Quantcast
Channel: گارنی GARNI
Viewing all articles
Browse latest Browse all 9374

اشاره‌ای به تاریخ شعر ارمنی و مختصات آن

$
0
0

اشاره‌ای به تاریخ شعر ارمنی و مختصات آن

پیش درآمد کتاب برگزیده ای از شعرشاعران ارمنی

به مناسبت صدمین سال تولد هُوانس تومانیان، شاعرملی ارمنی، تابستان ۱۳۴۸

دوهفته نامه "هویس"شماره 208

.

http://farsi.hooys.com/?p=2650

.

ادبیات مکتوب ارامنه تقریباً از قرن پنجم بعد از میلاد شروع می‌شود و به همین دلیل از نظر قدمت بسیار قابل‌توجه است.

اطلاعات و آگاهی ما از ادبیات ارمنی تا قبل از اختراع الفبا، منحصر به نوشته‌های محدودی است که از مورخان نامی ارمنی همچون موسس خورناتسی و پاوستوس بیوزاند و غازار پاربتسی و یقیشه پادماگیر و هوهان مامیکونیان و آگاتان گقوس و دیگران به یادگار مانده است به همبن دلیل نمی‌توان کاملاً مبدأیی برای آن در نظر گرفت. آنچه مسلم است این است که این ملت بیش از بیست قرن سابقه‌ی ادبی مکتوب و غیرمکتوب دارد. شواهدی که از سنگ‌نوشته‌ها، کتیبه‌های کهن، فرامین سلاطین، اسناد موقوفات، افسانه‌ها، دفترهای ثبت کلیسایی و ترجمه‌های مختلف چه در زمینه‌ی علم و چه در زمینه‌ی مذهب و ادبیات در دست است، شاهدی بر این مدعاست.

به عنوان مثال در زمان سلطنت تیکران دوم (قرن اول میلادی) در ارمنستان، در شهرهای آرتاشات و تیگراناگِرد تماشاخانه‌هایی وجود داشته که در آن‌ها علاوه بر نمایشنامه‌های یونانی، نمایشنامه‌هایی نیز به زبان ارمنی اکثراً به شیوه‌ی ترانه‌خوانان دوره‌گرد اجرا می‌شده است.

زبان ارمنی در این دوره زبان کلاسیک (گرابار) بوده که همچون زبان پهلوی برای ایرانیان و زبان لاتین برای اروپاییان و زبان یونان قدیم برای یونانیان، امروزه برای اکثر ارمنیان زبانی ناآشناست.

به علاوه، اعلام دین مسیح به عنوان دین رسمی ارمنستان در سال ۳۰۱میلادی را می‌توان نقطه عطفی در ادبیات ارمنی دانست. باید گفت ارمنیان نخستین ملتی بودند که دین مسیح را به رسمیت پذیرفتند و بنا به روایات مختلف گویا این دین در سال ۳۰۱پس از میلاد (یا ۲۷۹، ۲۸۸و ۲۲۰پس از میلاد) بعد از ورود حضرت گریگور به ارمنستان به عنوان مذهب رسمی این ملت اعلام شده است.

درسال‌های اولیه‌ی قرن چهارم، ادبیات عامیانه‌ی ارمنی که تا آن زمان سخت رواج داشت، به رکودی سخت گرفتار و حتی مدتی فراموش شد. تا سرانجام در اوایل قرن پنجم پس از میلاد الفبای زبان ارمنی به همت مسروپ ماشتوس و با تشویق و همکاری ساهاک پارتو اختراع شد و این اختراع بود که ادبیات جدید ارمنی را پایه‌گذاری کرد. این الفبا در مدتی کوتاه چنان رشد کرد که بعدها این قرن را به عنوان عصر طلایی ارمنستان نامیدند. بعد از این زمان آثار مختلف تاریخی، مذهبی، ادبی، فلسفی و ترجمه‌های گوناگون به طور مرتب به طبع رسید و بدین‌ترتیب ادبیات مکتوب با حروف خاص ارمنی به وجود آمد.

بحث درباره‌ی ادبیات و شعر این دوره در حوصله‌ی این مقاله‌ی کوتاه نیست و چون در کتاب حاضر تنها به معرفی شعر برخی از شاعران پس از نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم اکتفا شده است، قبل از بحث درباره‌ی شعر و شاعران وارد در این کتاب، تنها به اشاره‌ای پیرامون شاعران این دوره‌ اکتفا می‌کنیم. از گریگور ناره‌گاتسی که مجموعه شعری به نام نارِک دارد که به خاطر رازآمیزی خاص شعرهایش در ادبیات ارمنی منحصربه‌فرد است و اهمیت جهانی دارد- که بگذریم، باید از داوتاک گوتوق، گریگور ماگیستروس، هوانس سارگاواک، نرسس شِنورهالی، نهاپت کوچاک، آختاماراتتسی و هوانس ایماستاسر نام برد؛ شاعرانی که هر یک به نوبه‌ی خود در پیشرفت شعر آینده‌ی ارمنی سهم قابل‌توجهی داشتند.

پس از آن‌ها زمان سایات نوا است، شاعری که در قرن هیجدهم می‌زیست و به سه زبان گرجی، آذربایجانی و ارمنی شعر می‌سرود. او حتی امروز هم از برجسته‌ترین شاعران و نغمه‌سرایان ارمنی به شمار می‌رود و از اولین کسانی است که ترانه‌های عامیانه و ملی را به شکلی بسیار جالب، همراه با زبان شعری خاص خود به نظم درآورده است. این ترانه‌ها هنوز هم خوانندگان بی‌شمار دارد و به همین خاطر به چند زبان ترجمه شده است.

بیشتر شاعران نامبرده به زبان گرابار شعر می‌سرودند؛ زبانی که تا اواسط قرن نوزدهم زبان ادبی و مذهبی ارامنه به شمار می‌رفت. تا این که در سال ۱۸۴۱نویسنده‌ی نامدار ارمنی، خاچاطور آبوویان، پایه‌گذار زبان و ادبیات ارمنی پا به عرصه‌ی ادب گذاشت.

 

آبوویان تا سال ۱۸۳۰آثار خود را به زبان گرابار می‌نوشت اما ناگهان زندگی دانشجویی در دانشگاه دُرپات در اروپا روح و اندیشه‌ی او را دگرگون و ذهن او را به طور کلی متوجه دنیای دیگری کرد. وی اولین نویسنده‌ی ارمنی بود که دریافت ادبیات تنها منحصر به افراد انگشت‌شمار نیست بلکه باید به تمام افراد یک ملت تعلق داشته باشد. همین انقلاب روحی و دگرگونی اندیشه‌ بود که ذهن او را برای مطالعه‌ی زندگی توده‌ی مردم ترغیب کرد تا آن‌جا که از آن به بعد، یکباره زبان گرابار را با تمام زیبایی‌هایش کنار گذارد و به زبان مردم نوشت. او همراه با میکائیل نالباندیان، رافائل پادگانیان، سمبات شاه‌عزیز، مگردیچ بشیکتاشلیان و پطروس دوریان که هر کدام از آنان به نوبه‌ی خود سهمی به‌سزا در تصفیه‌ی زبان ارمنی داشتند، از پیش‌قدمان اصلاح زبان ارمنی محسوب می‌شود. او با کنار گذاشتن کلمات ثقیل گرابار و آوردن کلمات و واژه‌های مرسوم مردم و ابداع سبکی تازه و نوین به زبان و ادبیات ارمنی روشنی بخشید و در این کار چندان موفق شد که از آن به بعد تمام شاعران و نویسندگان ارمنی‌زبان آثار خود را به همین زبان نوشتند، زبانی که کم‌کم به صورت زبان فصیح ارمنی امروز درآمده است.

 

 

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 9374

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>