سه دلیل خوب برای کاربیمارWorkaholicنبودن(1)
ترجمه گارگین فتائی
.
یک کار بیمار ، شخصی است که همیشه کار می کند . عموی من ماریو نمونه ای از یک کار بیمار است . او از صبح زود شروع به کار کرده و کار را تا دیرهنگام شب متوقف نمی کند . او تقریباً هرگز یک روز تعطیل نداشته و در مدت بیست سالی که کار می کند تنها چند هفته تعطیلات داشته . اکثر کاربیماران می گویند که کارکردن را دوست دارند اما من گمان نمی کنم که کاربیماری چیز خوبی باشد .
چه چیزی در باره کاربیماران بد است ؟ اگر شما کار بیماری متاهلی هستید احتمالاً رابطهء خیلی خوبی با همسرتان نخواهید داشت ؟ چگونه این امر ممکن است وقتی شما هرگز چیزی را با هم انجام نداده و در خانه کمکی نمی کنید؟
اگر شما کاربیمار بچه دار هستید حتی عواقب بدتری به سراغتان می آید . اگر شما وقتتان را صرف بچه خودتان نکنید او ممکن است در مدرسه کار ناشایستی انجام دهد و یا دچار مشکلات روحی و احساسی گردند .
کار بیمار بودن برای سلامتی خودتان هم خوب نیست . اکثر کاربیماران وقت و فرصتی برای خوردن صحیح ، تمرین منظم ، یا استراحت و داشتن اوقات فراغت ندارند و اگر شما این چیزها را نداشته باشید احتمالاً یک زندگی خیلی طولانی نخواهید داشت
.
زیرنویس
در گویش انگلیسی آمریکائی در باره کار کردن دو اصطلاح وجود دارد که می خواهد نشان دهد که کار کردن در حد افراط و تفریط درست نیست و حد معتدل آن مورد پسند است این دو اصطلاح این کلمات هستند
اصطلاحی که به معنی افراط و زیاده روی در کار کردن به کار می رود معروف است به ورک اهولیک Workaholicمثل الکاهولیک و به معنی معتاد کار است در واقع این افراد با کارشان ازدواج کرده اند نه با همسرانشان
برای این اصطلاح معادل "کاربیمار "گذاشته شده
اصطلاح دوم که در صدد تفریط و کم کاری در کار کردن است معادل بامBum
به معنی بی کار و کم کار و نظایر آن است و شامل کسانی هستند که علیرغم توانائی و امکان کار ، مدام برای بیکار ماندن بهانه می آورند و تبعا اینها هم از زندگی خود راضی نیستند چون پول کافی که لازمه اش کار کردن به اندازه مناسب است را برای گذران مناسب زندگی خود نخوهند داشت