مارمولک های انسان نما
گارگین فتائی
مارمولک ها همه جا هستند
و در میان انسانها ، بیش از هر جای دیگری
همان مارمولک های انسان نما!
آنها عاشق خوردند
خوردن هرآنچه که به دستشان بیاید
اما به یک چیز بیشتر علاقه دارند
خوردن حق دیگران
اگر مارمولکها نبودند
خیلیها بیکار می شدند
اگر مارمولکها نبودند
نه فیلمی بود و نه سریالی
چرا که مارمولک ، بازیگر ماهری است
اگرمارمولک ها نبودند
نه دادگاهی بود و نه داوری
اگر مارمولکها نبودند
فشار خونی نبود
خیلی از بیماریها نبودند
مارمولکها بر زندگی ها می خزند
آرام آرام
با ولع تمام آنها را می خورند
با همه جزئیات و مخلفاتش
آنها در نزدیکیمان هستند
ممکن است نزدیک ترین کس به ما باشند
زبان چرب و نرمی دارند
راههای فریب را خوب می دانند
دیگران را به تله می اندازند
اما خود ، دم به تله نمی دهند
آنها از سادگی تو مارمولک شده اند
و در ذهن خود به تو می خندند
چرا که از نردبان شانه های تو بالا رفته ا ند
تو برایشان تنها یک وسیله بودی
آنها خیلی زرنگند
همیشه راه گریزی دارند
اما من و تو آنها را دوست داریم
آنها را در نزد خودمان پرورش داده ایم
با عقل بیمار خود
نادانسته بزرگشان می کنیم
و همانها بلای جان خودمان می شوند
دیگر از بین بردن انها محال است
نسل آنها به شدت تکثیر شده است
من و تو هم به ناچار باید مارمو لک شویم
دیگر مارمولک نبودن ، سخت است
زیرا اگر مارمولک نباشی
خورده خواهی شد