اشتباه
گارگین فتائی
آخه چقدر ساده بودم ، تو فکر من تو بودی
غیر تو هیچ کسی نبود ، قلب منو ربودی
آخه چقدر ساده بودم ، دلمو برات گذاشتم
گفتم بهم عشق می دی ، قصه برات نوشتم
بدون که تو ذهن من و افکار من تو بودی
افسوس بهم نارو زدی ، اونی که می خوام نبودی
آخه چقدر احمق بودم ، تو رو خدا دونستم
پرستشت کردم و عمق این خطا دونستم
رندگیمو برات دادم ، تو لایقش نبودی
مجنون تو بودم و لیلی عاشقش نبودی
حالا می پرسم از خودم ، درون تو چی دیدم
مجذوب روح تو شدم ، اما روحی ندیدم
حالا چقدر شاد شدم از فکر من پریدی
دنبال اون کسی میرم که تا به حال ندیدی