهانی را که در آن زندگی می‌کند نبیند!

 حتی دیوانه‌بازی‌های و پرده دریدن‌های دهه هفتاد هم تحمل این شکل برخورد با سینما را ندارد. فیلمی که نه درباره داستان است و نه درباره قهرمان‌هایش که درباره اخلاقیات است آن‌هم به شکل سفت و محکم اش. چنین فیلمی معلوم است در دورانی که اوج فانتزی و اعتراض و عاشقانه‌های وحشی تاریخ سینماست نمی‌تواند جایی داشته باشد. چراکه داستانش لکنت‌های زیادی دارد و قهرمان‌هایش دوست‌داشتنی و ثابت‌قدم نیستند.

 اما لانتوری محصول هزاره جدید است. احتمالاً عجیب‌وغریب ترین برهه تاریخ بشریت تا به امروز. دوران تناقض‌ها و ندانستن‌ها و دست‌وپا زدن میان درست و غلط، خوب و بد. دورانی که هر فرد از تلفن همراه شخصی‌اش گرفته تا میز کارش، با انواع و اقسام رسانه‌ها سروکله میزند.

 در چنین دوره‌ای سینما، دیگر فقط سینما نیست و یک فیلم می‌تواند محصولی فراتر و متفاوت از تعریفی که از سینما می‌شناسیم را سبب شود. سینما می‌تواند همان‌قدر که داستان باشد و قهرمان شبیه به کندو، قاب و ریتم باشد شبیه به طبیعت بیجان، به کمپینی بشردوستانه بدل شود. در شکل دیگرش می‌تواند نقش یک مبلغ و سلاح را بازی کند. شبیه به استفاده‌ای که نازی‌ها سال‌ها پیش به نحوی احسن از سینما کردند، می‌تواند صدای خاموش یک ملت باشد شبیه به ناخدا خورشید. همان‌طور که می‌تواند سینماها و مدرسه‌ها را به آتش بکشد شبیه به اکران رکس در سینماهای ایران بعد از انقلاب و مثلاً دیوار راجرواترز.

بدون هیچ مرز کشی و دسته‌بندی، در دوران حاضر سینما می‌تواند صرفاً تبدیل به یک رسانه شود. همان‌طور که بعضی فیلم‌ها اولویتشان هنری بودن است و بعضی دیگر صنعتی بودن و تعداد محدودی شاهکار بودن، فیلم‌هایی هم هستند که از سینما/رسانه به‌عنوان دستاویزی برای طرح مسئله و روشن نمودن صورت سؤال استفاده می‌کنند. فیلم‌هایی که معمولاً ژورنالیستی خطاب می‌شوند چراکه رسالتشان در واکاوی و گشتن به دنبال ریشه‌ها و مفاهیم نیست، همان‌طور که خوش‌گذرانی عصر یک روز تابستانی هم نیست، قرار است در کمترین زمان و با جلب بیشترین میزان از توجه مخاطب و تلنگری ذهنی، به او هشدار دهد. در آثار ژورنالیستی این‌چنینی قرار نیست خبری از داستان و خلاقیت‌های هنری ویژه‌ای باشد که هدف یک‌لحظه، یک آن است که در بعضی از مخاطبان به ناگهان بیدار می‌شود. لانتوری چنین رویکردی دارد. فیلمی که دارد با مردم و جامعه‌ای که بستر خلق اش است مستقیم و بی‌واسطه صحبت می‌کند تا شاید بتواند مانند مریم فیلم چیزهایی را در آدم‌های مقابلش و تفکراتشان عوض کند.

 نقطه عطف فیلم نه پاشاست نه مریم نه لانتوری ها و نه همه آدم‌هایی که بخشیده‌اند، رضا درمیشیان است که در تصمیمی هوشمندانه لانتوری را به شکل فعلی‌اش ساخته. اینکه انتخاب درمیشیان میان ساختن یک فیلم خوب و “سینمایی” که یادآور دوران پرشکوه سینما باشد و کلی تمجید شود و اثری کلاژ مانند که خیلی از خصایص ذاتی‌اش را فدا می‌کند تا گوش‌های بیشتری حرف حسابش را بشنوند، گزینه دوم است درصدی از سماجت، شجاعت و کله‌خری (در معنای خوبش) را می‌خواهد که هر کارگردانی ندارد.

 اما رضا درمیشیان «لانتوری» را شبیه به یک ماکومانتری می‌سازد یعنی مستندی ساختگی تا هرلحظه و در هر پلان به مخاطب یادآوری کند که دارد فیلم می‌بیند وحواسش را روی همان طرح مسئله متمرکز کند نه داستان‌ها و حوادث. هرچند که انتخاب فرمت مصاحبه با اقشار مختلف جامعه ساده‌انگارانه به نظر می‌رسد اما با همه کاستی‌هایش موفق می‌شود هم فاصله‌گذاری مدنظر کارگردان را ایجاد کند و هم بی‌واسطه با مخاطب ارتباط برقرار کند. انگار که تکه‌های مختلفی از واقعیت و تناقضات آدم‌ها را محکم به‌صورت تماشاگر بکوبد و برق از سرش بپراند. در کنار این اما طراحی باند لانتوری و اعضایش با همه کثافت‌کاری‌ها و رابین‌هود بازی‌هایشان و تلاش قابل‌توجه درمیشیان در مطرح کردن مفاهیم خط قرمزی در لابلای خرده داستان‌ها و ریزه‌کاری‌هایی اجرایی (مثل رژلب پخش‌شده باران وقتی از پیش طعمه‌شان بازمی‌گردد) باعث شده تا لانتوری فیلمی سرگرم‌کننده هم باشد که تماشاگر را تا لحظه آخر با خود همراه کند.

 خط قرمزهایی که«لانتوری» با آن‌ها سروکله می‌زند باعث شده تا فیلم فرمی کلاژ مانند به خود بگیرد. صحنه‌های زیادی که با عکس روایت می‌شوند، استفاده از صداهای ذهنی و وقایع روز جامعه مانند اختلاس و قتل ستایش و حواشی تمام‌نشدنی آقازاده‌ها (که معادلی در فیلم دارند) همه بخشی از این ویژگی کلاژگونه لانتوری اند که علاوه بر اینکه بگی نگی خط قرمزها را دور میزند و مردم را به‌واسطه همذات پنداری‌شان سر ذوق می‌آورد، کمک می‌کند تا سکون بصری تصویر و یکنواختی آن کمتر حس شود. (هرچند که هنوز هم در بعضی از لحظات فیلم اذیت کننده است.) علاوه بر اینکه فرم را تروتازه و سرپا نگه می‌دارد، تأثیر فاصله‌گذاری مضمونی که پیش‌تر گفته شد را هم فراتر می‌برد.

 تأثیرگذاری خوب فیلم در سکانس‌های مهم و اصلی یکی دیگر از ویژگی‌های بارز «لانتوری»ست. هرچند که دِرَخش بک ها کوتاه و سریع می‌گذرد اما در میان همان تنش و آشفتگی‌های خودخواسته‌اش، می‌تواند تأثیرگذار باشد: عاشقانه مانند آخرین مواجهه‌شان در پارک، ناجوانمردانه شبیه به‌روزی که باران از پیش نامزد مریم بازمی‌گردد، بی‌رحم شبیه به‌جایی که پاشا مجبور می‌شود برای تنها بار از چاقویش استفاده کند. سرد شبیه به‌مواجهه مریم بازندگی و آدم‌هایش، مهربان شبیه به بهزیستی، درمانده شبیه به کارتون خوابی‌های پاشا، سیم آخر و جنون و اسید، زندگی تباه‌شده یک انسان و نجات یکی دیگر، شبیه به معجزه.

 

 

 

روایت عادلانه بودن قصاص، زیر حجم طعنه های سیاسی

"لانتوری"سومین فیلم بلند «رضا درمیشیان» است. او در این فیلم، روی یکی از حساس ترین و جنجالی ترین موضوعات تلخ اجتماعی ــ اسیدپاشی و نابودی آینده دختران مظلوم ــ دست گذاشته است.

روایت "لانتوری"را می توان از دو زاویه مختلف واکاوی کرد: بخش اول، روایت یک داستان اجتماعی و عاشقانه، که نیم نگاهی به معضلات جوانان و نگاهی تمام رنگی به قصور اجتماع و مقوله حساس قصاص و بخشش دارد؛ و بخش دوم، که تسویه حساب های سیاسی و اجتماعی فیلمساز محسوب می شود!

درمیشیان در بخش اول تلاش کرده است تا با سبکی مستندگونه، تحلیلی آسیب شناسانه از زبان اقشار مختلف جامعه ــ از جمله روانشناس، جامعه شناس، دانشجو، کاسب و ... ــ ارائه کند؛ اما اغراق بیش از اندازه باعث شده است که او در رسیدن به هدفش، چندان موفق نباشد. بیان مستندگونه و گزارشی که او برای روایت فیلمش انتخاب کرده، نه تنها باعث شده است تا او در پردازش شخصیت های داستانش ضعیف عمل کند و حتی در بیان قصه زندگی «پاشا»، که بزهکار اصلی فیلم است موفق نباشد؛ بلکه "لانتوری"از قدرت کافی برای آسیب شناسی بزهکاری هم برخوردار نشده است.

همچنین به نظر می رسد که یک دلیل دیگر پردازش ضعیف شخصیت ها نیز تمرکز درمیشیان در چگونگی القاء نظرات شخصی خود است، که باعث می شود مخاطب نتواند با کاراکترهای "لانتوری"ارتباط قابل قبولی برقرار کند.

درمیشیان موضوع اصلی فیلم را فدای رویکرد سیاسی ــ اجتماعی خود کرده است. پیدا کردن طعنه های سیاسی و اجتماعی در "لانتوری"کار سختی نیست و بوضوح در قسمت های مختلف فیلم از آنها استفاده شده است. او تلاش می کند که به اسید پاشی به عنوان یک نماد انحصارطلبانه نگاه کند و در فیلمش از حذف شدن های اجباری و عدم تحمل نظر مخالف در روابط انسانی، اجتماعی و سیاسی بگوید؛ اما این رویکرد، با پرداخت اغراق آمیز و چاشنی طعنه های سیاسی و اجتماعی از جهان اثر بیرون زده و تأثیر فیلم را کمرنگ کرده است. بدین گونه این درام حساس اجتماعی به یک اثر کم فایده تبدیل شده است.

طعنه های سیاسی موجود در فیلم، ربط منطقی به اصل داستان پیدا نمی کنند؛ اما اگر پرداختن به مقوله قصاص و بخشش را با سیاست درمیشیان گره بزنیم، شاید بتوان ربطی در سطح اثر پیدا کرد! او در صدد است تا داستان و نتیجه گیری روایت فیلم را با نظرات سیاسی اش گره بزند و اینگونه از مدیومی که در اختیار دارد سوء استفاده می کند.

اگر داستان اسید پاشی و قصاص را تمثیلی برای دنیای سیاست، جامعه و روابط انسانی درنظر بگیریم، درمیشیان می خواهد چه بگوید؟ «پاشا» که نظر مخالف خود را نمی تواند تحمل کند، تصمیم به حذف «مریم» می گیرد. پاشا نماد یک گروه و مریم و ظلمی که در حق او شده نماد گروه دیگر است. مریم توانایی مقابله با پاشا را ندارد، اما دلی به بزرگی دریا دارد؛ پس، از حق قانونی، عرفی و شرعی خود می گذرد. اما درمیشیان ــ که می کوشد حرف های خود در اثر توقیفی "عصبانی نیستم"را به زبانی دیگر بیان کند ــ داستان خود را نقض می کند و قسمت هایی از فیلم او علیه یکدیگر عمل می کنند.

کارگردان در بسته ای از حوادث می خواهد به بررسی علل حوادثی همچون اسیدپاشی و عواقب وخیم آن بپردازد؛ اما سؤال اینجاست که اگر موضوع فیلم، اجتماعی است و بحث اصلی کارگردان درباره قصاص و بخشش است؛ پس کنایه های سیاسی و اجتماعی همچون دلواپسان، یقه سفیدان، اختلاس، رانت خواری و اختلاف طبقاتی در دل این اثر چه ضرورتی دارد؟ اگر موضوع فیلم دلبستگی های سیاسی است؛ چرا با صراحت داستان را روایت نمی کند؟ صراحت، زبان تیز و برنده نمی خواهد بلکه نیازمند صداقتی عادلانه و غیر مخرب است. کسی که از تناقض و ناعدالتی شکوه می کند، نباید برای القاء نظرات خود با ابزار و فرمی که در اختیار دارد دست به سوء استفاده از مخاطب بزند.

 

داستان اصلی فیلم ــ بویژه برای نشان دادن عاقبت کار افراد تبهکار ــ می توانست تأثیرگذارتر باشد؛ اما جسارتی که در انتخاب سوژه ملتهب و حساس اسید پاشی و قصاص نشان داده شده است، زیر حجم شعارگونه، سنگین و پر مدعای فیلم گم می شود. ورود دیر هنگام به بخش تأثیرگذار و اصلی داستان نیز باعث شده است بار منطقی داستان و پردازش شخصیت ها معقول و منطقی به نظر نرسد.

درمیشیان به مسئله جبر و قصور اجتماع در ایجاد بزهکاری نیز بسیار سطحی پرداخته است. او با نشان دادن تصاویر اخاذی که اغلب هم در ازاء حفظ آبرو انجام می شود و صرف مقداری از آن برای برآورده کردن آرزوهای کودکان پرورشگاهی، چه چیز را می خواهد موجه جلوه دهد؟ چشمان گریان «باران» بعد از ضبط فیلم به قصد باج گیری، نشانه چیست؟ خانه مجردی و محدوده روابط بی قید و شرط گروه لانتوری از چه حقیقتی حکایت دارد؟

 

در کنار همه این نقاط ضعف، باید به نقطه قوت بزرگ فیلم هم اشاره کرد. جسارت درمیشیان در انتخاب سوژه ملتهب اسیدپاشی در کنار پرداختن به قصاص و بخشش، قابل تقدیر است و بی انصافی است از این مهم با بی توجهی عبور کنیم. انتخاب هیچ سوژه ای، به این اندازه نمی توانست اینگونه تأثیرگذار، عادلانه بودن حکم قصاص را تأیید کند. درمیشیان توانست با انتخاب موضوعی حساس، اجرای حکم قصاص را (که همواره مورد هجوم باصطلاح روشنفکران است) عاقلانه و عادلانه به تصویر بکشد. در "لانتوری"تأکید می شود که قصاص و عفو یک مجموعه کاملاً انسانی و منطقی به منظور حمایت از جایگاه خلیفة اللهی است؛ و قصاص به منظور پیشگیری از جرم است.

کلام آخر اینکه "لانتوری"درامی است با فرم بصری خاص که به کمک کات های فراوان و فرمت مصاحبه، اثر را به سرانجام رسانده است. این فیلم، با توجه به سوژه و سکانسهای موجود در آن، لازم است که حتماً با رعایت رده سنی به اکران عمومی درآید.

.

منابع

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D8%B1%DB%8C

http://moviemag.ir/cinema/movie-reviews/iran/14747-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D8%B1%DB%8C

https://social.salamcinama.ir/post/ec4989s090vx1k0/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D8%B1%DB%8C-lantouri-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%AF-

http://blog.ruban.com/%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7/%D9%85%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D8%B1%DB%8C-%DA%86%D9%87-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%9F/

http://anamnews.com/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D9%85%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86/

http://blog.namava.ir/lantouri-film-review-002/

http://fa.abna24.com/service/fajr-international-film-festival/archive/2016/02/07/698620/story.html

شناخت ترامپ از روی دست خط وی

$
0
0

شناخت ترامپ از روی دست خط وی

.

https://ir.sputniknews.com/world/201702062199021/

.

دیلی میل در مطلبی به بررسی شخصیت دونالد ترامپ از روی دست خط وی پرداخت.

به گزارش اسپوتنیک به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، دیلی میل در مطلبی به بررسی شخصیت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از روی دست خط وی پرداخت.

در این گزارش آمده است: دونالد ترامپ جزو افرادی شناخته می شود که نظراتش را در توییتر بیان می کند و بسیار کم از او یادداشتی مکتوب مشاهده می کنیم.

با وجود آنکه تعداد دست نوشته های چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا بسیار کم است، اما یک شرکت در اقدامی، راهی جدید را برای تجزیه و تحلیل نوشتار به منظور کشف ویژگی های مختلف شخصیت ترامپ و حتی ویژگی های ذاتی ارائه داده است.

این تجزیه و تحلیل که "پژوهش خط شناسی"نام دارد، بیش از 5 هزار ویژگی شخصیتی را از طریق حجم و شکل نوشته های مخصوص هر فرد و همچنین فاصله بین کلمات بیان می کند. این شرکت در این راستا، با توجه به دو متنی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در سالهای 2011 و 2016 نوشته، به بررسی ویژگی های شخصیتی ترامپ پرداخت.

 

خطوط متمایل به چپ

 

نوشته‌هایی که متمایل به چپ هستند، نشان دهنده آنند که فرد تمایل به انجام کارهای پشت پرده دارد. دست‌خط ترامپ به صورت اُریب و زاویه‌دار است.

 

نوشتار با حروف درشت

حجم نوشتار نشان دهنده شخصیت نویسنده است و حروف بزرگ (در نوشته های ترامپ) نشانگر آن است که وی به دنبال جلب توجه است؛ اما این بدان معنی نیست که وی تظاهر به اعتماد به نفس می کند. از همین رو، اگر کسی نوشته های ترامپ نگاه کند، می بیند بسیاری از نوشتارهایش با حروف بزرگ نوشته شده است.

 

فاصله کم میان کلمات

 

نبود فاصله های زیاد میان کلمات نشانگر آن است که فرد نمی خواهد تنها بماند و نیازمند حضور دیگران است.

 

نوشتن به صورت ضخیم

این خصوصیت بیانگر آن است که فرد نظر خود را به راحتی بیان می کند.

قرار دادن نقاط، بالاتر از مکان طبیعی شان به مانند حرف"i"

افرادی که نقاط را بالاتر از مکان طبیعی شان قرار می دهند، دارای تخیلات فراوانی هستند.

 

فشار دادن به هنگام نوشتن

نوشتن به همراه فشار به شکلی که کلمات تیره شوند، نشانگر سطح بالایی انرژی است. همچنین این مشخصه نشانگر آن است که شخص مسائل را جدی تلقی می کند؛ اما فشار بیش از اندازه به هنگام نوشتن می تواند نشانه آن باشد که نویسنده فردی پر تنش است و به انتقادات به سرعت واکنش نشان می دهد. این نشانه همچنین بیانگر آن است که وی فردی بلند پرواز و خوشبین است که اعتماد به نفس دارد.

 

امضای غیر قابل خواندن

 

امضاهایی که خواندن آن دشوار است نشانگر آن است که شخص مذکور، فردی بسیار پیچیده است.

همچنین بزرگ تر بودن حرف I (آی انگلیسی که به معنای من است) نشانگر تکبر است که غالبا برای اشاره به عظمت خود شخص به کار می رود.

 

 

 

 

یونسی: سیاست دولت یازدهم تقویت اراده همه پیروان ادیان الهی است

$
0
0

یونسی: سیاست دولت یازدهم تقویت اراده همه پیروان ادیان الهی است

.

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/2385

-یونسی-سیاست-دولت-یازدهم-تقویت-اراده-همه-پیروان-ادیان-الهی-است

.

  دستیار ویژه رییس جمهوری در امور اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی گفت: سیاست دولت یازدهم تقویت اراده پیروان همه ادیان الهی تا بگوید هیچ قوم و مذهبی بر دیگری تقدم نداشته و همه را شهروند محسوب می کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، حجت الاسلام علی یونسی شب گذشته در نشست صمیمی پیروان ادیان الهی با وزیر سید رضا صالحی امیری فرهنگ و ارشاد اسلامی، حضور اقلیت های دینی و مذهبی را در ایران یک فرصت دانست و گفت در قرآن به تکرار به زندگی مسالمت آمیز همه پیروان ادیان در کنار هم و تنوع قومی ومذهبی و دینی تاکید شده است.

وی ضمن تشکر از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برگزاری این گردهمایی صمیمی، ابراز امیدواری کرد هرسال اینگونه نشست ها باشکوه تر و پربارتر از گذشته برگزار شود.

دستیار ویژه رییس جمهوری در امور اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی، تنوع و گوناگونانی ملت ها و زندگی آنها در کنار هم را فرصت و مزیت و همچنین سکوی ارتقا و پرش به آینده بهتر عنوان کرد.

به گفته وی، اگر تنوع و گوناگونی نبود و همه چیز یکنواخت می شد، آنگاه رشد و ارتقا هم وجود نداشت.

یونسی تصریح کرد: ما وحدت در عین کثرت را لازم و ضروری می دانیم که البته این مهم لازمه خلقت است.

وی افزود: در ایران هیچکس اکثریت و هیچکس اقلیت نیست، بلکه همه ملت ایران هستند.

یونسی گفت: هیچکس نمی تواند ادعا کند که شهروند برتر و درجه یک است، بلکه ما همگی شهروند و برابر هستیم.

به گفته وی، هیچکس از دیگری ایرانی تر نیست، از این رو همه اعضای یک ملت هستیم.

دستیار ویژه رییس جمهوری در امور اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی تصریح کرد: این تنوع در جای خود زیبایی و قشنگی دارد و باید قدر آن رادانست.

در این نشست سید عباس صالحی معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه، خسرو طالب زاده مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نمایندگان اقلیت های مذهبی در مجلس شورای اسلامی حضور داشتند.

این عضو کابینه دولت یازدهم با بیان اینکه سیاست دولت تقویت اراده همه ادیان الهی است ، گفت: هیچ قوم و مذهبی بر دیگری تقدم ندارد و همه شهروند محسوب می شوند.

یونسی با اشاره به رونمایی و تدوین منشور حقوق شهروندی توسط رییس جمهوری گفت: این حقوق محصول اندیشه ورزی اندیشمندان و دانشمندان و صاحبنطران است لذا باید تلاش کنیم تا بصورت قانون نهادینه شود.

وی با بیان اینکه این دولت هیچگاه نخواسته و در فکر نبوده که در امور اقلیت ها دخالت کند و برخی را نسبت به برخی ترجیح دهد گفت: دولت به اشکال مختلف از طریق وزارتخانه های کشور، فرهنگ و ارشاد اسلامی، اطلاعات، آموزش و پرورش و.... در صدد حمایت و پشتیبانی هم بوده است.

دستیار ویژه رییس جمهوری در امور اقلیتهای مذهبی تصریح کرد: هیچکدام از اعضای کابینه دولت یازدهم به ذهنشان خطور نمی کند که در امور داخلی و شخصی اقلیتها دخالت کنند. یونسی تاکید کرد که اگر چنانچه گزارشی برسد که نهاد، ارگان و کارشناسی در امور داخلی و شخصی اقلیتها دخالت کرده برخورد خواهد شد.

به گفته وی، وزارتخانه ها، ارگانها همه و همه موظف به ارائه سرویس به خواهران و براداران اقلیت های دینی و مذهبی در ایران هستند.

وی تصریح کرد که این سیاست موکد جمهوری اسلامی ایران است.

عضو کابینه دولت یازدهم تاکید کرد: وظیفه داریم از آداب، رسوم، فرهنگ و ... اقلیتهای دینی و مذهبی در ایران دفاع کنیم و از تصمیمات شما حمایت نماییم.

 

 

 

 

تمایلی به اعلام کلمه اقلیت نداریم

$
0
0

 

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: حضور اقوام و ادیان الهی برای دولت و نظام فرصت طلایی است /  در ایران اقلیت نداریم

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

تمایلی به اعلام کلمه اقلیت نداریم

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/2386-

وزیر-فرهنگ-و-ارشاد-اسلامی-حضور-اقوام-و-ادیان-الهی

-برای-دولت-و-نظام-فرصت-طلایی-است-%20در-ایران-اقلیت-نداریم

.

 وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به
زندگی مسالمت آمیز پیروان ادیان الهی در ایران، گفت: حضور اقوام و ادیان الهی برای نظام و دولت فرصت طلایی بوده و کشور به آنها افتخار می کند
.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، سید رضا صالحی امیری شامگاه یکشنبه در نشست صمیمی و ضیافت شام با پیروان ادیان الهی، ضمن تبریک ایام دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی و ابلاغ سلام حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهوری به پیروان ادیان الهی افزود: کلام ما تاکید بر وحدت، برادری، یکرنگی، انسجام، همدلی و همدردی میان همگان است.

عضو کابینه دولت یازدهم تاکید کرد: ایران حضور اقوام و ادیان توحیدی را در کشور به مثابه رنگین کمان در آسمان می داند که مردمان این ادیان و اقوام رنگ های زیبای آن هستند که از طیف های مختلف تشکیل شده اند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید براینکه تمایلی به اعلام کلمه اقلیت نداریم، خاطرنشان کرد: در همایش سال گذشته از همه اندیشمندان و صاحبنظران خواستم تا کلمه مناسب را جایگزین اقلیت کنند.

صالحی امیری تصریح کرد: هر ایرانی عضوی از این کشور است و در این کشور تبعیض وجود ندارد.

به گفته وی ایرانی بودن خود ارزش است و لذا وجه اشتراک همه ما انسانیت، عقلانیت، فضیلت و معرفت است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه به زندگی اقوام مختلف در ایران اشاره کرد و گفت: اقوام ایرانی اعم از کرد، ترک، بلوچ، مازنی، گیلک، لر و بختیاری جزو لاینفک این سرزمین هستند.

صالحی امیری تاکید کرد که همه اقوام ایرانی با همدلی، همزبانی، همیاری و وحدت کنار هم زندگی می کنند.

وی خاطرنشان کرد: کردها سه هزار سال از تاریخ ایران را به خود اختصاص داده اند، آذری ها بیش از سه هزار سال در این کشور زیست کرده اند، اعراب قبل از اسلام در این سرزمین بوده اند و ترکمن ها جزو لاینفک این مرز و بوم هستند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه گفت: تاریخ، درد، دغدغه، اسطوره ها، باور و ارزش های مشترک داریم که همه اینها ذیل یک مفهوم بزرگ تر شکل می گیرد که آن انسان بودن است.

عضو کابینه دولت یازدهم در بخش دیگری از سخنان خود به نگارش برنامه دولت حجت الاسلام حسن روحانی در سال 92 به اتفاق حجت الاسلام یونسی دستیار ویژه رئیس جمهوری در امور اقلیت های مذهبی اشاره کرد و گفت: در آن برنامه به مطالب مهمی اشاره کردیم که همگان می توانند مراجعه و مطالعه کنند.

صالحی امیری افزود: در این برنامه به چهار مطلب مهم اشاره شد که می توان به عدالت منزلتی، عدالت در دسترس، دسترسی به قدرت و توزیع عادلانه اشاره کرد.

وی ادامه داد: عدالت منزلتی به معنای این است که همه اقوام و ادیان الهی از منزلت یکسان برخوردار و تبعیض ضد اسلام است.

به گفته وی همچنین عدالت در دسترس یعنی اینکه همگان به منابع اقتصادی و معیشتی دسترسی داشته باشند و هر گونه تبعیض در دسترسی ایرانیان به ثروت وجود ندارد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از دسترسی به قدرت و توزیع عادلانه قدرت به عنوان دیگر مطالب این برنامه نوشته شده یاد کرد.

صالحی امیری به زندگی چند ساله خود در کنار هموطنان ارامنه در سال های گذشته اشاره کرد و گفت: در این سال ها من درس های فراوانی از آنها آموختم؛ هیچگاه آنها اعتراض نمی کردند و همواره با لبخند و مهربانی پذیرای ما بودند.

وی در ادامه گفت: با اتکا و دسترسی به فرهنگ می توان انسجام داشت و با تفرقه مبارزه کرد.

صالحی امیری از سازگاری به عنوان دومین موضوع اتکای به فرهنگ نام برد و یاد آور شد: انسان های فرهیخته و با فرهنگ سازگارند و لذا زندگی پیروان ادیان الهی در کنار هم در ایران همین عامل سازگاری است.

وی تصریح کرد: امروز سوریه، لیبی، عراق، یمن و... در آتش درگیری و جنگ می سوزند اما ایران امن ترین سرزمین در منطقه است که علت آن وجود انسان های فرهیخته است.

به گفته وی امروز جمهوری اسلامی ایران بیشترین امنیت و وحدت را در منطقه دارد.

 

صالحی امیری از هویت مداری به عنوان دیگر ویژگی جامعه فرهنگی یاد کرد
و گفت: ایرانی بودن، تاریخ، زبان و اسطوره های مشترک ما را به هم پیوند داده است
.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از انسجام، سازگاری، همدلی، هویت مداری به عنوان چهار میوه شیرین فرهنگ یاد کرد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تاریخ دیرینه این مرز و بوم خطاب به حاضران گفت: ما و شما می دانیم که تاریخ ایران آنچنان گسترده است که از جغرافیای خود خارج شده و ریشه های آن در جهان گسترده شده است.

صالحی امیری به سفرهای خود در گذشته به کشورهای مختلف و بازدید از کتابخانه ها و موزه ها اشاره کرد و افزود: در اقصی نقاط دنیا حتی در دورترین نقاط آثار ایرانی و زبان فارسی در جغرافیای جهان دیده می شود.

 

وی در ادامه بیان کرد: این مهم بیانگر آن است که عمق ریشه های فرهنگی ایران اسلامی در جای جای جهان کشیده شده است

 

 

 

مصاحبه شبکه 1 سیمای جمهوری اسلامی با خلیفه ارامنه تهران

$
0
0

مصاحبه شبکه 1 سیمای جمهوری اسلامی با خلیفه ارامنه تهران

 .

http://alikonline.ir/fa/news/armenians-of-north-of-iran/item/2379-

مصاحبه-شبکه-1-سیمای-جمهوری-اسلامی-با-خلیفه-ارامنه-تهران

.

 به گزارش روابط عمومی خلیفه گری ارامنه تهران، روز شنبه 16 بهمن ماه  گروه تهیه کننده برنامه «ایران، وطن من» از شبکه 1 سیمای جمهوری اسلامی ایران با اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان خلیفه ارامنه تهران دیدار و با ایشان گفتگو کردند.

این برنامه زندگی مسالمت آمیز همه اقوام و پیروان ادیان الهی را در ایران نشان می دهد.

اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان در این مصاحبه، توضیحاتی پیرامون کلیسای ارمنی و جامعه ارامنه ایران ارائه وهمچنین بر روابط دوستانه ایران و ارمنستان در زمینه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، ورزشی و هنری تأکید کردند.

اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان در این مصاحبه، ایران را کشوری با دولت مردان و مردمی روشن فکر توصیف و تأکید کرد: ایران کشوری است که براتحاد میان اقوام و پیروان ادیان الهی تأکید دارد. رفتار انسان دوستانه مردم آن، ایران را مانند جزیره ای آرام در میان کشورهای همسایه ساخته، که در آنجا پیروان ادیان الهی  در صلح و آرامش زندگی و سهم خود را در رشد و موفقیت این کشور ادا می کنند

لاوروف: ایران، روسیه و ترکیه تمامیت ارضی سوریه را تضمین کرده اند

$
0
0

 

لاوروف: ایران، روسیه و ترکیه تمامیت ارضی سوریه را تضمین کرده اند

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2381

-لاوروف-ایران،-روسیه-و-ترکیه-تمامیت-ارضی-سوریه-را-تضمین-کرده-اند

.

 سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه با مهم خواندن دستاوردهای مذاکرات اخیر سوریه، اعلام کرد: در بیانیه پایانی نشست سوری در پایتخت قزاقستان، ایران، روسیه و ترکیه به عنوان سه کشور ضامن گفت وگوها از استقلال، حق حاکمیت ملی، یکپارچگی و تمامیت ارضی سوریه حمایت کرده اند.

 

به گزارش ایرنا، لاوروف در مصاحبه با نشریه اتریشی پروفیل گفت: ایران، روسیه و ترکیه در بیانیه نهایی نشست اخیر سوریه در پایتخت قزاقستان بر حمایت خود از جمهوری عربی سوریه به عنوان کشور چندمذهبی و چندمذهبی بدون تقسیم بر اساس نشانه های مذهبی به عنوان یک حکومت دمکراتیک تاکید کرده اند.

اجلاس آستانه چهارم و پنجم بهمن ماه در قزاقستان به ابتکار و زیر نظر ایران، روسیه و ترکیه برگزار شد که در آن هیات های دولت سوریه، نمایندگان مخالفان مسلح، نماینده سازمان ملل در سوریه و همچنین سفیر آمریکا در قزاقستان به عنوان ناظر حضور داشتند.

بنا به گزارش روز دوشنبه وزارت خارجه روسیه، لاوروف با بیان اینکه مذاکرات آستانه پیش گفتار دور جدید گفت وگوهای صلح سوری-سوری در ژنو است، گفت: در بیانیه پایانی نشست پایتخت قزاقستان تاکید شد که مناقشه سوریه راهکار نظامی ندارد و حل آن فقط از راههای سیاسی بر مبنای قطعنامه 2254 شورای امنیت ممکن است و این نکته اهمیت بسیار دارد.

لاوروف ادامه داد: در این سند عزم راسخ ایران، روسیه و ترکیه برای ادامه مبارزه مشترک علیه داعش و جبهه النصره تغییر نام یافته به جبهه فتح الشام و نیز کمک به جدا کردن معارضان مسلح از گروههای تروریستی مورد تاکید قرار گرفته که اهمیت اصولی دارد.

وزیر خارجه روسیه گفت: در اجلاس آستانه، آتش بس سوریه مطابق توافقنامه مسکو (30 آذر و به ابتکار ایران، روسیه و ترکیه) تقویت شد و از سوی دیگر، ساز و کار سه جانبه ای نیز برای نظارت بر رعایت آتش بس و تحقیق در باره موارد نقض آن ایجاد شده است.

لاوروف افزود: با این حال، قصد جایگزینی گفت وگوهای آستانه با ژنو را نداریم و ازسرگیری مذاکرات سوری-سوری تحت حمایت استفان دی میستورا نماینده دبیر کل سازمان ملل در سوریه حمایت می کنیم. همچنان بر این باوریم که چارچوب این مذاکرات باید گسترده و فراگیر باشد و تمام طرف های سوری را مطابق قطعنامه 2254 دربرگیرد.

وزیر خارجه روسیه گفت: تلاش های خود را برای کمک به پیشبرد روند مذاکرات ژنو که گفت وگوهای آستانه به آن تحرک بخشید، بکار می گیریم.

 

 

 

 

 


آندو در تهران ماند و نفتی شد

$
0
0

 

آندو در تهران ماند و نفتی شد

 .

http://alikonline.ir/fa/news/sport/item/2390-آندو-در-تهران-ماند-و-نفتی-شد

.

به گزارش سایت «ورزش سه»، آندو بعد از تجربه اتفاقاتی تلخ در بازگشت به استقلال سرانجام به نفت تهران پیوست تا همکاری با علی دایی هم تیمی سابقش در تیم ملی را نیز در کارنامه دوران بازی خود به ثبت برساند. آندرانیک تیموریان در ابتدای فصل با قراردادی سنگین به عنوان دومین بازیکن گران قیمت لیگ بعد از احسان حاج صفی به ماشین سازی پیوست اما در ادامه ناکامی ها و دوران افول خود در تبریز هم روزهای خوبی را سپری نکرد تا در نیم فصل با دریافت پیشنهاد  از سوی منصوریان قراردادش را فسخ و به تهران کوچ کرد.

آندو دوست داشت در سومین بازگشت خود به استقلال روزهای خوبی را با علیرضا منصوریان و شاگردان جوانش در لیگ شانزدهم و بازی های آسیایی پشت سر بگذارد اما با محرومیت این باشگاه از سوی فیفا بالاجبار قرارداد خود را فسخ کرد تا بعد از چند روز بلاتکلیفی به نفت تهران پیوسته و قراردادی تا پایان فصل با این تیم به امضا برساند.

کاپیتان سابق تیم ملی در بدو ورود به اردوی استقلال مدعی شد برگشته تا در کنار بازی های خوب برای این تیم زمینه بازگشت به تیم ملی را نیز فراهم کند اما محرومیت اعمال شده از سوی فیفا شوک بزرگی به هافبک ارامنه فوتبال ایران وارد کرد تا بعد از بررسی  چند پیشنهاد از تیم های پایتخت تصمیم به حضور درنفت بگیرد تا علاوه بر ماندن در تهران  شاگرد علی دایی هم بشود.

 

این دو که در تیم ملی در کنار هم سال های زیادی بازی کردند از جمله در جام جهانی 2006 آلمان حالا دوباره در شرایطی با هم همکاری خواهند کرد که شهریار روی نیمکت به عنوان سرمربی حضور دارد و آندو باید در میانه میدان نقش رهبر داخل زمین را برای نفتی ها ایفا کند بلکه به روند پر فراز و نشیب این تیم در نیم فصل دوم پایان دهد

 

 

 

نماینده پارلمان انگلیس: لزوم بازرسی از زرادخانه های اسرائیل / ایران تهدید نیست

$
0
0

نماینده پارلمان انگلیس: لزوم بازرسی از زرادخانه های اسرائیل / ایران تهدید نیست

.

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2395-

نماینده-پارلمان-انگلیس-لزوم-بازرسی-از-زرادخانه-های-اسرائیل-ایران-تهدید-نیست

.

 

جنیفر تانگ نماینده مجلس اعیان انگلیس ضمن انتقاد از سفر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به لندن برای دیدار با همتای انگلیسی اش تصریح کرد که تل آویو بایستی اجازه بازرسی از زرادخانه های هسته ای اش را به بازرسان بین المللی بدهد.

به گزارش ایرنا، جنیفر تانگ نماینده مجلس اعیان روز سه شنبه در گفت وگو با ایرنا گفت: به نظر من ترزا می طی چند هفته گذشته دو تصمیم غیرعادی گرفته است. اول از دونالد ترامپ برای سفر به انگلیس دعوت به عمل آورد و حالا هم از نتانیاهو. فکر می کردم او مدتی صبر خواهد کرد تا رفتار ترامپ و سیاست های او را بسنجد؛ در مورد نتانیاهو نیز بایستی منتظر می ماند و می دید که آیا از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد تبعیت خواهد کرد یا خیر؟.

وی در پاسخ به این سئوال که سفر نخست وزیری رژیم صهیونیستی به لندن را چطور ارزیابی می کند، گفت: نتانیاهو به اینجا آمده است تا حمایت دولت انگلیس را که به نظر او نسبت به دولت های پیشین کمتر متمایل به اسرائیل است، جلب کند.

تانگ افزود: مردم انگلیس به دین یهود احترام می گذارند، اما مخالف صهیونیسم هستند. زمان آن فرا رسیده تا علاوه بر اظهارات ضد اسرائیلی، علیه دولت اسرائیل وارد عمل شویم.

این نماینده مجلس اعیان در پاسخ به پرسشی در این خصوص که موضع لندن درقبال رژیم صهیونیستی در حالی که از یک سو از قطعنامه ضد اسرائیلی حمایت کرده و از سوی دیگر نتانیاهو را دعوت می کند، چیست، گفت: من هم نمی دانم. البته زمانی که لندن از سیاست های اوباما [علیه اسرائیل] در روزهای آخر حمایت کرد خرسند شدم. هر چند اوباما هم خیلی دیر عمل کرد اما همه ما از محدودیت هایی که او در آمریکا با آن مواجه بود آگاه هستیم.

تانگ افزود: اما من از سیاست های ترزا می ناراضی هستم. چون امیدوار بودم که او عاقلانه تر عمل و اتحادیه اروپا را علیه اسرائیل تشویق کند. انتظار داشتم که ترزا می از اتحادیه اروپا بخواهد تا همکاری های تجاری اش را با اسرائیل، تا زمانی تل آویو به قوانین بین الملل و حقوق بشر احترام نگذاشته است، قطع کند. اما اکنون حتی این اقدام را هم نمی تواند صورت دهد چون از اتحادیه اروپا خارج می شویم.

وی در پاسخی در مورد مواضع لندن در قبال برجام نیز گفت: به نظر من نقش انگلیس بسیار حساس است. یکی از محورهایی که بایستی در این معادله گنجانده شود این است که اسرائیل همانطور که همه می دانیم دارای زرادخانه های هسته ای است که آنها را اعلام نکرده است.

این مقام انگلیسی تصریح کرد: آنها تنها رژیمی در خاورمیانه هستند که دارای سلاح هسته ای بوده و بایستی به بازرسان بین المللی اجازه بازرسی بدهند.

تانگ افزود: به نظر من انگلیس می تواند از این مساله بهره برداری کرده و به اسرائیل اعلام کند تا زمانی که با ایران رفتار منطقی و عادلانه شود، این کشور تهدیدی بشمار نمی آید.

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی روز دوشنبه گذشته در داونینگ استریت دیدار و گفت وگو کرد.

این دیدار در حالی برگزار شد که شماری از حامیان مردم فلسطین از جمله شماری از یهودیان در اعتراض به سفر بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به انگلیس و دیدارش با ترزا می همتای انگلیسی‌اش، در برابر ساختمان نخست وزیری (داونینگ استریت) در لندن تجمع کردند

 

 

 

سخنگوی وزارت خارجه: پیروان ادیان الهی در ایران زندگی مسالمت آمیز دارند

$
0
0

سخنگوی وزارت خارجه: پیروان ادیان الهی در ایران زندگی مسالمت آمیز دارند

 .http://alikonline.ir/fa/news/social/item/2384-

سخنگوی-وزارت-خارجه-پیروان-ادیان-الهی-در-ایران-زندگی-مسالمت-آمیز-دارند

.

سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به زندگی مسالمت آمیز پیروان ادیان الهی در کنار سایر هموطنان کشورمان، گفت: از افتخارات همیشگی جمهوری اسلامی ایران میزبانی پیروان ادیان توحیدی و الهی است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، بهرام قاسمی شامگاه یکشنبه در نشست و ضیافت شام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با پیروان ادیان الهی که درهتل فردوسی برگزار شد، با تبریک ایام دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی افزود: این جمع صمیمی نشانگر آن است که پیروان ادیان الهی در ایران بدون هیچ مشکلی در کمال آرامش و بدون هیچ دغدغه ای زندگی مسالمت آمیز دارند.

وی در ادامه با اشاره به جشن های مختلف دهه مبارک فجر گفت: در اینگونه ایام می توانیم دور هم جمع شده و زندگی مسالمت را در شکل کوچک به جهانیان نشان دهیم.

قاسمی تصریح کرد: همچنین در اینگونه محافل باید تلاش کنیم با تحمل عقاید وایده های مختلف الگویی برای دیگران درجهان باشیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

برخی مؤسسات و افراد آمریکایی حامی داعش را تحریم می‌کنیم

$
0
0

برخی مؤسسات و افراد آمریکایی حامی داعش را تحریم می‌کنیم

.

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2392-

برخی-مؤسسات-و-افراد-آمریکایی-حامی-داعش-را-تحریم-می‌کنیم

.

  به گزارش حوزه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، بهرام قاسمی، سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان در ابتدای نشست خبری دیروز خود با تبریک ایام دهه فجر و گرامی داشت یاد شهدای انقلاب، ابراز امیدواری کرد که همه تلاشها برای شکوفایی انقلاب به منصه عمل برسد.

 

تهدیدهای آمریکا برای ما مهم نیستند

سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان درباره مواضع واشنگتن درباره ایران گفت: «آنچه به بحث موشکی و مسائل داخلی ایران (مرتبط است) به دولت و حاکمیت و مردم ایران مربوط است و ما نیاز به مشورت و صحبت نداریم». وی در ادامه گفت:‌»دولت امریکا تا استقرار کامل هنوز فاصله دارد و دولت هنوز مستقر نیست و سخنان (اش) ضد و نقیض است و برخی صحبت‌ها خصمانه و تهدیدآمیز است» با این حال وی تأکید کرد که این سخنان «برای ما زیاد مهم نیست زیرا طی سه‌دهه گذشته از این صحبت‌ها شنیده‌ایم اما گذر زمان شرایط را بر دیگران تحمیل می‌کند».

وی افزود که «منتظریم تا جلوتر برود تا ارزیابی دقیقتری داشته باشیم که دولت امریکا درباره مسائل مختلف جهان چطور رفتار می‌کند».

وی در خصوص ترکیب هیئت نمایندگان در نشست آستانه گفت: «اجلاس آستانه کاملا کارشناسی و فنی است و وظیفه آن هماهنگی‌های اولیه برای ایفای نقش برجسته‌تر در تثبیت آتش‌بس در سوریه است و هیئت‌ها کاملا کارشناسی و بین ایران و ترکیه و روسیه خواهد بود». وی در ادامه گفت «من درباره اردن اطلاعی ندارم».

 

برخی مؤسسات و افراد آمریکایی حامی داعش را تحریم می‌کنیم

قاسمی در خصوص تحریم‌های جدید علیه ایران گفت: «ما در قبال اقدامات غیر‌منصفانه و غلط دولت امریکا برخی اقدامات خاصی را داشتیم که بتوانیم برخی مؤسسات و افراد آمریکایی که به عناصر تکفیری مثل داعش کمک کردند و در کنار رژیم صهیونیستی مشمول تحریم بودند را در لیست تحریم قرار دهیم که مراحل پایانی خود را طی می‌کند و بزودی لیستی را از این‌ها منتشر می‌کنیم».

 

وی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره سفر نتانیاهو به لندن و تلاش برای تشکیل ائتلاف ضد ایرانی گفت: «آرزو بر جوانان عیب نیست و رژیم صهیونیستی از این آروزها داشته و هر زمان که توانسته برای یارگیری اقدام کرده است. فکر می‌کند یک فرصت به وجود آمده ولی تصور نمی‌کنم بتواند از آن استفاده کند زیرا نه شرایط ایران و نه منطقه و نه جهان اجازه چنین اتفاقی را نمی‌دهد زیرا در کشورهای اروپایی هم عقلای قوم زیاد هستند و مسائل را بررسی کرده و تصمیم می‌گیرند و رژیم صهیونیستی بیشتر آب در هاون می‌کند».

 

 

 

آودیس کیدانیان: زمان گذاشتن سنگ بنای روابط ممتاز گردشگری با ایران فرارسیده است

$
0
0

آودیس کیدانیان: زمان گذاشتن سنگ بنای روابط ممتاز گردشگری با ایران فرارسیده است

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/اقتصادی/item/2393

-آودیس-کیدانیان-زمان-گذاشتن-سنگ-بنای-روابط-ممتاز-گردشگری-با-ایران-فرارسیده-است

.

 آودیس کیدانیان وزیر گردشگری دولت لبنان در نخستین سفر خارجی خود که به ایران سفر کرده است، تاکید کرد که با توجه به رفع تحریم های ایران، اکنون زمان آن فرا رسیده است تا سنگ بنای روابط و همکاری های ممتاز گردشگری بین دو کشور را بگذاریم.

کیدانیان به مناسبت سفر به ایران در گفت وگو با ایرنا تاکید کرد که علت های بسیار مهمی برای این عزم و تصمیم وجود دارد به ویژه اینکه طرف ایرانی با دعوت از وزیر گردشگری لبنان تاکید دارد که آماده تقویت و تحکیم روابط و همکاری ها با لبنان به ویژه در سطح گردشگری است.

وزیر گردشگری لبنان در پاسخ به دعوت رسمی زهرا احمدی معاون رئیس جمهوری اسلامی ایران و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به تهران سفر کرده است.

وی قرار است در این سفر دو روزه در مراسم گشایش نمایشگاه گردشگری در تهران که همزمان با ایام مبارک دهه فجر و سی وهشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می شود، شرکت کند

دهمین نمایشگاه بین المللی گردشگری تهران از دیروز در زمینی به مساحت 40 هزار مترمربع با حضور 446 شرکت داخلی و خارجی از 21 کشور بر پا شده است.

اما برای صورت گرفتن این سفر مهم ، مقدماتی لازم بود و بر همین اساس در چند روز گذشته محمد فتحعلی سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان و محمد علی فرخ مهر رئیس اتحادیه هتل ها و هتل آپارتمان های تهران با وزیر گردشگری لبنان به طور جداگانه دیدار و گفت وگو کردند.

فرخ مهر در پاسخ به دعوت همتای لبنانی پیر الاشقر به لبنان سفر کرده است.

کیدانیان در گفت وگو با ایرنا، خاطرنشان کرد که در دیدار با فرخ مهر در باره امکان گسترش همکاری های گردشگری، جذب گردشگر و ایجاد روابطی ممتاز در سطح گردشگری گفت وگو کردیم به ویژه اینکه در سال های گذشته شاهد کاهش زیادی در سطح رفت و آمد گردشگران بین دو کشور بوده ایم.

وی تصریح کرد: تعداد گردشگران ایرانی که به لبنان می آمدند از زمان شروع بحران سوریه بشدت کاهش یافته است به ویژه اینکه گردشگران ایرانی ، سوریه را ایستگاهی مهم و اصلی در مسیر خود به لبنان می دانستند.

 

 **یک برنامه مهم در سفر به ایران

وزیر گردشگری لبنان گفت که تصمیم دارد در جریان سفر به ایران و در روز اولین این سفر با مقامات و مسئولان دفاتر گردشگری ایران دیدار و با آنان در این باره صحبت کند.

کیدانیان افزود: معتقدم که صاحبان دفاتر گردشگری در ایران تجربه های خوبی در خصوص گردشگری لبنان دارند و با آنان در باره اینکه لبنان را به ویژه هنگام تعطیلات عید نوروز امسال یک هدف اصلی گردشگران ایرانی قرار دهند، گفت وگو می کنم.

وی در پاسخ به سوالی در باره برنامه های وزارت گردشگری لبنان برای اعزام گردشگران لبنانی به ایران گفت: گردشگران دینی به طور مستمر و در سطحی گسترده به ایران سفر می کنند.

وزیر گردشگری لبنان افزود: مقامات ارشد و بازرگانان و سرمایه گذاران لبنانی در یکی دو سال گذشته به ایران سفر کرده اند ، اهتمام زیادی برای سرمایه گذاری و همکاری با ایران دارند.

کیدانیان اظهارداشت:مقامات و بازرگانان لبنانی بعداز بازگشت و مشاهده تاثیرهای رفع تحریم های ایران، تمایل و زیادی پیدا کرده اند که درهای سرمایه گذاری در زمینه های مختلف در جمهوری اسلامی ایران را بگشایند.

وی خاطرنشان کرد: لبنانی هائی که اخیرا از ایران دیدن کرده اند با ظرفیت های اقتصادی و سرمایه گذاری ایران به ویژه در حوزه گردشگری از نزدیک آشنا شده اند.

 

 

 

**سفر به تهران فرصتی برای احیای گردشگری ایران و لبنان

وزیر گردشگری لبنان در پاسخ به سوالی درباره توافقنامه های گردشگری بین ایران و لبنان گفت که متاسفانه توافق و پرتوکلی در این زمینه وجود ندارد اما امیدوارم سفر به تهران فرصتی باشد تا زمینه احیای گردشگری بین دو کشور را فراهم کنیم به ویژه اینکه با مواضع تشویق کننده و تعامل خوب مقامات ایرانی بسیار خوشبین شده ایم.

کیدانیان تاکید کرد: ایران و لبنان قادر هستند روابط ممتازی را در سطح گردشگری برقرار کنند و سفیر ایران در لبنان تاکید کرده است که دولت ایران آمادگی زیادی در این زمینه دارد.

 

 

 

**اوضاع گردشگری لبنان در حال بهبود است

وی در پاسخ به سوالی در خصوص آخرین وضعیت گردشگری در لبنان گفت: بعداز یک دوره رکود و کاهش تعداد گردشگران ناشی از بحران سوریه، خلاء دو سال و نیمه ریاست جمهوری و بحران در روابط لبنان با برخی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، امور در زمینه گردشگری بتدریج خوب می شود و رو به بهبود است.

 

 

 

**سیاست های تشویقی

کیدانیان خاطرنشان کرد که وزارت گردشگری لبنان به زودی طرح هائی را برای تشویق گردشگران ایرانی و عرب به منظور سفر به لبنان اعلام می کند.

وزیر گردشگری لبنان افزود: درصدد هستیم با ارائه قمیت هائی رقابتی در دو بخش بلیت و اقامت، سفر گردشگران به لبنان را ارزان و هزینه آنها از 400 دلار تجاوز نکند.

وی تاکید کرد: هدف اصلی ما تبدیل لبنان به مقصد اصلی گردشگری در منطقه به ویژه اینکه اخیرا شاهد تمایل های جدیدی در این زمینه بوده ایم.

 

**دومین سفر به تهران

کیدانیان در ادامه گفت وگو با ایرنا، خاطرنشان کرد که این نخستین سفرش به جمهوری اسلامی ایران نیست.

 

وی تصریح کرد: شهریور ماه گذشته برای شرکت درمراسم جشن 85-مین سال تاسیس روزنامه ارمنی زبان آلیک به تهران رفتم.

کیدانیان که برداشت های خوب و مثبتی از ایران بعداز نخستین سفرش دارد، گفت: از نزدیک دیدم، ایران کشوری است که با وجود محاصره و تحریم ها توانسته درهمه زمینه ها پیشرفت کند و با خودکفائی و شایستگی به کشور بزرگ در منطقه تبدیل شود.

 

 

 

**وضعیت ارامنه در ایران

 

وزیر گردشگری لبنان تاکید کرد که نمی تواند نسبت به تعجب خود از وضعیت بسیار خوب ارامنه در ایران اعتراف نکند.

وی خاطرنشان کرد: دولت ایران حتی هزینه های ترمیم و نوسازی همه کلیساهای مسیحی و ارمنی را داده است و ارامنه ایران می توانند در فضائی آزاد زندگی و برنامه های خاص خود را اجرا کنند.

کیدانیان تاکید کرد که ارامنه ایران با افتخار و باوری عمیق می گویند که ایران کشور آنان است.

وزیر گردشگری لبنان تصریح کرد: ارامنه در ایران مراکز ورزشی و فرهنگی خاص خود را دارند و بدون قید و بند و با آزادی کامل امور دینی خود مانند عبادت ها را انجام می دهند

 

 

 

 

 

 

Viewing all 9369 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>