ارمنیان در سوریه
نویسنده: تیگران گابویان
مترجم: ادوارد هاروتونیان
فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره 69 - سال هجدهم - پاییز 1393
.http://www.paymanonline.com/article.aspx?id=955B0576-FA0C-465E-9FA4-538FF438C91F
.
1. پیشینۀ تاریخی
سابقۀ حضور ارمنیان در خاورمیانه به قرن ها پیش بازمی گردد. نخستین بازتاب عمدۀ حضور آنان مربوط به دورۀ پادشاهی تیگران بزرگ است (سدۀ یکم پ م)، زمانی که ارمنستان امپراتوری بزرگی بود و گسترۀ آن از دریای خزر تا دریای مدیترانه می رسید. مرزهای این امپراتوری سرزمین های سوریه، لبنان، فلسطین و بخشی از مصر را دربر می گرفت و شمار ارمنیان در همۀ این مناطق قابل توجه بود. در سده های بعد، استیلای امپراتوری ها، حکومت ها و قبایل گوناگون در خاورمیانه موجب نوسان جمعیت ارمنی در این سرزمین ها شد. سوریه، که در همسایگی ارمنستان تاریخی قرار داشت، همواره از نزدیک ترین نقاط برای فعالیت و اقامت ارمنیان به شمار می رفته است.
بازتاب بعدی حضور ارمنیان در خاورمیانه، به ویژه در سوریه، مربوط به دورۀ حکومت پادشاهی ارمنستان در کیلیکیه است (سده های یازدهم تا چهاردهم میلادی). قلمرو این حکومت از بخش های ساحلی شمال غرب سوریه تا اراضی جنوب شرق سواحل مدیترانه ای ترکیۀ کنونی ادامه داشت. در این دوره، ارمنیان در برقراری امنیت راه های بازرگانی گذرنده از سرزمین سوریه و فعالیت های کلی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی منطقه نقشی فعال داشتند. با سقوط حکومت پادشاهی کیلیکیه، به دست ترکان سلجوقی، گروه های ارمنی در سرزمین های سوریه و لبنان، که مناطق مجاور کشور آنان بود، استقرار یافتند.
تا اوایل قرن بیستم میلادی جمعیت ارمنیان در خاورمیانه و سوریه دستخوش تغییرات عمده ای نشد اما پس از نژادکشی ارمنیان، که در 1915 وسال های بعد حدود دو میلیون تن را به کام مرگ کشید، دورۀ تازه ای برای ارمنیانی که در خاورمیانه، به خصوص در سوریه، مستقر شده بودند آغاز شد. حکومت ترکیۀ عثمانی و میراث خوار آن، جمهوری ترکیه، با قتل عام و کشتار سازمان یافتۀ ساکنان بومی ارمنی در ارمنستان تاریخی، به قصد انهدام نهایی بازماندگان، که شامل زنان و کودکان و سالمندان بودند، آنان را به بیابان دیرالزور در سوریه راند.
2. دورۀ جدید
ـمرحلۀ اول
حضور قابل توجه ارمنیان در سوریه، که از عواقب نژادکشی بود،در درازمدت تأثیری مثبت در پیشرفت و ترقی این كشور داشته است. باید یادآور شد با آنکه در 1915م سوریه در قلمرو حکومت عثمانی بود عشیره های عرب، با سرپیچی از دستور فرماندهان تركیه،
نسبت به بازماندگان نژادكشی ارمنیان رفـتاری انسـانـی نشــان دادند و همین امر در تداوم تاریخ ارمنیان در سرزمین سوریه بسیار مؤثر واقع شد. بازماندگان نژادكشی ارمنیان اولین نسل جامعۀ كنونی سوریه را تشكیل دادند، كه جمعیت آنها در دهۀ 1940م به سیصد هزار تن می رسید. نخستین مرحله را می توان استقرار نسل بازمانده از نژادكشی در پرورشگاه ها و اردوگاه های مهاجران دانست كه طی آن زندگی این گروه در مسیری تازه افتاد و مدرسه و كلیسا ساخته شد.
در مدت دو و نیم دهه (1915ـ1940م) یتیمان و شمار بزرگی از زنان به صورت اجزای مستحكم جامعۀ ارمنی سازماندهی شدند. این دوره، كه طی آن گروه های ارمنی در حیات اجتماعی سوریه نقش و نفوذ مستقیم و مشخصی نداشتند، با همۀ دشواری ها فرصتی بود برای درك و ارزیابی ضایعات عظیم روانی و مادی و تا حد امكان تسلی خاطر بازماندگان. آنان، در سایۀ تفاوت های عظیم زبانی و آداب و شیوه های زیستی، زندگی بسته ای را گذراندند.
ـ مرحلۀ دوم
مرحلۀ دوم از 1940م تا اوایل 1970م به درازا كشید و وجه شاخص آن تلاش ارمنیان بود برای آنكه شهروند تمام عیار سوریه شمرده شوند. این امر، با تمامی تعهدات و اختیارات آن و در كنار حفظ فرهنگ و شیوۀ زیستی ویژه، ارمنیان را به تدریج در واقعیت اجتماع سوری وارد می كرد.
فراز و نشیب های سیاسی سوریه، از بدو استقلال (1946م) و تغییرنظام های پی در پی تأثیر خود را بر زندگی ارمنیان بر جای گذاشت و رفته رفته، طی چند دهه، ارمنیان از سوریه به كشورهای دیگر مهاجرت كردند و بخشی از جوامع ارمنیان پراكنده در كشورهای جهان را تشكیل دادند. هم زمان دو بار مهاجرت سازماندهی شده به ارمنستان شوروی، در 1947 و 1971م، جمعیت ارمنی سوریه را تقلیل داد. در این دوره، جامعۀ ارمنی از سویی توانست با تحکیم سازمانی خود سیمای ملی خود را بنمایاند و از سویی دیگر، عنصر جدایی ناپذیر جمهوری جوان سوریه به شمار آید.
ـ مرحلۀ سوم
دهۀ 1970 ـ 2011م از نظر حضور ارمنیان در سوریه دورۀ طلایی به شمار می رود. در این دوره، زندگی اجتماعی و فردی ارمنیان در همۀ زمینه ها شكوفا شد. آرامش نسبی سوریه فرصت هایی برای پیشرفت ایجاد كرد و ارمنیان سوریه توانستند با استفاده از آن، هم در توسعۀ سوریه و هم در جامعۀ خود، نقشی مؤثر ایفا كنند.
جمعیت ارمنیان سوریه، به دلایل گوناگون رشد کمّی نداشت اما از نظر كیفی با بهره گیری از شرایط موجود توانست گام های بزرگی بردارد. در دهۀ 1980م، گروه هایی از ارمنیان مهاجر سوریه در كشورهای ساحلی خلیج فارس مستقر شدند و با آنكه در این کشورها امكان اخذ تابعیت وجود نداشت جوامع جدید ارمنی با تابعیت سوری شکل گرفت كه منشأ آنها سوریه بود نه سرزمین تاریخی ارمنستان.
ـ مرحلۀ چهارم یا دورۀ كنونی
این دوره از 2011م و با شروع اغتشاش های اخیر سوریه آغاز شده است. در این مرحله، جمعیت بسیاری از ارمنیان سوریه به دیگر كشورها مهاجرت كرده اند و در شرایط سیاسی و جنگی حاکم، فعالیت های اجتماعی و درون جامعه ای ارمنیان مختل شده است. این دوره با تغییراتی كه می یابد هنوز ادامه دارد.
3. جمعیت و پراكندگی ارمنیان در سوریه
ارمنیان در نقاط مختلف سوریۀ كنونی زیسته اند و از نظر تاریخی بیشترین تجمع آنان در شهرهای حلب و كِساب (کِسَب) بوده است. حلب از شهرهای عمدۀ هم جوار ارمنستان تاریخی بوده و كِساب شهری ارمنی نشین و نزدیك ترین محل به كشور پادشاهی كیلیكیه به شمار می رفته است.[1] مقصد كاروان های ارمنیانی كه در دام نژادكشی گرفتارشده بودند شهر دیرالزور بود كه در زمان حكومت عثمانی تبعیدگاه بود. افرادی که از این قتلگاه نجات یافتند، از نظر جغرافیایی و با توجه به مرکزیت حلب و حضور تاریخی ارمنیان در آنجا، بیشتر به این شهر پناهنده شدند. در شهر قمیشلی، واقع در شمال شرقی سوریه، نیز ارمنیان بسیاری گرد آمدند. در دیگر شهرهای سوریه نیز ارمنیان در مقاطع زمانی گوناگون اقامت گزیدند. حلب، که مرکز اقتصادی بزرگی بود، مهارت های حرفه ای و بازرگانی ارمنیان را جذب کرد و به مرکز دینی و اداری آنان تبدیل شد. حلب از دوران تیگران بزرگ برای ارمنیان دارای ویژگی خاص بود. همچنین، وجود دیگر اقلیت ها نیز در این شهر رنگی بین المللی بدان داده بود. بیشترین جمعیت ارمنیان حلب در دهۀ 1980م بهصد هزار نفر می رسید. در دمشق، پایتخت سوریه، نیز ده هزار ارمنی و در لاتاکیا (لاذقیه)، شهر ساحلی دریای مدیترانه، شماری دیگر سکونت گزیده بودند. در اواسط دهۀ 1980م، جمعیت ارمنیان سوریه به 150,000 تن می رسید. در دهۀ 1990م، به سبب مهاجرت و کم زایی (به ویژه در قیاس با شاخص بالای جهان عرب) این رقم سیر نزولی یافت. رشد فراوان جمعیت سوریه در بیست سال اخیر و سیر نزولی جمعیت ارمنیان حضور ارمنیان را در سوریه کم رنگ تر کرده است.
شمار ارمنیانی که در حوادث اخیر سوریه کشور را ترک گفته اند به درستی مشخص نیست؛ بنا بر برخی منابع تقریباً نیمی از ارمنیان حلب شهر را ترک کرده اند.
4. نقش ارمنیان در سوریه
پیشینۀ حضور درازمدت ارمنیان در خاورمیانه موجب مشارکت فعال آنان در تاریخ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی منطقه شد. نقش علمی و فرهنگی ارمنیان، چه در دورۀ پیش از مسیحیت و چه در دوران حکومت ارمنیان در کیلیکیه، قابل ملاحظه و همچون پلی بین فرهنگ های شرق و غرب بوده است. در تاریخ معاصر سوریه، از نیمۀ دوم قرن بیستم، ارمنیان توانستند نقش عمده ای در زمینه های صنعتی و فرهنگی داشته باشند. آنان با مهارت های فنی در رشته های گوناگون تولیدی، صنایع خرد ساختمانی، زرگری و مانند آن موجب رونق فعالیت های اقتصادی شدند. ارمنیان همچنین، با سابقۀ طولانی در داد و ستد و بازرگانی، در این زمینه نیز مؤثر واقع شدند.
نقش ارمنیان در سوریه در زمینه های فرهنگی و هنری، با فعالیت تعداد بسیاری از هنرمندان و گروه های هنری و با آثار ادبی و کارهای ترجمه ای فراوان انجام شده توسط ارمنیان، بسیار برجسته و ارزشمند است. نخستین نمایش ها و گروه های همسرایان ازآن ارمنیان بوده است؛ گو اینکه فعالیت های فرهنگی ـ هنری آنان، جز در مواردی خاص، بیشتر محدود به درون جامعۀ ارمنی می شد اما با تلاش های ارمنیان بود که گسترش هنر و فرهنگ در اجتماع عمومیت یافت. در زمینۀ آموزش و پرورش از دهۀ 1930م مدارس بسیاری به زبان ارمنی آغاز به کار کردند و از جایگاه ویژه ای در نظام آموزشی کشور برخوردار شدند. در این مدارس، در کنار دانش و هنر، انضباط و معیارهای رسیدن به رفاه عمومی به نسل جوان آموزش داده می شد.
نقش ارمنیان سوریه در صحنۀ سیاسی کشور همواره محدود بوده و به نظر می رسد ناشی از عواقب نژادکشی و برداشت های متفاوت آنان از شرایط اجتماعی بوده است. آنان، با اجتناب از احراز مناصب دولتی، به منزلۀ افرادی اهل اقتصاد، هنرمند و صنعتگر شهرت یافته اند. در مناصب دولتی نیز، با توجه به نمونه های معدود، آنان، با سازمان های اجتماعی خود، نمونه های قانون مداری و حسن نیت نسبت به دستگاه حکومتی بوده اند. به طور کلی، ارمنیان سوریه با هماهنگی درست موقعیت خود در مقام شهروندان و افراد جامعه ای کوچک، با حفظ ارتباط بین رسالت شهروندی و هویت ملی خود، همواره در خدمت اجتماع و کشور بوده اند.
از نظر فردی و اجتماعی افراد و جامعۀ ارمنی، بی آنکه در سیاست کشور و زیر و بم های سیاسی آن دخالت مستقیم داشته باشند، منافع کشور را برتر از هر چیزی می شمارند. سازمان های رسمی مذهبی و غیرمذهبی ارمنیان سوریه در چارچوب همزیستی مسالمت آمیز، حقوق اقوام و حقوق بین الملل، همواره از آرمان مردم سوریه و مطالبات جهان عرب پشتیبانی کرده اند.
5. سازمان ها و مؤسسات ارمنیان سوریه
ارمنیان سوریه در طی فعالیت های اجتماعی خود انجمن ها، باشگاه ها، کلیساها و مدرسه های بسیاری را تأسیس کرده اند که در زیر به شرح آنها می پردازیم:
ـ سازمان های کلیسایی
در حلب و دمشق، در جوار تعداد بسیاری کلیسا و عبادتگاه، خلیفه گری های حوزۀ دینی اجمیادزین[2] و حوزۀ دینی کیلیکیه (سیلیسی) [3] با مؤسسات تابع و شعبه های خود فعالیت دارند و مؤسسات تابع آنها در همۀ شهرها دایر هستند. خلیفه گری ها و مراکز کلیساهای کاتولیک و انجیلی ارمنی نیز در حلب و دمشق و دیگر شهرها مستقرند.
کلیسای چهل کودک مقدس (قرن سیزدهم میلادی) قدیمی ترین کلیسای ارمنی محسوب می شود. کلیساهای بسیاری نیز در دوره ها و قرن های گذشته در سوریه ساخته و در کنار آنها، نیز اغلب موزه هایی بنا شده که در آنها گنجینه های ارمنیان در عرصه های دین و اندیشه به نمایش گذاشته شده است.
ـ سازمان های سیاسی
به سبب اوضاع سیاسی سوریه، سه حزب سنتی ارمنیان،[5] که از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی وارد صحنۀ سیاست شده اند، در جامعۀ ارمنیان سوریه، دارای کارکرد اداری و سازمانی هستند. تجربۀ تاریخی آنها در راستای پاسداری از منافع ارمنیان سوریه و هماهنگ سازی آنها با منافع کشور به کار می رود. تلاش های سیاسی این احزاب مصروف تأمین رفاه بیشتر و پشتیبانی از حق قانونی ملت هاست و در خط مشی آنها، شناسایی واقعیت نژادکشی ارمنیان و تلاش برای جبران خسارت های وارد آمده به ارمنیان از سوی ترکیه لحاظ شده است. انجمن ها و نهادهای گوناگونی در سوریه فعالیت می کنند که احقاق حقوق ارمنیان از اهداف آنهاست. ادارۀ جامعۀ ارمنیان سوریه بر عهدۀ شورای خلیفه گری و نیز هیئت های مرتبط با احزاب سیاسی است. جامعۀ ارمنیان دارای یک نماینده در مجلس و یک وزیر ارمنی در آخرین دولت سوریه است.
ـ مؤسسات فرهنگی
جامعۀ ارمنیان سوریه دارای سازمان های فرهنگی متعددی است که در عرصه های ادبی، نمایشی، هنرهای تجسمی، موسیقی و دیگر زمینه های هنری فعالیت می کنند. انجمن فرهنگی هامازگایین، بخش فرهنگی انجمن کل خیریۀ ارمنیان و انجمن فرهنگی تِکِیان از انجمن های اصلی ارمنیان سوریه هستند که ده ها هیئت و مرکز و فرهنگ سرا را در نقاط گوناگون کشور زیر پوشش دارند. در کنار این انجمن های اصلی، واحد فرهنگی دانش آموختگان ارمنی دانشگاه ها، دوستان اندیشۀ ارمنی، گروه نویسندگان ارمنی سوریه و هیئت های مختلف دانشجویی نیز در کارهای فرهنگی فعال اند. سازمان های کلیسایی و هیئت های امنای مدارس نیز دارای گروه های فعال در کتابخانه ها و امور فرهنگی هستند.
ـ مؤسسات خیریه
شمار مؤسسات خیریه ای كه به یاری مستمندان می پردازند و نیازهای تحصیلی و انواع نیازمندی های افراد و انجمن ها را برآورده می سازند رقم قابل ملاحظه ای است. مهم ترین مؤسسات خیریه عبارت اند از: انجمن كل خیریۀ ارمنیان و انجمن یاری رسانی ارمنی.
دو مركز دیگر نیز، كه خدمات خیریه ارائه می كنند، عبارت اند از: پناهگاه یتیمان ارمنی و خانۀ سالمندان.
در كنار مؤسسات یادشده مؤسسات دیگری نیز وجود دارند كه به كلیساهای ارمنیان كاتولیك و پروتستان و یا كلیسای لاتین مربوط می شوند و به امور خیریه می پردازند. همچنین، باید از بنیادهای خیریه ای كه به ابتكار افراد نیكوكار راه اندازی شده اند یاد کرد.
ـ انجمن های هم تباران
انجمن های هم تباران مؤسساتی هستند که بر اساس نام مناطق و شهرهایی از ارمنستان تاریخی ایجاد شده اند؛ مناطق و شهر هایی که خاستگاه بنیان گذاران یا نیاكان بنیان گذاران این انجمن ها بوده اند؛ مانند انجمن های هم تباران ماراش، آینتاب (عینتاب)، كیلیس، تیگراناكرت (دیاربكر)، اورفه، ساسون، زیتون و ... . فعالیت این انجمن ها به طور كلی بر پاسداشت ارزش ها و فرهنگ و شیوه های زیستی بومی استوار است.
ـ باشگاه های ورزشی
ارمنیان از پیشگامان ورزش، به ویژه فوتبال، در سوریه بوده اند. ورزشكاران ارمنی درگروه های ورزشی یا بازی های انفرادی در سه باشگاه اصلی به نام های انجمن كل تربیت بدنی ارمنیان، باشگاه واسپوراكان و باشگاه انجمن جوانان ارمنی فعالیت می كنند.
باشگاه های ورزشی ارمنیان در دهه های 1950 و 1960م به قهرمانی فوتبال در سوریه دست یافتند. در ورزش های انفرادی، بسیاری از ورزشكاران در رشته های تنیس، تنیس روی میز، كاراته و كونگ فو، دو و میدانی و دیگر رشته ها به مقام قهرمانی سوریه رسیده اند. در دهۀ 1930م، باشگاه های ارمنیان جنبش پیش آهنگی را در سوریه پی نهادند. پیش آهنگان این باشگاه ها با گروه های نوازندگان و اردوهای خود در فعالیت های ورزشی جوانان سوریه حضوری همیشگی دارند.
ـ بنگاه های چاپ و نشر و مطبوعات
سابقۀ چاپ و نشر متون ادبی، علمی، سیاسی و مانند آنها به آغاز سازمان یافتن جامعۀ ارمنیان سوریه می رسد. در آن زمان، از چاپخانه های نهادهای رسمی ای چون كلیسای مُرسَلی ارمنی و حوزۀ دینی كیلیكیه و چاپخانۀ آرِوِلك، متعلق به خلیفه گری سوریه (بریا)، استفاده می شد. چاپخانۀ آرِوِلك گذشته ای طولانی در عرصه های گوناگون دارد، از چاپ كارت های عروسی و كتاب های مصور كودكان گرفته تا كتاب های تخصصی و مطبوعات. شركت های نشر كتاب نیز در چاپ و انتشار كتاب های علمی و هنری به زبان های عربی و ارمنی نقش بسزایی داشته اند. نشریات گوناگون، كتاب های سال و انتشارات خبررسانی انجمن های مختلف ارمنیان به طور مداوم به چاپ رسیده است.كتاب های درسی و نشریات ارمنی آثار ارزشمندی از ادبیات زبان ارمنی غربی را منتشر كرده اند. در دنیای مطبوعات، هفته نامۀ گانزاسار، متعلق به خلیفه گری ارمنیان اخبار زندگی اجتماعی ارمنیان سوریه را منعكس می سازد و دارای برگ های میانی و كتاب سال ویژۀ گانزاسار است.
ـ مدارس و مؤسسات آموزشی
به ابتکار ارمنیان سوریه مدارس و مؤسسات آموزشی بسیاری، از سطوح كودكستان و پیش دبستانی گرفته تا مقطع متوسطه، در نقاط مختلف سوریه دایر است. بخش عمدۀ این واحدهای آموزشی وابسته به خلیفه گری ارمنیان سوریه است. مدارسی نیز به خلیفه گری ارمنیان كاتولیك و کلیسای انجیلی ارمنی وابسته است. انجمن كل خیریۀ ارمنیان و مؤسسات دیگر نیز اقدام به تأسیس مدارسی كرده اند.
6. دشواری های كنونی ارمنیان سوریه
چنان كه می دانیم، در اوضاع كنونی جنگ داخلی در سوریه، تمامی ساكنان كشور و در شمار آنها ارمنیان نیز، چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی، متحمل ضایعات و خسارت های فراوانی شده اند. خسارت های وارد شده بر كلیساها، مدارس و مؤسسات وابسته به جامعۀ ارمنیان و نبود امنیت و ایمنی فعالیت های عادی ارمنیان سوریه را مختل کرده است. شمار بسیاری از ارمنیان به دیگر كشورها مهاجرت كرده اند و بسیاری از زمینه های فعالیت مردم دستخوش تغییرات فراوان شده است. جهت گیری رسمی مقامات كلیسایی و سیاسی در خصوص جنگ سوریه تغییر نكرده و بر پایۀ رسالت و تعهد تاریخی استوار است. این جهت گیری در منافع عالی سوریه و حراست از امنیت و حكومت قانون خلاصه شده است و ارمنیان سوریه را در این مقطع دشوار تاریخی به ماندن در كشور و پشتیبانی از آن به منزلۀ خانه و میهن خود فرا می خواند.
.
پی نوشتها:
1ـ حکومت پادشاهی ارمنی كیلیكیه (سیلیسی، قرن یازدهم تا چهاردهم میلادی) در منطقۀ ساحلی شمال شرقی دریای مدیترانه (بخش هایی از سوریه و تركیۀ كنونی) تشکیل شد و نقشی مؤثر در زمینه های بازرگانی و فرهنگی این منطقه داشت.
2ـحوزۀ دینی اجمیادزین مركز كلیسای مُرسَلی ارمنی است که در شهر اجمیادزین ارمنستان مستقر است و از 301م، كه ارمنستان به دین مسیح گروید، مركز دینی ارمنیان شمرده می شود.
3ـ حوزۀ دینی كیلیكیه (سیلیسی) دومین مركز دینی كلیسای مُرسَلی ارمنیان است كه در قرن پانزدهم میلادی، در شهر سیس بنیان گذاری شد و پس از نژادكشی ارمنیان به لبنان انتقال یافت.
4ـ این كلیسا، که به نام شهیدان مقدس دیرالزور نام گذاری شده، همراه با موزۀ مجاور آن، در 1991م رو نمایی شد. در 2002م، رؤسای عشایر عرب در این كلیسا مورد تقدیر قرار گرفتند. كلیسای دیرالزور و موزۀ آن در اكتبر سال جاری (2014م) به دست نیروهای داعش منفجر شد.
5ـ به نام های: حزب انقلابی داشناكسوتیون، حزب سوسیال ـ دموكرات هنچاك و حزب آزادی خواه رامكاوار.