فساد اداری و شاخ وشانه کشی
گارگین فتائی
همایش ملی ارتقای سلامت اداری و مبارزه با فساد در سالن اجلاس سران برگزار شد
رئیس قوه مجریه با اذعان به وجود فساد اداری در ادارات دولتی و ناخرسندی از اینکه زیرمیزیها تبدیل به رومیزی شده و قبح فساد و رشوه خواری از بین رفته ، تمرکز زدائی و خصوصی سازی و تقویت رقابت را از عوامل کاهش فساد اداری دانست.
رئس قوه مقننه یا رئیس مجلس هم از باب تمرکز زدائی و مشکلات بر سر راه خصوصی سازی سخن راند و همچنین از دیدگاه مجلس به وجود فساد و برخورد با آن سخن گفت.
رئیس قوه قضائیه هم گفت که با دولت قبلی در مورد فساد برخورد شده و وی از منتقدین دولت قبلی بوده و در حال حاضر هم بیشترین فساد اداری در نهادهای اجرائی است
سخنان روسای هر سه قوه درست است اما بنده به عنوان وکیل و کلا هر کسی که به نحوی بیشتر با دادگستری سر و کار دارد و حتی سر و کارش برای یکی دو بار به دادگستری افتاده نمی تواند وجود فساد اداری در دادگستری بخصوص در بخش اداری و پرسنل خدماتی نظیر مدیردفتر و منشی و بایگان و غیره و حتی روسای برخی از نهادهای قضائی و شیه قضائی نظیر ادارات ثبت یا محاکم و نظایر آن را نادیده انگارد.
این رشوه گیری و رشوه دهی چه از سوی ارباب رجوع و یا وکلا و سردفتران و کارشناسان رسمی و مترجمین رسمی و چه از سوی مامورین قضائی نظیر ضابطین دادگستری و مدیران دفاتر و مامورین اجرا و غیره صورت می گیرد.
برای ریشه کن کردن فساد اداری باید همه جانبه عمل کرد و مسئول هر قوه باید عمیقا و دفیقاً نهادهای تحت پوشش خود را مورد بررسی قرار دهد و اگر فسادی هست آن را ریشه کن سازد.
از سوی دیگر غیر از این فساد، نوعی شاخه و شانه کشیدن ها در بین مردم رایج شده به این معنی که تا بین دو نفر منازعه یا مساله ای پیش می اید یکی از طرفین که در یک نهاد دولتی یا حکومتی کار می کند مقام و قدرت خود را به رخ دیگری می کشد به عنوان نمونه دو مورد را که خود شاهد آن بودم بیان می کنم.
در بعد از ظهر زمستان بود و من داشتم به همراه دوستم برای انجام کاری به خیابان جهموری می رفتم ما از محله نارمک و مسبل باختر یا همان سی متری نیروی هوائی داشتیم به سمت اتوبوس های بی آر تی میرفتیم ، مسیل باختر از سمت چپ رودخانه به صورت یک طرفه از خیابان دماوند بود در این بین یک نفر به طور برعکس می خواست با اتومبیلش به خیابان دماوند بیاید آن هم در مسیل باختر یا یه قول محلیها سر پلی که انقدر شلوغ است.
در این بین پلیس فرمان ایست داد و بین آنها مکالمه ای رد و بدل شد و فورا آن راننده که کت شلوار تنش بود با یک موبایل در دست مدام می گفت که من کارمند فلان جا هستم بعد من کلمه ای شبیه شش را شنیدم چیزی شبیه اینکه شش هزار تومن جریمه شدید یا نظیر آن که یک دفعه راننده به آن مامور انتظامی گقت شش تا قبر همین جا برات می کنم و این یعنی شاخ و شانه کشیدن و سوء استفاده از قدرت.
مورد دوم هم این بود که ما در آپارتمان کناری خودمان همسایه ای داشتیم که قشنگ معلوم بود دنبال شر می گردند مدام اعمال ناهنجار نظبر نگاه زشت و حرفهای توهین آمریز می زدند و روزی یکی از آنها به پدرم گت که در دادگستری کار می کند ایشان اتومبیل خود را بر خلاف همه که به طور افقی در خیابان پارک می کردند به ظور عمودی پارک کرده و باعث سد معبر عابرین پیاده شده بود وقتی به او می گفتیم چرا این طوری پارک می کنی می گت من کلا دوست داری این طوری پارک کنم و مدام هم اشتغال در دادگستری را به رخ ما می کسید یک بار هم بین او همسیه های درونساختمان دعوا شد و کار به کلانتری کشید که در انجا هم ایشان مدام شاخ وشانه می کشید.
خیلی از ماها ممکن است کارها و مشاغل دولتی یا حکومتی یا ارگانی داشته باشیم مثلا من به عنوان وکیل و یا فلانی به عنوان کارمند در یک ینیاد یا در دادگاه و نظایر آن آیا این دلیل می شود که ما وظیفه اصلی خود را که خدمت به مردم است از یاد برده و از موضع قدرت و بالا به مردم نگاه کنیم!؟