بررسی روند تاریخ نگاری پان ترکیسم در ایران
مجتبی برزوئی
خلاصه جلسه سخنرانی موسسه ترجمه و تحقیق هور
.
http://hoosk.net/fa/meetings-reports/item/560
.
خاستگاه های پان ترکیسم
پان ترکیسم یک ایدئولوژی متعلق به اواخر سده نوزدهم است که خاستگاه اولیه آن اروپاست و به طور تصادفی بر اثر فعل و انفعالات و الزامات سیاست جهانی مثل «بازی بزرگ» یا رقابت میان انگلستان و روسیه تزاری، واکنش مجارها به پیشروی پان اسلاویسم، تلاش پانژرمنیسم برای بهره برداری از امکانات امپراتوری عثمانی شکل گرفت و سرانجام موجب کشانده شدن آن حکومت به جنگ جهانی اول شد. همچنین نباید از تلاش تئوریپردازان کانون جهانی یهود به عنوان ایدئولوگهای رسمی پانترکیسم و سرانجام گذار نخبگان استانبول نشین از هویت «عثمانلی» به هویت «ترکی» تحت تأثیر آموزه های ایدئولوگهای یهودی- غربی غافل ماند.
در آغاز پیدایش پان ترکیسم، تأکید عمده این ایدئولوژی بر زبان ترکی یا بهتر بگوئیم بر زبانهای ترکی به مثابه اساسیترین و اصلیترین ویژگی و مشخصه هویتی ترکان بود. اما بعدها مشخص شد که اثبات وجود ملت واحد ترکی، میهن مشخص ترکی، اسطورههای ویژه ترکان و سرنوشت تاریخی مشترک همه ترکان همه به اندازه زبان ترکی در تکوین و گسترش و تثبیت هویت ترکها دارای اهمیت است. ساختن و خلق تاریخی غرورآمیز برای ترکان در همه دورههای تاریخی به خصوص در ایران اهمیت جدی دارد، چرا که ترکها در شش کشوری که در دست دارند با مشکل خاصی روبرو نیستند اما برای پیوسته شدن این کشورها به همدیگر کشور ایران مانع بزرگی است، چرا که ایران با تاریخ پیشااسلامی پربار خود و نقشی کلیدی که در شکلگیری تمدن اسلامی بازی کرده است و به دلیل پایایی و ماندگاریاش به عنوان یک واحد سیاسی و به رغم داشتن سلسلههای رنگارنگ ترکی در عصر اسلامی هم از دید جغرافیایی، هم از منظر فرهنگی و هم از نگاه تاریخی مانع پیوستگی جهان ترکی است(البته در کنار ایران باید به ارمنستان و سرزمینهای کردنشین آسیای جنوب غربی هم باید به عنوان موانع مهم اشاره کرد). یکپارچگی جهان ترکی و تبدیل سه چهارم دریای خزر به دریایی ترکی تنها از راه تجزیه ایران و متقاعد ساختن ترکزبانهای این کشور برای جدایی از وطنشان و استفاده ابزاری از آنها و پیش کشیدن اتحاد آذربایجان جنوبی و شمالی در حقیقت این هدف را دنبال میکند. قتل عام ارمنیان آناتولی و خطری همیشگی که از سوی ترکان کشور ارمنستان را تهدید میکند نیز ریشه در مانع بودن حوزههای ارمنینشین بر مسیر یکپارچگی جهان ترکی داشته و دارد.
اما مراحلی که تاریخنگاری ترکی دنبال می کند به ترتیب عبارتند از:
- طرح این مدعا که ترکها از 12000 سال پیش در آذربایجان استقرار داشته اند و فرار از پیش کشیدن بحث مهاجرت توده های عشیره ای ترک مانند ورود سیصدهزار ترک سلجوقی به فلات ایران یکی از اهداف ای تاریخنگاری است. در مقابل از فاتحان ترک و برپایی پادشاهی های ترکی در کشورمان سخن به میان میآید. اما در حقیقت تنها فاتح ترک به معنای واقعی کلمه تیمور لنگ است که تسلط او بر ایران زمین چندان طول نکشید. در واقع تناقض آشکار تاریخنگاری ترکی این است که از یک سو سعی دارد بخش عمده تاریخ ایران بعد از اسلام را در قبضه ترکان معرفی کند ولی از سوی دیگر موضوع مهاجرت قبایل ترک به فلات ایران را یا منکر میشود و بیشتر میکوشد که در باره آن سکوت کند.
- هدف دیگر تاریخنگاری پانترکی معرفی جوامع و سرزمینهای پراکنده ترکی به میهن ترکی واحد و مردم ترک واحد در عصر باستان است. این هدف پانترکها دارای دو وجه است:
الف) یک کاسه کردن همه اقوام کهن ترک زبان و یگانه پنداشتن همه سرزمینهای ترکنشین به عنوان وطن مشترک ترکی به ویژه در قلب اسطورهای آن ارکنگن.
ب) مصادره همه اقوام باستانی از آریایی تبارها گرفته مانند سکاها، کاسیها، سرمتها و غیره تا همه اقوام زردپوست غیر هم خانواده با اورال- آلتاییها در آسیای میانه. سرقت هویت اقوام باستانی غیر ترک زبان توسط پان ترکها ریشه در همین هدف پانترکها، یعنی ایجاد ذهنیت وجود یک ملت خیالی ترک باستانی یکپارچه، دارد.
- گام دیگر پانترکها پس از جا انداختن مسأله وجود میهن و ملت کهن یکپارچه ترکی ایجاد قدمت و دیرینگی غیر واقعی برای همان ملت خیالی ترک باستان است. از این طریق ملتهای کنونی ترکی چیزی کمتر از ایرانیان، چینیها، یونانیان، رمیها و دیگران نخواهند داشت. بحث تعلق داشتن به یک گذشته باستانی حقوق زیادی برای برخی ملتها ایجاد خواهد کرد.
- تاریخنگاری پانترکی از نوع داخلی آن که چند سالی است به وجود آمده تا اندازه زیادی با پانترکیسم عثمانی و ترکیه و نوع قفقازی آن متفاوت است از این لحاظ که ناچار است به مقابله با تاریخ پیچیده و عظیم ایران به عنوان یکی از کهنترین واحدهای سیاسی جهان بپردازد و معتقدم که شرایط خاص تاریخی ایران تا حد زیادی مؤلفه های خود را بر تاریخنویسی پان ترکی تحمیل میکند. برای نمونه وجود ترکان باستانی(منظور سکاهای ایرانی نژادند) و این که آنها ایرانیان را در جنگها شکست میدادند و امثال این دیدگاهها که به دنبال ایجاد دیرینگی و قدمتی درست همزمان با ورود ایرانیان به تاریخ باستان یعنی از زمان مادها و هخامنشیان برای عنصر ترک هستند.
- نمونه دیگر طرح ادعای وجود توحید در میان ترکان به اصطلاح باستانی است که در آن نوعی حسادت و رقابت با تاریخ ادیان ایرانی به چشم می خورد. دین باوری ایرانیان و مذاهب گوناگونشان مانند زروانیسم، آیینهای کهن مزداپرستی، آیین زرتشت، مهرپرستی و مانویت، وجود مفاهیم و مضامین کلیدی دینی مانند گستردگی نقش فرشتگان در هستی(Angelism)، وجود مفاهیم بهشت و جهنم که واژه تخصصی آن یعنی پارادئیسان یا باغ دارای حصار که به صورت پارادایز وارد زبانهای اروپائی شده و در قرآن به صورت فردوس ذکر شده، یا وجود منجی و طرح بحث عدالت اجتماعی در جامعه(Messianism)، یا عدم بت پرستی ایرانیان و سرانجام وجود توحیدی ابتدائی در آیین زرتشت که در آیه 17 سوره حج به تأیید قرآن هم رسیده ولی البته به پیچیدگی توحید در ادیان ابراهیمی و سامی نیست پان ترکها را واداشته تا حداقلی از تجارب دینی از نوع توحیدی را برای فرزندان اوغوز خان مطرح سازند تا به اصطلاح در برابر تاریخ دینی باستانی ایرانیان که بسیار پربار است و به صریح قرآن یکی از این ادیان یعنی دین زرتشتی در جایگاه ادیان دارای کتاب آسمانی قرار می گیرد(به همین دلیل ایرانیان بعد از اسلام نه به صورت برده بلکه به صورت موالی با اعراب به تعامل میپردازند بر خلاف ترکان که برده اعراب میشوند). به همین دلیل است که برای نمونه اِمِت سوینی (Emmet Sweeney) امپراتوری هخامنشی را به اعتباری نخستین امپراتوری تاریخ بشر با دین توحیدی میداند.
پان ترکیسم و تاریخ ترک ها در عصر اسلامی
در عصر اسلامی دست تاریخ نویس پانترک از لحاظی باز است و از لحاظی هم بسته. به این صورت که بردگان ترک آرام آرام وارد نهاد نظامی خلافت میشوند و به رهبری نظامی خلافت شرقی و از آن جا به تأسیس سلسله های شاهی دست مییابند، درست مانند بندگان سیاهِ گارد حکومت که در شمال آفریقا به قدرت میرسند. در این جا هم پدیده غلامان ترک و این که از آنها توسط اعراب سوءاستفاده جنسی میشده است مطرح هست و شعر شاعر عرب که در باره آنها گفته است: به لیله عروس و به یوم فروس معروف است یا در ادب فارسی که بحث ارسلان و آغوش مطرح است.
پانترکها در تاریخ نگاری خود اساساً به مسأله غلامان ترک نمیپردازند چون بر اساس تحقیقات پژوهشگرانی مثل آندره میکل و هانری لوران ترک ها بیشتر غلام و برده ایرانیان بودند نه اعراب (اعراب سیاهان را ترجیح میدادند) و این مسأله به آنان گران میآید. ذبیحالله صفا شرح جالبی از شمار زیاد این غلامان در زندگانی ایرانیان به دست میدهد. خودداری تاریخنگار پانترک از پرداختن به مسأله غلامان ترک بیشتر برای فرار از مطرح شدن نقش ترکان اعجمی(ترکان ایرانی شده) است . ترکان اعجمی غلامانی هستند که ایرانی یا عجم شدهاند و در عصر اسلامی در سیاست ایران نقش ایفا میکنند. در حقیقت بخش عمده سلطه سلسله های ترک بر ایران به این ترکان اعجمی مربوط میشود مانند غزنویان، اتابکیان در جنوب قفقاز و اران، مظفریان در فارس و غیره. اینها ملت فاتح ترک نیستند بلکه قشر نظامی خاصی هستند که در دستگاه سلسله های ایرانی مثل سامانیها و خاندان بویه با رعایت اصول سیاست شرقی و پذیرش مدل شاهنشاهی ایرانی به قدرت میرسند و در این روند به آرامی ایرانی میشوند، درست به همین دلیل است که مشروعیت سلسله های ترکان اعجمی در تاریخ پیشا اسلامی ایران جستجو میشود. تاریخنگاری پانترکی مایل هست که حضور ترکان در گستره سیاست ایران را به شکل غلبه ملت فاتح ترک بر ملت شکست خورده ایرانی ترسیم و تصویر کند و چون فاکتهای تاریخی این امکان را به آنها نمیدهد ناگزیر به خیالبافی و رؤیاپردازی در زمینه تاریخ میپردازند. چون در غیر این صورت به آن تصویر خیالی ملت یکپارچه ترک به مثابه قوم «همیشه فاتح» آسیب شدیدی وارد خواهد شد. مثلا در جایی دیدم که تاریخنگاری پانترک نوشته بود شاعران ایرانی مجیز شاهان ترک را میگفتند و شاعری ایرانی در مدح قزل ارسلان ترک سروده بود: سپهر بوسه زند بر رکاب قزل ارسلان در حالی که مدح و ستایش شاهان پیش از اسلام در ایران معمول بود و برای شاپور ساسانی در کتیبه اش گفته شده که این پیکر شاپور شاهنشاه ایران است که چهر از ایزدان دارد و مانند آن و ستایشها معمولا ًخاص مقام شاه بود نه شخص او و نه از سر ترس چنانکه در عصر صفوی در ذم شاه سلطان حسین هم که ترکزبان بود گفته اند:
آن ز دانش تهی ز غفلت پر شاه سلطان حسین یاخچی دیر
- جدایی و تفاوت رفتار سیاسی و فرهنگی ترکان در تمدن اسلامی انگیزه تاریخنگاری پان ترکی را برای حمله به تاریخ و فرهنگ ایران افزایش میدهد. ایرانیان سخت به تلاش در دو زمینه گوناگون پرداخته بودند:
الف) ایفای نقش اصلی در ساخت تمدن اسلامی
ب) کوشش پیوسته در راستای سرنگونی خلافتهای دوگانه اموی و عباسی
در مقابل، ترکان از طریق قبول اسلامی سنی و خدمت به خلفا به قول باسورث برای رخنه در ساختار قدرت جهان اسلام نقشه ها داشتند.
- تاریخنویسی پان ترکی در عصر اسلامی به دنبال این است که وجود و نقش یک ملت مشخص ترک در تمدن اسلامی را مطرح کند درست مانند عصر باستان ولی در واقع ترکها در آناتولی و دیرتر از ایرانیان و اعراب به ملت تبدیل شدند. اما پرسشی که پیش میآید این است که اگر ترکها ملت بودند چرا در جنبش شعوبیه شرکت نداشتند؟ پاسخ بسیار ساده و روشن است: در حقیقت برخلاف ایرانیان و قبطیانِ مصر که ملتهایی دارای نام ملی، سرزمین و دین مشخص بودند و سروری خود را در فتوحات اسلامی از دست داده و مورد ستم بنیامیه قرار گرفته بودند، ترکان جماعت های قبیله ای پراکنده بینام و نشان و فاقد کشورِ شناختهشده و آیینهایی مشخص به شمار میرفتند که معمولاً به عنوان غلام و برده به خدمت اعراب درمیآمدند و اتفاقاً سرکوبگران شعوبیه گاهی اوقات غلامان ترک بودند مانند نقشی که بوغا و اشناس ترک در سرکوبی شورشیان مصر و بابک در ایران در عصر مأمون و معتصم ایفا کردند.
- یکی از اهداف مهم تاریخنگاری پان ترکی ترسیم سرنوشت تاریخی جدا از ایرانیان برای مردم استان آذربایجان ایران است. طرح بحث بابک خرمدین به دلیل انتزاعی ساختن پدیدههای تاریخیِ رخداده درآذربایجان و اران و بریدن زمینه پیوندهای آن پدیده با پدیدههای همسان، همسو و حتی هم زمان با ایران و ایرانی است.
تاریخ نگاری پان ترکی در عصر مدرن
در عصر مدرن تاریخ نگاری پان ترکی تکاپوی بیشتری دارد. موضوعات مهم این دوره حول چند محور جریان دارد که به ترتیب عبارتند از:
الف) تحلیل اصلاحطلبی و تجددخواهی قاجارها،سعی در ترمیم چهره قاجارها و معرفی ایرانیان فارسی زبان به عنوان عوامل انگلیس و موانع مدرنیته است.
ب) طرح پدیده آذربایجان محوری که مربوط به تجدد و پیشرو بودن آذربایجان در همه زمینه هاست و بحث اولینها از همین جا سرچشمه می گیرد.
پ) پرداختن به نقش آذربایجان در رویدادهای مشروطه و بزرگنمایی آن
ت) حمله به رضاشاه و نسبت دادن آریاگرایی به او، انتقاد از نقش وی در تقویت زبان فارسی و سرانجام بحث ممالک محروسه
مانور پانترکها در این زمینه بیشتر به اقدامات اصلاح طلبانه عباس میرزا نایب السلطنه و حرکات شبهاصلاحی ناصرالدین شاه در تأسیس مؤسسات تمدنی نوین و نقش آذربایجانیان، بهویژه بخشی از مردم تبریز، در بخش دومِ جنبش مشروطه و دوران مبارزه با استبداد صغیر معطوف است. تحلیل پانترکها از شرایط سیاسی عصر قاجار با تحلیل پانترکی از نقش ترکان در تمدن اسلامی تفاوتهایی دارد.
نکته آخر به تاریخنگاری اینترنتی پان ترکی مربوط می شود.
باید گفت که پانترکها بدون سرمایه گذاری برای چاپ و انتشار کتاب و دویدن برای کسب مجوز نشر، عبور از ممیزی ارشاد و کسب سهمیه کاغذ و بعد دردسرِ تعامل با ناشر و عامل پخش و داشتن دلهره از نیافتن مخاطب در بازار، به آسانی بیشترین بهره را از پدیده اینترنت برده اند. دلایل بهره برداری از اینترنت در این راستا نکات زیر هستند:
1ـ نویسنده مقاله های تاریخی پانترکی بدون پرداخت هیچ هزینهای مطلب مورد نظر خود را به اطلاع مخاطبانش میرساند.
2ـ در کشوری که سرانه مطالعه کتاب در آن از چند دقیقه تجاوز نمیکند(البته در میان عوام چنین است و گرنه طبفه نخبگان اندیشمند ایران از دیگر همتایان خود در کشورهای اسلامی برترند) و تاریخنویس پانترک ما هم به این مطلب آشناست، نوشتن متون طویل و پرطول و تفصیل، به صلاح او نیست و مخاطب را از وی دور میسازد، پس گذاشتن متون کوتاه در تارنماهای اینترنتی بیشتر به کارش میآید.
3ـ تاریخنویس پانترک، روش پژوهشگرانه در تاریخ ندارد و سبک نگارش وی، سبکی سیاسی- ژورنالیستی است.
4 ـ تخطئه آراء نویسندگان زبده تاریخ ایران و متهمساختن آنان به باستانگرایی و عظمتگرایی نسبت به ایرانِ پیش از اسلام، هدف عمده پانترک ماست. او با اتهام به بهترین پژوهشگران پیش از انقلاب نشان میدهد که از آراء و آثار آنان در زحمت و عذاب است. به همین دلیل می کوشد اراده مطالعه کتاب های این نویسندگان را از مخاطبان جوان آذربایجانیش بگیرد تا تحلیل تاریخ ایران باستان و از مسیر آن ترسیم هویت ترکیِ صرف برای اهالی آذربایجان را به مقاله های بیمایه اینترنتی خود منحصر نماید. به این ترتیب تحلیل تاریخنویسانه اینترنتیِ پانترکها مجموعه ای از ترفندهای روانی است که با متن های بسیار کوتاه و متناسب با سرانه مطالعه اندک ایرانیان، بیشترین حس بی باوری به تمدن ایرانی، عظمتبخشی به ترکان و تمسخر ایران و ایرانیان را در ذهن مخاطبان آذربایجانی ایجاد میکند.
با توجه به افزایش روزافزون شمار کاربران اینترنت در ایران، این ابزار از دید فعالان پانترک سودمند تشخیص داده شده و روز به روز در اندیشه سازی و یا تبلیغات سیاسی اهمیت بیشتری مییابد چرا که روش های دیگر مانند انتشار نشریه، چاپ کتاب و مثلاً تبلیغ تیم های ورزشی و «تراختوربازی» در ایجاد جنبشی تجزیه طلبانه، برد محدود و وزن و اهمیت بسیار ناچیزی دارد و چیزی در حد صفر است. اساساً تأثیر تبلیغات و بزرگنمایی عملکرد یک تیم فوتبال که در جایگاه سیصد و چندم جهان قرار دارد، با بمباران تبلیغاتیِ ذهن جوانان در فضای مجازی که حوزه های متنوع تر و گسترده تری را دربر میگیرد، قابل مقایسه نیست.
این گونه تاریخنگاری متکی بر اسناد روشن و دارای توالی زمانی مشخص نیست و تاریخنگاریِ بدون اسناد، گونهای خیالبافی و نوعی اغراقِ نژادی یا سیاسی است.
تشریح روش پانترکها در بهکارگیری تاریخنویسی اینترنتی معطوف به مسائل قومی، رمزگشای ترفندهای آنان در راستای ساخت هویتی غیرحقیقی برای ترکزبانان ایران است. نگارنده با بررسی بیش از بیست سایت اینترنتیِ متعلق به پان ترکها میتواند مجموعه ای از روشهای تبلیغاتی پانترکی را نشان دهد که طرح موضوعات دوگانه تاریخی و زبانی(نه به معنای علمی زبانشناسی بلکه به معنای مقایسه عامیانه زبان ترکی با زبان فارسی) بخش جداییناپذیر همه آنهاست.