زندگی شوهران و همسران در حال کار در فرانسهء امروز
ترجمه از گارگین فتائی
.
امروز تعداد مهمی از زنان فرانسوی بیرون از خانه کار می کنند . برخی تمام وقت و برخی هم نیمه وقت. ولی وقتی زنان خانه دار و مادرها وارد بازار کار می شوند زندگیهایشان دقیقاً مثل شوهرانشان نمی شود. در حقیقت زندگیهای همسران و شوهران در حال کار از لحاظ شرایط زمانی که صرف می کنند ، نوع کاری که انجام می دهند و پاداشی که چه در خارج و چه داخل خانه دریافت می کنند متفاوت است .
اول اینکه مردها و زنها میزانهای متفاوتی از زمان را در خانه و بیرون آن صرف می کنند . مردها به طور متوسط زمان بیتشری نسبت به زنها در بیرون از خانه صرف می کنند زیرا اکثر آنها مشاغل تمام وقت دارند در عین حال مردها به طور متوسط بیست دقیقه در روز در خانه کار می کنند در حالی که زنها به طور متوسط حدود چهار ساعت . بسیاری از زنهای بچه دار مشاغل پاره وقت را برمی گزینند طوری که بتوانند زمان بیشتری را صرف مراقبت از فرزندان کنند . زنهایی که مشاغل تمام وقت می گیرند در انجام کامل وظایف خانه داری و مواظبت از فرزندانشان در زمان کمتر در کشمکش هستند برای مثال آنها ممکن است سعی در انجام لباس شویی ، آشپزی و کمک به بچه هایشان در انجام تکالیف به طور همزمان بکنند .
دوم اینکه نوع کاری که مردها و زنها انجام می دهند متفاوت است . از لحاظ شغلی مردها بیشتر از زنها به سطوح مدیریتی ارتقا می یابند در حالی که زنها بیشتر مشاغل سطح پائین نظیر منشیها ، کارگران خدمات غذایی وکارکنان خانگی را اشغال می کنند . در خانه زنها کار در خانه را به عنوان کاری داوطلبانه برای خود می بینند بنابراین مایل به انتخاب وظایفی که انجام می دهند هستند . بنابراین شوهر می تواند تنها بیست دقیقه از این خلا را پر کرده و بقیه کار خانگی را به همسرش واگزار کند . مگر اینکه آنها بتوانند زنهای دیگری برای تمیز کردن خانه اجیر کنند . زنها اختیاری ندارند اما تمام کارهای خانه ای را که شوهرانشان نمی تونند یا نخواهند انجام داد انجام می دهند .
سوم اینکه پاداشی که مردها و زنها از کار دریافت می کنند متفاوت است از لحاظ موقعیت شغلی به مردها حقوق بالاتری پرداخت می شود و آنها سریع تر ارتقا می یابند . در خانه مردها ستایش و تحسین بیشتری از شریکشان به خاطر تلاشهایشان دریفات می کنند زیرا از مردها توقع انجام کار خانگی نمی رود . به زنها از لحاظ موقعیت شغلی حقوق کمتری پرداخت می شود و ترفیع های کمتری به آنها اعطا می شود و همچنین است در خانه زیرا از آنها توقع انجام کارخانگی می رود لذا تلاشهایشان به اندازه شوهرانشان مورد اذعان نیستند .
تفاوتهایی را که ما در زندگیهای مردان و زنان در حال کار می بینیم منجر به موقعیت پائین تر برای زنها شده است . زنها ساعات کمتری کار می کنند بنابراین نمی توانند در شغلشان پیشرفت کنند آنها مشاغل سطح پائین نیمه وقت را از لحاظ شغلی اشغال می کنند . زیرا کارفرمایانشان آنها را قادر به انجام کار تمام وقت توسط خودشان نمی بینند و به خاطر همین ساعات کمتر و موقعیت های سطح پائین شغغلی درآمد کمتری به دست می آورند . چون آنها به اندازه شوهرانشان پول به خانه نمی آورند لذا زنها به کار خانگی بیشتر ادامه می دهند در حالی که کار خانگی برای زنها پاداش یا موقعیت نمی آورد .برای شکستن این چرخه مرد باید با زن به طور برابر در مسئولیت های خانگی سهیم شود و کارفرمایان هم باید به زنها موقعیتهای برابری که به مردها پیشنهاد می کنند اعطا کنند .