تاثیرمعماران ارمنی بر معماری مدرن ایران
آرلن آقاجانی
دوهفته نامه "هویس"شماره 219
23 تیر 1395
.
http://farsi.hooys.com/?p=2913
.
مقدمه
ایران کشوری است با تمدنی کهن و قدمتی چند هزار ساله با غنای هنر و معماری بسیار. در طول سالیان دراز و در پی اتفاقات و وقایع گوناگون در سرتاسر این مرز و بوم، فرهنگ و آداب و رسوم ایرانیان پیوسته در حال تغییر و تحول بوده است. معماری نیز به عنوان جزو جداییناپذیر زندگی مردم و به مثابهی لوحی که منعکسکنندهی فرهنگ و هنر مردم است، از این قاعده مستثنا نیست.
با توجه به قدمت بسیار زیاد معماری در ایران، پرداختن به شیوهها، سبکها و اندیشههای معماری در طول این بازهی طولانی هر چند به صورت مختصر، نیازمند بحثهای عمیق بسیار است که با توجه به موضوع این مقاله، در حوصلهی این بحث نمیگنجد. بنابراین این نوشتار توجه خود را به اواخر دورهی قاجار معطوف میکند، دورهای که اندیشه و به دنبال آن، معماری مدرن به روشها و عناوین گوناگون وارد ایران شد و تأثیرات عمدهای را علاوه بر شیوه و سبک زندگی مردم بر ساختمانها و فضاهای شهری بر جای گذاشت.
در دورهی قاجار به دلیل افزایش ارتباط ایران از نظر سیاسی و اقتصادی با کشورهای اروپایی، آشنایی گستردهای میان ایرانیان و اروپاییها ایجاد شد. در نتیجهی این آشنایی فرهنگ و اندیشهی اروپایی در میان ایرانیان، بهویژه در دربار رواج یافت. در کنار مراودات اقتصادی هنر، در زمینههای گوناگون از قبیل موسیقی، عکاسی، نقاشی و معماری از جمله مهمترین اندیشههای نافذ از غرب به ایران است. در این مورد دو عامل بسیار حائز اهمیت است. اول، خاندان سلطنتی که همواره به دلیل داشتن رفاه اقتصادی، پیوسته با جامعهی غربی در ارتباط بودند و بنابراین از نزدیک بسیاری از تغییرات و تحولات دنیای غرب را بهعینه میدیدند که نتیجهی آن، تمایل آنها به تکرار این وقایع در ایران بود.
دوم، جامعهی آموزشی است. با توجه به این که در آن زمان امکان داشتن آموزش آکادمیک برای همهی اقشار جامعه امکانپذیر نبود ، عدهی کمی از مردم توان تحصیل در زمینههای غیر از فقه بهویژه هنر و معماری را داشتند و از این میان، تعداد بسیار کمی میتوانستند با هزینهی دولت به کشورهای غربی بروند و در زمینههای هنر و معماری کسب علم کنند. اما به دلیل نبودن مراکز تحصیلی آکادمیک به مفهوم امروزی در این دوره و دورهی پهلوی اول، کسانی که موفق میشدند برای کسب علم به فرنگ بروند، به مجرد آنکه به کشور برمیگشتند بسیار مورد توجه قرار میگرفتند و صاحب سبک میشدند.
این دو موضوع یعنی تمایل و علاقهی دربار به سبک و زندگی اروپایی و حمایتی که آنان از افراد تحصیلکرده در فرنگ میکردند باعث پیدایش و رواج مدرنیته و بهطبع معماری مدرن در ایران شد. به همین دلیل با نگاهی اجمالی به ساختمانهای طراحیشده به سبک مدرن، متوجه میشویم که در ابتدا بسیاری از آنها ساختمانهای حکومتی و سلطنتی هستند و یا حداقل در مقیاس شهری از جمله میدانها، باغها و… شکل گرفتهاند.
معماری مدرن ایران در اواخر دورهی قاجار
علیرغم امکان مسافرت به کشورهای خارجی در اواخر دورهی قاجار، این سفرها و هزینهی تحصیل در فرنگ برای دولت ایران بسیار پرهزینه بود. همین امر سبب شد تا الهام از معماری و ساخت و ساز بیشتر با نگاه کردن به عکسهای چاپشده از ساختمانهای غربی باشد. کارتپستالها! به همین دلیل ساختمانهای ساختهشده در این دوره بیشتر از آنکه نتیجهی درک اندیشهی مدرن و همگونسازی آن با فرهنگ و اندیشهی مردم باشد، در اثر تقلید صرف شکل میگرفت. بر اساس همین مدارک و شواهد، بسیاری معماری ایران را در اواخر دورهی قاجار معماری تقلیدی یا بهاصطلاح «کارتپستالی» میدانند.
ضرورت آشنایی با فرهنگ و ریشهی ارامنه
ارمنستان به عنوان کشوری که از یک طرف دارای مرزهای مشترک با ایران بوده و از طرف دیگر با ترکیه و گرجستان هممرز است، از نظر فرهنگی و اجتماعی دائماً با ایران در ارتباط بوده، از آن تأثیر پذیرفته و بر آن تاثیر گذاشته است. بنا بر خصوصیات مرزی ارامنه و ارتباط آنها با دنیای غرب، بهویژه یونان در سدهی چهارم پیش از میلاد، و روسیه در سدهی نوزده و بیست میلادی، ارامنه پیوسته در داد و ستد فرهنگی و اجتماعی با دنیای غرب بودهاند. این امر تأثیر بهسزایی بر سبک زندگی و نیز معماری ارامنه بر جای گذاشته است. معماری به عنوان درستترین مظهر فکر و روح یک ملت و یک عصر است. در این راستا میتوان اذعان داشت که ملت ارمنی نقش واسط و رابط را بین شرق و غرب به بهترین نحو بازی کرده است. این سهیم بودن ارمنستان در پیشرفت فرهنگ و هنر توسط مورخ و هنرشناس اتریشی، ژوزف استرزیگوسکی بهخوبی نشان داده شده است. او میگوید: «اصل و مبدأ معماری مسیحی مشرق زمین را باید در ارمنستان جستجو کرد». در ادامه در جای دیگری از کتاب خود، هنر معماری در ارمنستان و اروپا، اینگونه مینویسد: «برای نخستین بار در ارمنستان زمین سفت و ثابتی زیر پای خود احساس کردم.»
شارل دییل در کتاب خود، رسالهای دربارهی هنر بیزانس، مینویسد: «همه میدانند سازندگان و معماران ارمنی در همهی ادوار هنرمندانی بودهاند که مهارت و لیاقتشان نظیر نداشته است. از آنجا که در یک کشور پرسنگ زندگی میکردهاند، هنر مجسمهسازی و اندازهگیری اجسام هندسی را با مهارت خاصی بسط و توسعه دادهاند و از آنجا که سفرکنندگان خستگیناپذیری نیز بودهاند، برای کسب معلومات و هنرآموزی به همه جا میرفته و از طرفی شیوههای کار خود را به نقاط دور اشاعه میدادند.»
بنابراین برای اینکه بتوان نقش و حضور ارامنه را در ایران بهتر درک کرد باید به طور مختصر به معرفی ارامنه – البته فقط از بعدی که شامل ارتباط آن با ایران میشود- توضیحاتی بدهیم.
ارامنه و ریشهی آنها
اصل و نسب ارامنه و آغاز تاریخ دقیق آنان تا به امروز مجهول مانده است اما آنچه مطالعات تاریخشناسان و باستانشناسان نشان میدهد میتوان استدلال کرد که در قرن نهم قبل از میلاد، سلطنت قدرتمند اورارتو، بر زمینهای ارمنستان حاکم بود. در قرن هفتم و هشتم قبل از میلاد، مردمی جدید به اورارتو حمله و آن را تصرف کردند. اندکی بعد خود مغلوب قدرتی برتر شدند به طوری که در قرن ششم جزئی از امپراتوری ماد و سپس هخامنشیان بودند. پس از آن، در پی حملهی اسکندر به ایران و وقایع متعدد تاریخی پس از آن از قبیل اتفاقات مختلف دورههای حکومتی سلوکیان و اشکانیان و…، ارامنه در هر دوره شرایط متفاوتی را تجربه کردند. دورهای که برای این نوشتار از اهمیت ویژهای برخوردار است، دوره سلطنت شاه عباس صفوی است. در این دوره شاه عباس به دلایل مختلف ارامنه را وادار به کوچ اجباری به ایران کرد .
ارامنه از آن جهت که به دلیل همجواری با اروپا، با زبان، فرهنگ و رسوم آنان آشنا بودند، برای حکومت صفوی در راستای توسعهی روابط و تعاملات تجاری امتیاز بزرگی به شمار میآمدند. اهمیت دیگر آنها توانایی و استعداد فراوانشان در صنعتگری و هنر بود، استعدادی که زمینهی شکلگیری بسیار از هنرها و صنایع را در ایران فراهم آورد، از جمله ابداع صنعت چاپ به عنوان اولین مرکز چاپ در خاورمیانه در منطقهی جلفای نو اصفهان و نیز رونق هنر نقاشی و مینیاتور و همچنین تأسیس مدارس .
ارامنهی ایران در دورهی قاجار (دورهی معاصر اولیه)
در دورهی قاجار نیز ارامنه نقش بهسزایی در عمران و آبادانی کشور داشتند. از جمله میتوان به فعالیتها و پیشرفتهای بسیاری در زمینههای تئاتر، سینما، عکاسی، معماری و… اشاره کرد. ارامنه در اثر ارتباط و تعامل طولانی با ایران، تحت تأثیر فرهنگ و هنر غنی ایران قرار داشتند و متقابلاً نیز تأثیرات بسیاری بر آن نهادند. در معماری دورهی قاجار میتوان به معماران بنامی چون مارکار گالستیانس، گابریل گورکیان، وارطان هوانسیان، پل آبکار و آودیس اوهانجانیان اشاره کرد.
معماران ارمنی و تأثیر آنها بر معماری مدرن ایران
ارامنه همیشه در دو مقوله بسیار فعال و صاحبنظر بودهاند: صنعت و هنر. تا پیش از دورهی قاجار و پهلوی اول، ارامنه به اشکال گوناگون در زمینههای مختلف صنعتی و هنری فعالیت میکردند. ساختمانسازی و معماری نیز از این مقوله مستثنا نیست. اما زمانی گرایش آنها به ساختمانسازی و کارهای ساختمانی افزایش یافت که مفهوم مهندسی در روند طراحی و ساخت ابنیه پدیدار شد. در ابتدا مهندسان ارمنی بهویژه مهندسان معمار، به واسطهی امکاناتی که برای ارتباط با کشورهای خارجی بهویژه اروپایی داشتند، فارغالتحصیل دانشگاههای خارجی بودند. تحصیل آنها در دانشگاههای اروپایی مزایای زیادی را برای معماری ایران به دنبال داشت. مهمترین مزیت آن، آگاهی و شناخت آنها از روند پیدایش اندیشهی مدرن، خاستگاهها و سیر تکاملی آن است. این آگاهی از آن نظر بسیار ارزشمند است که بر اساس آنچه گفته شد، در اواخر دورهی قاجار که شاهد پیدایش و شروع ساختمانسازی مدرن در ایران هستیم، ساختمانها صرفاً بر اساس عکسها و مدارک چاپی ساخته میشدند. بنابراین درک درستی از اندیشهی مدرن و نحوهی ارتباط آن با مردمی که از روند فکری آن دور بودند، وجود نداشت. معماران ارمنی با آگاهی و دانستههای خود و بر اساس شناختی که از فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایران داشتند، توانستند در انتقال این اندیشه و سبک معماری بسیار موفق عمل کنند. به طوری که بسیاری از ساختمانها و فضاهای شهری که بسیاری از آنها تا امروز پابرجا هستند، نتیجهی فعالیت ارامنه در ایران است. دامنهی فعالیت ارامنه در معماری ایران آنچنان گسترده است که برای تأیید آن میخواهم به مقالهای در خصوص معماران ارمنی اشاره کنم:
«در تهران مدرن به غیر از میدان حسن آباد که با آن معماری دلپذیر هنوز از شکیلترین میدانهای شهر است، چند عمارت زیبای دیگر نیز وجود دارد که عبارتند از: ساختمان پست، کاخ دادگستری، کاخ گلستان، بنای وزارت خارجه، بانک سپه، بانک ملی شعبهی مرکزی، باشگاه افسران، موزهی ایران باستان، کاخ مرمر و شاید چند عمارت دیگر. همهی این عمارتها به استثنای کاخ گلستان (از کارهای دورهی قاجاریه) و موزهی ایران باستان که طراح آن آندره گدار بوده است، کار ایرانیان ارمنی است. اگر این مجموعه را از وسط شهر تهران برداریم، چیزی جز کوچهپسکوچههای کمارزش باقی نخواهد ماند.»
پرداختن به مسائل و سبکشناسی معماری مدرن به صورت تخصصی، با در نظر گرفتن زادگاه آن، اروپا، نیازمند داشتن آگاهیهای بسیار و اولیه در زمینهی تاریخچهی فکری اروپا، تحولات فکری رنسانس، فلسفهی انسانمداری (اومانیسم) ، تأثیرات جنگهای جهانی بهویژه جنگ جهانی دوم در معماری و ساختمانسازی و… است.
تاکنون آنچه عنوان شد، در قالب جامعهی معماری ارمنی و تأثیرات آنها بر معماری ایران بهویژه تهران بود. در اینجا برای آشنایی بهتر با برخی از این معماران بنام که بهحق میتوان گفت امروزه بسیاری از پیشرفتهای خود را مدیون آنها هستیم، اسامی آنها و تاریخچهای کوتاه از زندگی ایشان مطرح شده است.
وارطان هوانسیان (۱۲۶۱ – 1375)
معروف به «آرشیتکت وارطان»، از پایهگذاران معماری نوین ایران، در تبریز به دنیا آمد. وی دارای تحصیلات عالی در رشتهی معماری و شهرسازی از مدرسهی تخصصی معماری پاریس و نیز مدرسهی هنرهای زیبای پاریس بود. در ایران بهترین نمونه طرحهای هنر نو (Art Nouveau) را میتوان در ساختمانهای طراحیشده توسط وارطان آوانسیان در تهران مشاهده کرد.
اوژن آفتاندیلیانس (۱۲۹۲-۱۳۷۶)
در تبریز به دنیا آمد. تحصیلات عالی را در رشتهی معماری در مدرسهی هنرهای زیبای پاریس به پایان برد و در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم به ایران بازگشت. او بیش از سی سال در دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران دارای سمت استادی بود. وی به مناسبت طرح کلیسای سرکیس مقدس به دریافت نشان عالی از سوی جاثلیق ارامنه حوزهی سیلیس نایل شد.
آودیس (اونیک) اوهانجانیان (۱۲۶۱ – 1329)
در ایروان به دنیا آمد. وی دانشآموختهی مؤسسهی فناوری تمسک روسیه در رشتهی معماری بود. اوهانجانیان بین ۱۹۲۱ – 1919در نخستین جمهوری مستقل ارمنستان، وزیر آبادانی این کشور بود. او پس از الحاق ارمنستان به اتحاد جماهیر شوروی به ایران مهاجرت کرد و در تبریز اقامت گزید. اوهانجانیان در ایران نخست به کار اکتشاف معادن نفتی پرداخت و سپس به عمران و آبادانی روی آورد و به مقام مهندس ارشد دولتی رسید.
رستم وسکانیان (۱۳۱۱ –1392)
معمار، نقاش و پیکرهساز، در تبریز به دنیا آمد. دانشآموختهی رشتهی هنر از دانشگاه تهران، فارغالتحصیل دانشگاه بوزار پاریس و دانشآموختهی معماری از دانشگاه گراتس اتریش بود و تدریس در دانشگاه تهران با درجهی استادیاری و مدیریت گروه هنرهای زیبای دانشگاه تهران از جمله فعالیتهای حرفهای او محسوب میشود.
وسکانیان طی سالهای فعالیت حرفهای خود موفق به کسب جایزهی بورس تحصیلی در دانشگاه پاریس، جایزهی اول سیآیتیای (ctte) از دانشگاه پاریس و جایزهی دوسالانهی تهران در سال۱۳۳۶شده است.
لئون بابایان (تولد ۱۳۰۴)
معمار، در تبریز به دنیا آمد. وی دانشآموختهی رشتهی معماری از دانشگاه تهران و دارای دیپلم مهندسی از انگلستان است.
شهاین آبتین (تولد ۱۳۱۷)
در رشت به دنیا آمد. فارغالتحصل رشتهی معماری و شهرسازی از دانشگاه شهید بهشتی (ملی ایران) در مقطع فوق لیسانس در سال ۱۳۴۶است. وی از سال ۱۳۵۵تا کنون کارشناس رسمی دادگستری در رشتهی راه و ساختمان و در کانون کارشناسان نیز نایب رئیس رشتهی راه و ساختمان است.
پل آبکار (۱۲۸۷-۱۳۴۹)
در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در تهران، متوسطه را در فرانسه و تحصیلات دانشگاهی را در بلژیک به پایان برد. در سال ۱۳۱۷به ایران بازگشت و به استخدام دولت درآمد. در مدت سی سال خدمت دولتی مسئولیتهای مهمی از جمله ریاست فنی دفتر وزارت دارایی، اداره گمرکات و شهربانی را به عهده داشت.
بانو نکتار پاپازیان
(که در زندگی حرفهای به نام شوهرش معروف به خانم آندرف است) در شهر اراک به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند. وی جزو اولین دختران دانشآموز در رشتهی ریاضی بود. پس از اخذ دیپلم وارد دانشکدهی هنرهای زیبای تهران شد و در آنجا نیز نخستین دانشجوی دختر در رشتهی معماری بود. پس از دو سال تحصیل در تهران به فرانسه رفت و در مدرسهی هنرهای زیبای پاریس به تحصیل معماری پرداخت. در سال ۱۳۳۸به ایران بازگشت و دفتر معماری خود را تأسیس کرد و تا سال ۱۳۵۸فعالیت خود را در ایران ادامه داد.
در این بخش میپردازیم به بخشی از بناهای ساختهشده به دست معماران ارمنی در این مرز وبوم:
کلیسای ارامنه کاتولیک در تهران، سینما نیاگارا، مدرسهی ناشنوایان باغچهبان ، موزهی مردمشناسی، تالار فرهنگ، دبیرستان نوربخش، دبستان فردوسی (اداره آموزش و پرورش کنونی در استان تهران)، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کاخ سعدآباد، کاخ فرحآباد، کاخ نیاوران، کاخ بابل، موزهی کلیسای وانک در جلفای اصفهان، ساختمان پتروشیمی در بلوار کشاورز، نخستین ساختمانهای فرودگاه مهرآباد، تالار وحدت (رودکی سابق)، سینما گلدنسیتی (فلسطین فعلی)، کلیسای سرکیس مقدس، ساختمان خلیفهگری ارامنه در تهران، ساختمان گروه زبان ارمنی دانشگاه اصفهان، مدرسهی ارامنه در خیابان استاد نجاتالهی ، احداث خیابان اصلی تبریز (امام خمینی کنونی)، ساخت باغ و مجتمع گلستان، تالار فرهنگ ، دانشگاه جندیشاپور اهواز (شهید چمران فعلی)، گمرک آستارا، دبیرستان جامع بوعلی همدان، انستیتوی مربیان حرفهای کرج، طرح کوی نابینایان تهران برای باشگاه لاینز ، بیمارستان بانک ملی، شعبهی مرکزی بانک ملی، شعبهی بانک ملی ایران در دوبی، ساختمان چاپخانهی بانک مرکزی، جامعهی الزهرای قم، طرح میدان ترهبار، مصلا و ترمینال شهر قم، دانشکدهی پزشکی شهر قم و بیمارستان آن، کارخانهی کاترپیلار، کارخانهی مینو، آسایشگاه کهریزک، بانک ایران و ژاپن، بانک ایران و هلند، ساختمان نابینایان تهران، مجتمعهای مسکونی وزارت امور خارجه در پاکستان و جده، دو شعبهی بانک رفاه کارگران ، کاخ مرمر، کاخ سفید سعدآباد، میدان حسنآباد ، بانک ملی اهواز، ساختمان بیمارستان فیروزگر ، مهمانخانهی رامسر، کاخ رامسر ، طرح کاخ دادگستری، طرح ساختمان وزارت امور خارجه، طرح ساختمان وزارت صنایع، آمفی تئاتر مدرسهی نظام، طرح باشگاه افسران ، هنرستان دختران، مهمانخانهی سابق دربند، کاخ اختصاصی (کاخ شهناز پهلوی در سعدآباد)، سینما متروپل، سینما کریستال، سینما دیانا (سپیده فعلی)، طرح هتل فردوسی، کودکستان کوشش، ساختمان مرکزی بانک سپه (میدان امام خمینی تهران) .
معماران ارمنی علاوه بر بناهای ذکر شده تعداد زیادی خانه و ویلای مسکونی خصوصی نیز در کارنامهی کاری خود دارند.
مؤخره
ارامنهی ایران در طول سالیان طولانی سکونت خود در این مرز وبوم، فرهنگ، دین، آداب و رسوم و نگرش خود را حفظ کرده، در راستای توسعه و پیشرفت صنعت و هنر پیوسته کوشیدهاند. آنان در جوار فرهنگ و تمدن غنی ایران پیوسته از آن تأثیر پذیرفته و بر آن تأثیر گذاشتهاند.
معماران ارمنی با دانش، آگاهی و پشتکار خود همواره در جهت فراهم کردن فضای مطلوب زندگی و بهبود سیمای شهری کوشیدهاند و در این زمینه بدون شک موفق عمل کردهاند. بهراستی آشنایی ایران با اندیشه و هنر مدرن تا حد زیادی وابسته به تلاش و فعالیت آنان است. این معماران دانش خود را در اختیار این جامعه قرار دادند و راه را برای بهتر زیستن و بهتر ساختن بر ما هموار کردند. بر ماست تا با کسب نهایت دانش و آگاهی، با به کارگیری تجربیات ارزشمند گذشتگان و با تکیه بر وجدان متعالی انسانی راه آنها را در آبادانی هرچه بیشتر این مملکت ادامه دهیم تا شاید بتوانیم علاوه بر جبران زحمات و تلاشهای آنان، برای نسلهای آیندهی خویش راهگشا باشیم. باشد تا نام ما را به نیکی برند.
.
منابع:
-لازاریان، ژانت، دانشنامه ایرانیان ارمنی، انتشارات هیرمند، ۱۳۸۲
-قربانی، امیر، مشاهیر ارمنی ایران، فصلنامهی فرهنگی ارمنیان (پیمان)
-محمد کریم، پیرنیا، سبکشناسی معماری ایران، انتشارات سروش دانش، ۱۳۸۷
-بنه ولو، لیوناردو، آشنایی با تاریخ معماری، ترجمه سادات افسری، علی محمد، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۴
-بانی مسعود، امیر، معماری غرب ریشهها و مفاهیم، انتشارات هنر معماری قرن، ۱۳۹۰
-قبادیان، وحید، مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۲
-باهر، حسین، نقش معماران ارمنی تبریز در ساخت تهران مدرن، ماهنامهی هویت شهر، شماره اول، اسفند ۱۳۹۴
-فرزاد، رامتین، تهران ومعماران مسیحیاش، پیام ساختمان، ۱۳۹۴
1- شیوهی پارسی نخستین شیوهی معماری ایران است که روزگار هخامنشیان تا حملهی اسکندر به ایران یعنی از سدهی ششم پیش از میلاد تا سدهی چهارم را در برمیگیرد. نام این شیوه از قوم پارس گرفته شده که در این روزگار بر کشور پهناور ایران فرمانروایی میکردند. (پیرنیا، محمدکریم، سبکشناسی معماری ایرانی، انتشارات سروش دانش، ۱۳۸۷)
2- کمبود آموزش برای عموم مردم به واسطهی هزینهی بالای آن و نیز رواج آموزش در زمینههای دینی است نه به دلیل وجود حکومت استبدادی و امثال آن.
3- Josef Strzygowski (تاریخ شناس هلندی-اتریشی)
4- Charles Dihel (مورخ فرانسوی)
5 – در سال ۹۸۴شمسی (۱۶۰۵میلادی) پانصد هزار نفر از ارامنه در نتیجهی کوچ اجباری به ایران آمدند و در شهر اصفهان که در آن زمان پایتخت سیاسی ایران بود، ساکن شدند.
6- میتوان گفت حضور ارامنه در ایران در دورهی شاه عباس صفوی، از نظر تأثیر فرهنگی و اجتماعی مهمترین بازهی تاریخی است. مطالعه در این زمینه میتواند اطلاعات بسیار باارزشی را از حضور ارامنه در ایران و چگونگی تعاملات اجتماعی آنها در اختیار بگذارد. از آنجا که پرداختن به این موضوع ما را از بحث اصلی گمراه خواهد کرد، خواننده میتواند در صورت تمایل به آثار متعددی که در این زمینه وجود دارد مراجعه کند. برای سهولت کار تعدادی از این منابع در انتهای این نوشتار آمده است.
7- از جمله آثار معماری در این دوره می توان به تاسیس اولین کلیسای ایران با نام کلیسای طاطاوس-بارتویمئوس اشاره کرد. (لازاریان، ژانت، دانشنامه ایرانیان ارمنی، امنتشارات هیرمند ۱۳۸۲)
8- میان مدرنیته و مدرنیسم تفاوت عمیقی وجود دارد که آگاهی از آن بسیار حیاتی و حائز اهمیت است. مدرنیته یک تحول فکری است که بر پایهی قرار دادن انسان و اندیشهی او چشمانداز جدیدی برای نسل بشر فراهم کرده است. بنابراین مدرنیته محدود به زمان یا مکانی خاص نیست چراکه خود پیوسته در حال اصلاح خویش است و از تفکرات و اندیشههای بهروز حمایت میکند. اما مدرنیسم (در معماری) به سبکی از معماری اطلاق میشود که در دورهی مدرن اتفاق افتاده و به صورت یک سری قواعد و اصول مانند ساختمانهای بدون تزئینات، فضاهای صرفاً کاربردی، استفاده از بتن و شیشه و… قابل تعریف و تمایز است. اگر جریان فکری مدرن (مدرنیته) را معیار کار قرار دهیم تمامی آثار معماری که از دورهی مدرن ساخته شده و در آینده نیز ساخته خواهند شد در زمرهی آن قرار میگیرند اما سبک مدرن سبکی است در معماری که در آن دوره مطرح شد و پس از آن نیز سبکهای بسیاری به عنوان سبکهای پیشروتر جایگزین آن شدند.
9- میدان حسنآباد یادآور معماری اروپایی و کار معمار ارمنی، قلیچ باقلیان است. کار محاسبات آن را مهندس محاسب، لئون تادوسیان انجام داده است.
10- Humanism
11- پل آبکار (۱۲۸۷-۱۳۴۹)
12- اوژن آفتاندلیانس (۱۲۹۲-۱۳۷۶)
13- آ.دیس اوهانجانیان (۱۲۶۱-۱۳۲۹)
14- بانو نکتار پاپازیان
15- گورگن پیچیکیان (۱۲۹۵-۱۳۷۶)
16- لیون تادوسیان (۱۲۷۶-۱۳۵۹)
17- کریستاپور تادوسیان (۱۲۸۴-۱۳۷۱)
18- هوانس (اونیک) قریبیان
19- گابریل گورکیان
۲۰- وارطان هوانسیان (۱۲۷۵-۱۳۶۱)