مرد فقیر
ارسالی از سوی آقای واروژ باغداساریان
مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت ، آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت. مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.
روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار مى دادیم
یقین داشته باش که: به اندازه خودت برای تو اندازه مى گیریم
به نقل از فوکارو
خانم فرزانه در وبلاگ خود این متن رو به انگلیسی ترجمه کرده که در اینجا اورده می شود
از وبلاگ
An English Translator
http://1translator.blogfa.com/post/12/A-Poor-Man
This is a story i read in Garegin Fataee's blog and i translated it into English. i put it's link at the end of the text.)
There were a poor man whose wife made butter in round shape and each were 1 kg.He sold it to one of city grocers and he bought every thing they need in return.
One day the grocer doubt and he decided to weight it to find that whether it is 1kg or not.when he weighted ,it was 900 g .he became angry and in the next day he said to poor man : i would not buy your butter after this.you said it is 1 kg whereas it is 900g. the poor man saddened and said to him head down :we don't have a scale to weight it. we bought you 1 kg sugar and we used it as a scale to weight.
Be Sure That We Measure For You In Measure Of Yourself. Quoted by Fukaro