غزل جوجه اردک زشت
The Ugly Duckling Lyrics
دنی کی Danny Kaye
ترجمه از گارگین فتائی
.
ترجمه فارسی
.
زمانی یک جوجه اردک زشت بود
با بالهای سیخ سیخ و قهوه ای
و پرندگان دیگر حرفهای زیادی به او می گفتند
.
از این شهر برو بیرون
برو بیرون ، برو بیرون ، از این شهر برو بیرون
و او با صدای اردک و اردک وار رفت
با پرهای اشفته
.
آن جوجه اردک زشت و کوچولوی بیچاره
حیران و سرگردان به دور و نزدیک می رفتاما هر جائی به او می گفتند.
.
همین الان دور شو ، دور شو ، دور شو از شهر ما
و او با صدای اردک و اردک وار می رفت
.
در تمام طول زمستان او خود را دور از انظار نگاه داشت
از شرم اینکه چهره او را ببینند و از ترس آنچه که دیگران ممکن است به او بگویند
در تمام طول زمستان در گندم زار تنهائی اش بود
تا اینکه گروهی از غازها او را در آنجا یافتند و خیلی زود با او هم اواز شدند
.
تو واقعاً یک قوی زیبا هستی!
یک قو ؟ من یک قو هستم؟
وا و گفت بله نو یک قو هستی
به خودت نگاهی بیانداز و خودت را خواهی دید
و او نگاه کرد ، او دید و گفت
وای ! من یک قو هستم !
.
من مثل یک جوجه اردک زشت نیستم
با بالهای سیخ سیخ و قهوه ای
برای اینکه این پرندگان به من حرفهای زیادی می گفتند
بهترین در شهر ، بهترین ، بهترین
بهترین در شهر
.
نه با صدای اردک ، نه با صدای اردک و نه اردک وار
سوت زنان و در حال سرخوردن روی زمین برفی
و با سری سرافراز و بلند
بگو کیست یک جوجه اردک زشت؟
من نیستم!
من نیستم!
.
متن انگلیسی
The Ugly Duckling Lyrics
Danny Kaye
.http://www.lyricsfreak.com/d/danny+
kaye/the+ugly+duckling_20769115.html
.
There once was an ugly duckling
With feathers all stubby and brown
And the other birds said in so many words
.
Get out of town
Get out, get out, get out of town
And he went with a quack and a waddle and a quack
In a flurry of eiderdown
.
That poor little ugly duckling
Went wandering far and near
But at every place they said to his face
.
Now get out, get out, get out of here
And he went with a quack and a waddle and a quack
And a very unhappy tear
.
All through the wintertime he hid himself away
Ashamed to show his face, afraid of what others might say
All through the winter in his lonely clump of wheat
Till a flock of swans spied him there and very soon agreed
.
You’re a very fine swan indeed!
A swan? Me a swan? Ah, go on!
And he said yes, you’re a swan
Take a look at yourself in the lake and you’ll see
And he looked, and he saw, and he said
I am a swan! Wheeeeeeee!
.
I’m not such an ugly duckling
No feathers all stubby and brown
For in fact these birds in so many words said
The best in town, the best, the best
The best in town
.
Not a quack, not a quack, not a waddle or a quack
But a glide and a whistle and a snowy white back
And a head so noble and high
Say who’s an ugly duckling?
.
Not I!
Not I!