Quantcast
Channel: گارنی GARNI
Viewing all articles
Browse latest Browse all 9374

کریسمسی دیگر و فرصتی دیگر برای شادمانی

$
0
0

 

آقای روبرت صافاریان منتقد معروف فیلم در دو هفته نامه هویس مطلبی در مورد کریسمس نوشته که البته جالب است و در واقع نوعی تحلیل علمی است

البته من ا همه قسمتهای آن موافق نیستم

1: این که روز  تولد مسیح در اناجیل نیامده درست اما اختلاف بین ارامنه و سایر مسیحیان در مورد روز تولد مسیح تنها دوازده روز است بنابراین درست است که نمی توان دقیقاً روز آن را معین کرد اما ماه آن را می توان تخمین زد

از طرف دیگر همه مسائل در کتاب مقدس نیامده و در صورتی که امری در کتاب مقدس نیامده باشد به گفته های پدران کلیسا و مصوبات شوراهای کلیسایی و روایات مسیحی استناد می گردد

2: اختلاف دوم من بر سر این حرف است که ایشان می گوید فلسفه لباس قرمز پوشیدن بابنوئل ریشه در تبلیغات کوکاکولا دارد

کتاب های متعددی هساتند که در آنها نوشته شده که لباس قرمز بابنوئل ریشه در آئین مهر و سوم مهری دارد که اهمیت فراوانی به رنگ قرمز داده میشد

و حالا متن کامل این نوشته

 

 

کریسمسی دیگر و فرصتی دیگر برای شادمانی

 

روبرت صافاریان

دوهفته نامه "هویس"شماره ۱۳۷

۲۹آذر ۱۳۹۱

 

  کریسمس جشن تولد عیسی مسیح، پیامبر مسیحیان جهان است. البته گروه‌هایی از مسیحیان، از جمله ارامنه، این مناسبت را دوازده روز بعد، روز ششم ژانویه، جشن می‌گیرند. طبیعتاً بسیاری از ایرانی‌ها نمی‌دانند که کریسمس ارامنه روز دیگری است و به طور طبیعی روز بیست‌وپنجم دسامبر به دوستان ارمنی خود تبریک می‌گویند. سال گذشته در همین ایام در همین روزنامه مطلبی نوشتم و شرح دادم که ماجرا چیست. تعدادی از دوستان و آشنایان ارمنی به من انتقاد کردند که مسأله را زیادی شوخی گرفته‌ام و درست حسابی شرح نداده‌ام که دلیل این تفاوت چیست و چرا از نظر ارامنه جشن گرفتن تولد عیسی مسیح در روز شش ژانویه درست‌تر است. تصمیم گرفتم کمی تحقیق کنم و سر از ماجرا در آورم. امّا راستش را بخواهید، بیشتر گیج شدم. در کتاب جشن‌های کلیسای ارمنی، اسقف اعظم آرداک مانوکیان می‌نویسد: «درباره تاریخ تولد عیسی آگاهی‌های دقیق و موثقی در دست نیست. انجیل‌ها نیز در این باره آگاهی‌های ناچیزی می‌دهند. هیچ منبعی هم در دست نیست که با آن بتوان تاریخ دقیق میلاد مسیح را نشان داد». هم او می‌نویسد که تا سده چهارم میلادی، همه مسیحیان میلاد مسیح را روز ششم ژانویه جشن می‌گرفتند، امّا در این سده، کلیسای کاتولیک رم تصمیم می‌گیرد که روز تولد عیسی مسیح را در ۲۵دسامبر جشن بگیرند. شرح مفصل تاریخ این تفاوت‌ها در همان کتاب آمده است. خوب که فکرش را بکنیم، با توجه به نبود هرگونه منبع موثق می‌بینیم که این تفاوت زیاد عجیب نیست. عجیب شاید این باشد که امروزه برای تولد عیسی مسیح تنها دو دیدگاه و تنها دو روز وجود دارد. و عجیب‌تر این که همه، مسیحیان بر سر سال نو به توافق رسیده‌اند و همه روز اول ژانویه را به عنوان سال نو جشن می‌گیرند. و این در حالی است که سال نو هیچ مناسبت مذهبی ندارد و پیش از مسیحیت نیز، همه ملت‌ها سال نویی داشته‌اند. مثلاً به روایتی، سال نو ارامنه پیش از مسیحیت در ماه آگوست (چله تابستان) بوده و به روایتی دیگر در ماه مارس (آغاز بهار و در واقع همان نوروز). ظاهراً ارامنه به پیروی از رومیان سال نوی خود را کنار گذاشته و اول ماه ژانویه را که ماه ژانوس (خدای صلح) بوده، به عنوان سال نو جشن گرفته‌اند. گفتم که پیچیده است.

 

این تاریخ‌ها و کنکاش‌ها هرچه پیچیده‌ و گیج‌کننده است، عوضش یک واقعیت عیان و روشن‌تر از روز وجود دارد و آن این که بشر به شادی و خوشگذرانی نیاز دارد. به اوقاتی که خوش باشد، به دشواری‌های زندگی روزمره نیاندیشد، اختلافات و کینه‌ها را کنار بگذارد، خلاصه همه با هم خوش باشند. سال نو و دیگر جشن‌ها، زمانی پیوندی با گردش فصول و اوضاع جوّی و تأثیر آن بر کشت و کار و غیره داشته اند، امّا آن چه امروز مانده است همان نیاز به اوقات خوش است. و این نیاز بشری آن قدر جان سخت است که هیچ مخالفتی از هیچ موضعی و با هیچ استدلالی نتوانسته است نابودش کند.

 

در تاریخ انگلستان، در دوران حکومت کرومول در اواسط سده هفدهم میلادی، پیوریتن‌ها با جشن‌ گرفتن کریسمس، به عنوان سنتی پاپی و آمیخته با رسوم بت‌پرستانه، به مخالفت برخاستند و حتی پارلمان انگلستان مدّتی کوتاه جشن گرفتن کریسمس را ممنوع کرد. در سده نوزدهم بود که کریسمس با نگاهی انسان‌گرایانه به عنوان مناسبتی برای شادی و کمک به نیکوکاران به طور جدی احیا شد. برخی دیگر از موضع اسکروچ خسیس، قهرمان سرود کریسمس چارلز دیکنز ـ که شاید کارتونش را دیده باشید ـ کریسمس را تخطئه کرده‌اند: وقتی به نان شب محتاجی، چه جشنی؟ چه کریسمسی؟ و در زمانی دیگر، پیوریتن‌هایی از نوع دیگر، باورمندان به مبارزه برای عدالت اجتماعی، گفته‌اند عید ما وقتی است که در این جهان ظلم و بی‌عدالتی نباشد. امّا هیچ یک از این‌ها کارساز نبوده است و مردم (بیشتر مردم. در این جا هم حق اقلیت محفوظ است) می‌خواهند هر از گاهی، تنها خوش باشند. به بهانه‌هایی که خود نیز خیلی جدی نمی‌گیرند. مثلاً همین بابا نوئل را بگیرید. منشاء آن زیاد معلوم نیست. گفته می‌شود که از قدیسی به نام سنت نیکلاس که عادت داشت به بینوایان کمک کند و شبانه هدایایی دم در خانه‌شان بگذارد الهام گرفته شده است. امّا ظاهراً لباس قرمز و سفید کنونی‌اش بیشتر ملهم از تبلیغات تجاری کوکاکولاست. امّا کدام کودک اهمیت می‌دهد که منشاء آن چیست. و فراموش نکنیم که کریسمس بیش از هر چیز جشن بچه‌هاست، که هنوز می‌توانند افسانه پیرمردی چاقالویی را باور کنند که با ریش سفید و لپ‌های گل انداخته و لباس‌های قرمز از سرزمین‌های برف‌گرفته، با ارابه‌ای پر از کیسه‌های هدیه راه‌های آسمانی را می‌پیماید تا آن چه را آرزو کرده‌اند به دست‌شان برساند. آیا این مهم‌تر از همه ی آن بحث‌های گاه نامه‌ای نیست؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 9374

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>