عید آب پاشی Vardavar
گارگین فتائی
امسال روز پنجم مرداد ماه برابر با بیست و هفتم جولای در نزد ارامنه عید آب پاشی یا آب ریزان به ارمنیՎարդաւարبه انگلیسی Vardavar می باشد
گفته می شود که این عید ، ریشه در آئینهای قبل از مسیحیت و باروری الههء آستقیک Astghikارامنه داشته و احتمالاً با جشن تیرگان ایرانیان تشابه دارد .
کسانی که با فرهنگ ارمنی آشنا هستند و یا در محلهء ارامنه زندگی می کنند به خوبی از این عید آگاهند زیرا در این روز ارامنه بر روی هم آب می پاشند.
کلیسای حواری ارمنی به خاطر مثبت بودن و نیک بودن این عید ، آن را تائید کرده است ولی بدان رنگ و بوی دینی نیز داده است . در واقع این عید یکی از پنج عید بزرگ کلیسای ارمنیست[1] که علاوه بر وارداوار به آنպայծառակերպութիւնبه انگلیسی paytsarakerputiun به معنی جشن تجلی مسیح ا[2] نیز می گویند و اشاره به روزی دارد که عیسی بر فراز کوهی[3] به همراه الیاث و موسی ظاهر شده و چهره و لباسش نورانی و سفید می شود[4] . البته کلیسای حواری ارمنی ، پاشیدن آب بر روی همدیگر را هم ریشه در به خاطر آوردن طوفان نوح و آرامش پس از آن می داند .
زمان این عید 98 روز پس از عید پاک و بین 28 جولای تا 1 آگوست است .
عید آب پاشی
و پیروزی حاصل خیزی و باروری بر خشکسالی را
به عموم ایرانیان تبریک گفته
و امیدوارم زندگیتان
عاری از خشکسالی
و سرشار از حاصل خیزی باشد .
Շնորհաւորվարդաւար
زیرنویس
1: پنج عید بزرگ کلیسای حواری ارمنی عبارتند از
الف: عید میلاد مسیح در ششم ژانویه موسوم به سورپ دزنوندսուրբծնունդبه انگلیسی surb tsnund
ب: عید پاک یا رستاخیز مسیح موسوم به زادیک به ارمنیզատիկبه انگلیسی Zadik
ج: وارداوار که شرح آن گذشت
د: جشن عروج مریم
ه: عید بازگرادند صلیب یا خاچ وراتس به ارمنیխաչվերածبه انگلیسی khachverats
2: Transfiguration of Jesus Christ
3: در اناجیل اربعه نام این کوه نیامده ولی در روایات مسیحی نام آن را تابور Tabur می دانند
4: شرح این رخداد در انجیل متی 1:17-13 انجیل مرقس 1:9-12و انجیل لوقا 28:9-36 آمده است .
منابع
1: تاریخ کلیسای ارمنی – نگارش ادیک باغداساریان – ناشر مولف – چاپ نخست 1380 صفحهء 118
2: روزنامهء آلیک مورخ یک شنبه یکم مرداد 1390 صفحت 1و
خاطراتی از عید آب پاشی
گارگین فتائی
عید اب پاشی برای ارامنه ایران دارای خاطرات مختلف و شیرینی است البته همه این خاطرات بیشتر مربوط به گذشته می شود.
این عید هم اکنون در ارمنستان برگزار میشه و البته در ایران در داخل انجمنهای ارامنه و کلیساها مراسم ویژه ای در این روز برپا میشه.
اما در محله های ارمنی نشین ایران و بخصوص تهران دیگه حال و هوای سابق رو نداره که دلائل مختلفی داره.
در سایر نقاط ایران در محله جلفای اصفهان و روستاهایی که قبلاً دراون اطراف ارمنی نشین بودند به نحو زیبایی برگزار میشده است .
در زمانهای قبل مثلا سی سال پیش تبعاً جمعیت تهران تا این حد نبود و وسائل رفت و آمد هم مثل الان زیاد نبودند . حتی میشد که ساعتها ماشینی توییک کوچه نمی اومد .
محله ها واقعاً حال و هوای محله رو داشتند با سکنه بومی که همه همدیگر رو می شناختند و حتی بچه ها و مردم محل عصر ها وشیها در کنارهم جمع شده و با هم حرف زده و جوی صمیمی ایجاد میشد.
تبعاً در چنین شرائطی جشنها وشوخیها هم حالت صمیمی داشت.
ما در این روز صبح زود از خواب بیدار می شدیم و در دستمون ظرف پر از آب بود و منتظر هر کسی بودیم تا وقتی از کوچه عبور می کنه تمام اون ظرف آب رو روش بریزیم و البته طرف هم ناراحت نمیشد چون هم بچه محل بود و هم اینکه می دونست که این روز یک جشنه و در واقع نوعی گفتن تبریک هم محسوب میشد.
البته بچه های شیطون هم یودند که مثلاٌ آب داغ می ریختند و یا همراه اون اب ، شامپو و صابون قاطی می کردند و یا اینکه روی پشت بومهای خودشون که یک یا دو طبقه بود رفته و شرنگ آب رو رو سر مردم می گرفتند .
حتی عده ای نایلونهای پر از آب می کرده و از پشت بام روی سر دیگران می ریختند.
البته اینها همه یا دوست یا هم کلاسی و یا فامیل بودند.
نکته جالب تر هم این بود که پسرها از این طریق و با ریختن اب روی سر دخترها و شوخی کردن با اونها در واقع به اونها به نوعی ابراز علاقه می کردند .
حتی من یادمه من و عده ای از دوستانم یک گروه شده بودیم البته اینو که می گم اون زمان ارامنه خیلیهاشون در شهرستانهای بومهن و رودهن باغ داشتند و من در یکی از جشنهای آب پاشی در باغ خالمون بودم .
خلاصه ما که یک گروه شده بودیم یواشکی از روی در باغهای ارامنه بالا رفته و در رو باز کرده و وارد باغ شده و هر کسی رو که توی باغ بود یه آب می بستیم واقعا که چه لذتی داشت.
البته خوب دعوا هم میشد اما خیلی کم این اتفاق می افتاد.
الان دیگه نمیشه اون طوری جشن گرفت چون علاوه بر هشدارهای مکرر در مورد صرفه جویی در مصرف آب ، جمعیت محله های ما هم زیاد و متنوع و متشکل ار اقوام و ادیان مختلف شده و وقتی بچه ها روی دیگران آب می پاشند خیلیهاشون دیگه توی این فکر نیستند که آیا طرف ارمنی هست یا نه و حتی خیلیها از این کار ناراحت شده و میگند به ما چه ربطی داره و حتی اون بچه رو وادار به معذرت خواهی می کنند.
اما باز این عید هست چون ریشه عمیق باستانی داره و این عید در درون خانه ها و انجمنها و در میادین ارمنی نشین در بین خود ارامنه و نکته جالبتر اینکه حتی در میان مسلمانهایی که سالها در بین ارامنه زندگی کردند هم رواج داره و اینه همون انعطاف ایرانی در برابر اقوام که باعث همزیستی مسالمت آمیز شده.
خلاصه اگه امروز هر کدومتون رو ببینم یه سطل آب می ریزم رو سرتون.