خلیفه گری ارمنیان تهران و نهادهای وابسته[1]
نویسنده: وارطان داودیان
فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره 69 - سال هجدهم - پاییز 1393
.
http://www.paymanonline.com/article.aspx?id=1A636581-1B96-4783-88C0-27963200D5D2
.
تاریخچۀ حضور ارمنیان در ایران
ارمنیان از قرن ششم پیش از میلاد در سرزمین ایران حضور داشته اند. کوروش بزرگ (559 ـ530 پ م)، پس از تسلط بر سرزمین ارمنستان، مبادرت به ایجاد سپاهی از سربازان ارمنی، متشکل از بیست هزار پیاده و چهار هزار سواره نظام کرد، که مقر آنان تا سقوط حکومت هخامنشی در ایران بود. در زمان داریوش اول (521 ـ 486 پ م)، برای برپایی کاخ های شوش و تخت جمشید از معماران و سنگتراشان ارمنی نیز استفاده می کردند. آنان به همراه خانوادههای خود در منطقۀ فارس اقامت گزیدند و جامعۀ کوچکی از ارمنیان را در آن منطقه تشکیل دادند.[2]
ارمنیان در ایران بیشتر به مشاغل صنعتی و تجاری اشتغال داشتند. بر اساس یافته های مورخان اولین کوچ بزرگ و سازمان یافتۀ ارمنیان را به ایران شاپور اول در قرن چهارم میلادی سازماندهی کرد و گروه کوچ داده شده در منطقۀ خوزستان و مناطق جنوب غرب ایران مستقر شدند. در دوران سلطۀ سلجوقیان و مغولان، شمار ارمنیان ساکن در مناطق ارمنی نشین به طور چشمگیری کاهش یافت و ارمنیان این مناطق به سوی نقاط مرکزی و شمالی کشور روی آوردند.
سلجوقیان شهر تجاری آرتزن[3] را درمنطقۀ کارین ارمنستان تاراج كردند و از سیصد هزار تن جمعیت آن نیمی را كشتند و نیم دیگر را به ایران كوچاندند. این واقعه در تاریخ ماتئوس اورهایتسی[4] ثبت شده است. اسناد تاریخی بسیاری مبنی بر وقوع كوچ های اجباری دیگری در سال های 1049، 1059، 1060 ، 1065، 1067م و در فاصلۀ سده های دوازدهم تا چهاردهم میلادی، وجود دارد اما بزرگ ترین كوچ اجباری در سال های 1604 ـ 1605م، در زمان شاه عباس صفوی، واقع شد. پس از آن، تا سال ها کوچ دیگری صورت نگرفت تا اینکه در سال های 1768 و1790م نیز گروهی از ارمنیان صنعتگر برای بنا و تزیین کاخ های قاجار از نقاط مختلف ارمنستان و قراباغ به تهران آورده شدند که در مناطق شاهپور و مولوی سکنا گزیدند.[5]
علاوه بر گروه اخیر، که در تهران ساکن شدند، گروهی از ارمنیان نیز، از نقاط دیگر کشور به تهران روی آوردند و در حوالی دروازه دولاب (در نزدیکی خیابان هفده شهریور کنونی)، منصور آباد (جنوب غرب تهران)، ده ونک، ده دروس، ده دربند (واقع در شمیرانات)، ده خوردون (خوردین کنونی در شهرک قدس) و چیذر سکنا گزیدند.
با وجود اینکه در خصوص این موضوع تحقیقات مفصلی از سوی پژوهشگران تاریخ صورت نگرفته برخی شواهد معتبر حاکی از آن است که حتی قرن ها پیش از ورود صنعتگران ارمنی، در دوران قاجاریه، به تهران ارمنیان در این شهر حضور داشته اند.
مخالفان این نظریه احتمالاً با اشاره به اینکه شهر یا روستای تهران از قدمت چندانی برخوردار نیست نظریۀ حضور ارمنیان را در این شهر از سده های قبل چندان جدی نمی گیرند اما یاقوت حموی و حمدالله مستوفی تاریخ مدنیت را در تهران دست کم به قرن ششم میلادی می رسانند. یاقوت حموی در کتاب معجم البلدان درمورد تهران چنین نوشته است کهتهران در برابر حملۀ افغانها (پشتونها) ایستادگی زیادی کرد و به همین سبب، آنها پس از تصرف تهران این شهر را ویران کردند و باغها و تاکستانهای آن را از میان بردند. در زمان نادرشاه، تهران دوباره نام و نشانی یافت و در همین شهر بود که نادرشاه رهبران بزرگ شیعه و سنی را گرد هم آورد و پیشنهاد اتحاد اسلامی و رفع اختلافها را به آنها داد.
تهران، برای نخستین بار، توسط ایل قاجار پایتخت ایران شد.تا پیش از کشف تمدن قیطریه و همچنین، کشف آثاری در تپههای عباسآباد گمان میرفت پیشینۀ تاریخی این شهر به همان آثار یافتشده در حوالی شهر ری محدود میشود ولی اکتشافات باستانشناسی در تپههای عباسآباد، خیابان پاسداران، بوستان پنجم و دروس نشان داد که تمامی آبادیهای ناحیۀ تاریخی قصران دورهای درخشان از استقرار اقوام کهن و خلاقیتهای فرهنگی را پشت سر گذاردهاند. در فارسنامۀ ابن بلخی نیز، که مربوط به سالهای 500 تا 510 هجری قمریاست، از شهر تهران به دلیل انارهای مرغوبش یاد شدهاست. اگرچه در آثار مکتوب کهن از تهران پیش از اسلام نام برده نشدهاست اما حفاریهای باستان شناسی 1321ش در روستای دروس شمیران نشان میدهد که در این ناحیه، در هزارۀ دوم پیش از میلاد، مردمی متمدن زندگی کردهاند. تهران در قدیم روستایی نسبتاً بزرگ بود که بین شهر بزرگ و معروف آن زمان، شهر ری و کوهپایههای البرز قرار داشت. نخستین بار نام آن در ذکر زندگی نامۀ ابوعبدالله حافظ تهرانی، متولد 184ش، آمدهاست. پس از حملۀ مغولان به ری و تخریب این شهر، تهران بیش از پیش رشد یافت و عدهای از اهالی آوارۀ ری را نیز در خود جای داد و وسعتش در آن دوران به 106 هکتار رسیده بود.
در 805ه ق/ 1404م، کلاویخو، سفیر پادشاه کاستیل، در راه سمرقند و به قصد دیدار با امیر تیمور گورکانی، از تهران گذر میکند. به گفتۀ او: «... تهران شهری است بسیار بزرگ بدون دیوار و بارو. منزلگاهی است بسیار لذت بخش با تمام وسایل راحتی. میگویند هوایش برای سلامتی خوب نیست و تابستان هایش بسیار گرم ست...».
این منطقه در زمان سلسلۀ صفوی به علت آنکه بقعۀ سید حمزه، جد اعلای صفویه، در نزدیکی حرم شاهزاده عبدالعظیم قرار داشت و تهران نیز دارای باغهای خوش آب و هوا بود مورد توجه قرار گرفت.
نخستین بار، شاه طهماسب اول صفوی در 916ش هنگام گذر از تهران باغ و بوستان فراوان این شهر را پسندید و دستور داد تا بارو و خندقی به دورش بکشند این بارو، که 114 برج به عدد سورههای قرآن و چهار دروازه رو به چهار سوی دنیای پیرامون داشت، از شمال به میدان توپخانه و خیابان سپه کنونی، از جنوب به خیابان مولوی، از شرق به خیابان ری و از غرب به خیابان وحدت اسلامی کنونی (شاهپور) محدود میشد. مساحت تهران در این دوران به 440 هکتار می رسید. در دورۀ شاه عباس اول (966 ـ 1007ش) پل، کاخ و کاروان سراهای زیادی بنا شد.در بخش شمالی، برج و باروی شاه طهماسبی، چهارباغ و چنارستانی ساخته شد که بعدها دورش را دیواری کشیدند و به صورت کاخ (کاخ گلستان) و مقر حکومتی درآوردند.
کریمخان زند به مدت 4 سال تهران را مرکز حکومت خود قرار داد و در محوطۀ ارگ بناهای جدیدی احداث نمود.
شکل گیری خلیفه گری ارمنیان تهران
در 1249ش /1870م سه تن از ارمنیان عثمانی، که درتهران اقامت داشتند، اقدام به تشکیل انجمن دانش دوستان کردند که هدف آن تأسیس مدرسه ای برای ارمنیان بود. آنان در همان سال اولین کلاس را در یکی از اتاق های کلیسای گئورگ مقدس، درمحلۀ دروازه قزوین، دایر کردند. این کلاس سنگ بنای مدرسۀ هایکازیان بود که بعدها با نام دبیرستان پسران کوشش ـ داویدیان و در کنار آن، دبیرستان دختران کوشش ـ مریم در خدمت آموزش نوجوانان و جوانان ارمنی قرارگرفت.[6]
با تأسیس ادارۀ ثبت اسناد و املاک کشور و در ذیل آن ادارۀ آمار، همۀ مردم ایران ملزم به ثبت تاریخ تولد، ازدواج، طلاق و مرگ در دفاتر مربوط شدند. به همین منظور، دفتری در کنار کلیسای گئورگ مقدس تهران تأسیس شد. اعضای تشکیل دهندۀ این دفتر عبارت بودند از دکتر جیمز گرینفیلد،[7] ژوزف برناردی و فرد دیگری به نام هاروتیون. مسئولیت این دفتر نیز به فردی به نام سروپ ماهِدسی پطروسیان سپرده شد. به این ترتیب، هستۀ اصلی رهبری جامعۀ ارمنیان تهران شکل گرفت.
با توجه به اینکه در دورۀ رضاشاه خلیفۀ ارمنیان اصفهان به دستور تیمور تاش از کشور اخراج شده بود تا 1320ش/ 1941م در ایران تنها یک رهبر دینی ارمنی وجود داشت و آن اسقف اعظم شادروان نِرسِس ملیک تانگیان، خلیفۀ ارمنیان آذربایجان، بود. با افزایش جمعیت ارمنیان تهران، نیاز به ساز وکارهای اداری و حقوقی نیز بیشتر احساس می شد. از این رو، به اهتمام دکتر گرینفیلد و برخی از چهره های اجتماعی تهران، قوانین مرتبط با احوال شخصیۀ ارمنیان گریگوری (مُرسَلی) تدوین و پس از تأیید اسقف اعظم ملیک تانگیان با عنوان «احوال شخصیه و حقوق ارامنه، طبق قواعد و عادات مذهبی ارامنۀ گریگوری و با رعایت قوانین کشور، مختص ارامنۀ ایران» به انضمام نامۀ اسقف نِرسِس ملیک تانگیان، در 5 آبان 1317ش، تحت شمارۀ 751 تقدیم وزارت دادگستری شد. ضمائم تکمیلی نیز در 1323ش به آن وزارتخانه تحویل داده شد.
مجلس شورای ملی وقت نیز در همان سال آن را به صورت مادۀ واحده تصویب و برای اجرا به همۀ شهرستان ها ابلاغ کرد. پس از ابلاغ این قانون، دفاتر شمارۀ 41 و 83 ثبت اسناد برای ثبت تولد، ازدواج، طلاق و مرگ در کلیسای گئورگ مقدس مستقر شدند. این دفاتر بعدها به کلیسای مریم مقدس و سپس، کلیسای سرکیس مقدس در مقر شورای خلیفه گری ارمنیان تهران انتقال یافتند.
با گسترش جغرافیایی شهر، ارمنیان ساكن تهران به تدریج به مناطق شمالی تر نقل مکان کردند. در دهۀ 1310 ـ 1320ش بیشتر ارمنیان متعلق به طبقۀ تحصیل کرده در محدودۀ خیابان های سعدی، نادری (جمهوری اسلامی)، لاله زار، فردوسی، منوچهری و خیابان های مجاور آن متمرکز شده بودند. در آن سال ها، بر اساس آمار موجود حداکثر چهل هزار ارمنی در پایتخت ساکن بودند. در همین زمان، ارمنیانی نیز از روستاهای حوالی شهر های اراک و کلیبر (واقع در استان آذربایجان شرقی) برای یافتن شغل، به طور پراکنده، به تهران می آمدند و پایتخت نشین می شدند.
در چنین شرایطی، بی تردید ایجاد ساز و کاری برای ادارۀ امور دینی و اجتماعی ارمنیان تهران لازم بود. از این رو، افراد سرشناس جامعه، مدیران مدارس و سازمان های مردم نهاد و خیریۀ ارمنیان به فکر ایجاد مرکزیتی برای رسیدگی به امور گوناگون ارمنیان پایتخت افتادند و سر انجام، این اندیشه با تأسیس نهادی با عنوان شورای جامعه جامۀ عمل پوشید.در 1324ش/1945م جامعۀ ارمنی تهران، كه تا آن هنگام وابسته به حوزۀ خلیفه گری ارمنیان ایران و هندوستان (حوزۀ جلفای اصفهان) بود، از حوزۀ یاد شده جدا و به حوزه ای مستقل، به نام حوزۀ خلیفه گری ارمنیان تهران، تبدیل شد.
حوزۀ خلیفه گری ارمنیان تهران در ابتدا به طور موقت و بنا به دستور حوزۀ دینی اجمیادزین سازماندهی و اسقف واهان گوستانیان در سمت خلیفه به تهران اعزام شد. وی پس از مدتی به جلفای اصفهان انتقال یافت و به جای او روحانی دیگری به نام اسقف روبن درامبیان به سمت خلیفۀ ارمنیان تهران منصوب شد که تا آذر 1328ش / دسامبر 1949م در این سمت باقی ماند.پس از عزل وی نیز مسند خلافت یا رهبری دینی ارمنیان تهران مدتی به پیشوای دینی پیشین، کشیش ارشد هوانس هاجیان سپرده شد، که فردی وارسته و دیندار بود.
پس از این تحولات، مجمع نمایندگان خلیفه گری ارمنیان تهران، در جلسه ای که در 7 اسفند 1336ش / 26 فوریۀ 1958م برگزار شد، با بررسی وضعیت نابسامان موجود و ملاحظات مربوط به منافع جامعۀ ارمنیان، تصمیم به پیوستن به حوزۀ دینی كیلیكیه (سیلیسی)[8] لبنانگرفت و در 10 فروردین 1337ش /30 مارس 1958م مراتب به اطلاع جاثلیق[9] زاره اول، پیشوای دینی این حوزه، رسانده شد. در 3 اردیبهشت 1337ش / 23 آوریل 1958م عالی جناب جاثلیق زاره اول طی نامه ای رسمی اعلام داشتند که تقاضای جامعۀ ارمنیان تهران مورد پذیرش واقع شده و ایشان رهبری این جامعه را بر عهده می گیرند.
پس از تهران، مجمع نمایندگان خلیفه گری ارمنیان اصفهان و جنوب و مجمع نمایندگان خلیفه گری ارمنیان آذربایجان نیز در جلساتی که به ترتیب در 21 تیر 1337ش / 12 جولای 1958م و 1 ـ 6 آبان 1337ش / 23 ـ 28 اکتبر 1958م برگزار کردند تقاضانامه های مشابهی، برای جاثلیق ارسال داشتند که این درخواست ها نیز مورد پذیرش ایشان قرار گرفت. با توجه به پذیرش رهبری دینی سه جامعۀ ارمنیان تهران، اصفهان و جنوب و آذربایجان جاثلیق زاره اول، در 13 آذر 1337ش / 4 دسامبر 1958م، اسقف اعظم خورِن را در مقام نمایندۀ رسمی خود برای بررسی وضعیت به تهران، اصفهان و تبریز گسیل داشتند.
سه سال پس از سازماندهی حوزۀ خلیفه گری ارمنیان تهران، اعضای شورای خلیفه گری ارمنیان انتخاب شدند. سپس، ساختمان كوچكی در کنار كلیسای مریم مقدس برای خلیفه گری ارمنیان تهران بنا شد.
سر انجام، در 11 دی 1338ش / 1 ژانویۀ 1960م اسقف آرداك مانوكیان به تهران آمدند و سمت خلیفه گری ارمنیان تهران را تا هنگام مرگ (23 مهر 1378ش / 15 اكتبر 1999م) بر عهده داشتند. پس از ایشان، اسقف اعظم سبوه سرکیسیان عهده دار خلافت این حوزه شدند که تا به امروز نیز این سمت را برعهده دارند.
احداث ساختمان خلیفه گری
در ابتدا، مقر خلیفه گری ارمنیان تهران و محل سکونت خلیفه با کمترین امکانات در ساختمانی کوچک در کنار کلیسای مریم مقدس واقع بود. این ساختمان در 1331ش/ 1953م و با کمک مالی انجمن زنان ارمنی دوستدار کلیسا ساخته شده بود.
برای بنای ساختمان خلیفه گری و کلیسایی در کنار آن، که مورد نیاز ارمنیان تهران بود، در 31 اردیبهشت 1343ش/ 21 مه 1964م، زمینی به مساحت 2350 متر مربع در خیابان کریم خان زند (که در آن زمان خیابان جدیدالتأسیس نامیده می شد)، نبش خیابان ویلا، از فردی به نام فرهاد فیروزگر خریداری و مبلغ آن در سه قسط به فروشنده پرداخت و سند رسمی آن در 16 مهر 1347ش/ 8 اکتبر 1968م صادر شد.
قرارداد احداث ساختمان خلیفه گری بین واهرام داویت خانیان (نمایندۀ خلیفه گری) و گریگور مارکاریان (سازنده) در تاریخ 25 آذر 1347ش/ 16 دسامبر 1968م منعقد و ساخت آن بلافاصله شروع شد.
هزینۀ ساخت بنای خلیفه گری را مارکار سرکیسیان به یادبود همسر مرحوم خود، بانو خانوم سرکیسیان، تقبل کرد و پس از درگذشت او، هزینۀ ساخت را فرزندان وی، وازگِن و گورگِن سرکیسیان، بر عهده گرفتند. عملیات احداث ساختمان خلیفه گری در 1350ش/1971م به پایان رسید و ساختمان به نام گریگور نارکاتسی نام گذاری شد.
فرزندان مرحوم سرکیسیان همچنین هزینۀ ساخت کلیسا را به یادبود پدرشان تقبل کردند که در 9 اردیبهشت 1352ش / 29 آوریل 1973م به دست جاثلیق خورن اول، پیشوای دینی ارمنیان حوزۀ عالی کیلیکیه (سیلیسی) و با حضور مقامات دولتی گشایش یافت.[10]
ضمن ساخت کلیسا بنای یادبود قتل عام ارمنیان نیز به دست هنرمند سنگ تراش، توماس خواجون، ساخته و چند روز پس از افتتاح کلیسا به دست جاثلیق خورن اول متبرک شد.هزینۀ ساخت بنای یادبود را یکی از خیران تهرانی به نام آرسن در هاکوپیان، به یاد والدین مرحوم خود، تقبل کرد.
درجوار ساختمان خلیفه گری، فروشگاه كتابی به هزینۀ خانوادۀ ماناسریان، به یاد والدینشان، ساخته شده است كه به عرضۀ انتشارات شورای خلیفه گری وكتاب های مذهبی و اخلاقی اختصاص دارد.
ساختار و کارکرد خلیفه گری ارمنیان تهران و نهادهای وابستۀ آن
برای تبیین ساختار و کارکرد خلیفه گری های حوزه های گوناگون جوامع ارمنیان جهان و از جمله خلیفه گری ارمنیان تهران، به ناچار باید نگاهی به تاریخ ارمنستان و همچنین، کلیسای مُرسَلی (حواری) ملی ارمنیان داشته باشیم که ارتباطی تنگاتنگ با شکل گیری جوامع گوناگون ارمنیان دارند.
نخستین مرکز دینی ارمنیان، در دیر تادئوس قدیس، در 52م در نزدیکی دشت چالدران شهرستان ماکو بنا نهاده شد. پس از پذیرش رسمی مسیحیت در ارمنستان (301م)، به دستور پادشاه وقت مركز دینی اجمیادزین در شهر واقارشاباد ساخته شد. اجمیادزین به معنای محل هبوط حضرت عیسی مسیح است كه بعدها شهر واقارشاباد به این نام خوانده شد و بنابر روایت، محل ساخت كلیسا بر اساس خواب گریگور روشنگر(لوساووریچ)، نخستین جاثلیق كلیسای ارمنی، تعیین شد. وی در خواب دیده بود كه حضرت عیسی مسیح بر آن محل پای نهاده است.
در سده های بعد، مركز دینی ارمنیان، به دلیل رخدادهای سیاسی و تاریخی، به نقاط دیگری انتقال یافت. با استقرار حكومت پادشاهان ارمنی در كیلیكیه (سیلیسی) مرکز دینی ارمنیان نیز به كیلیكیه، درجنوب ترکیۀ کنونی، منتقل شد. پس از سقوط حکومت کیلیکیه (1375م)،[11] ادامۀ حضور این مركز دینی در آن منطقه بسیار دشوار شد. در 1441م، باردیگر مركز دینی ارمنیان در واقارشاباد (اجمیادزین) مستقر و به نام حوزۀ عالی دینی كل ارمنیان شناخته شد اما مركز دینی كیلیكیه، كه در شهر سیس مستقر بود، با تحمل همۀ ناملایمات همچنان به موجودیت خود ادامه داد. در پی نژادکشی ارمنیان به دست حکومت عثمانی در 1915م و تخلیۀ کیلیکیه از جمعیت ارمنی مرکز دینی کیلیکیه نیز در 1921م ناچار به ترک مقر خود شد و سرانجام، در1930م در روستای آنتیلیاس در لبنان استقرار یافت.
پس از انقراض حكومت هایی که امور سیاسی و اجتماعی ارمنیان را در قالب نهادهای دولتی بر عهده داشتند کلیسا و نهادهای برخاسته از آن مسئولیت امور ارمنیان را، از احوال شخصیه گرفته تا قضاوت و رهبری جامعه، بر عهده گرفتند. حاکمیتنهادهای کلیسایی تا 1918م، که جمهوری نخست ارمنستان شکل گرفت، ادامه داشت و تا به امروز نیز در کلیۀ نقاط جهان، جز ارمنستان، همچنان بر عهدۀ کلیساست. این ساختار ریشه در فرهنگ، تاریخ، سنت ها و آموزه های دینی کلیسای مُرسَلی ارمنی[12] دارد و برگرفته از آیین های قومی و دینی است و جوامع ارمنی دنیا چندین قرن است که براساس این ساختار به خوبی رهبری شده اند.
نهادهایی که ادارۀ امور جوامع ارمنیان را بر عهده دارند شوراهای خلیفه گری نامیده می شوند. اعضای این شوراها در هر منطقه از سوی جامعۀ ارمنی همان منطقه انتخاب می شوند و در واقع، کانون مشاورۀ راهبردی و تصمیم گیری دربارۀ امور آن جامعه هستند. شوراهای خلیفه گری از نظر جغرافیایی و پیشینۀ تاریخی به یكی از دو حوزۀ دینی یادشده وابسته اند. بخشی تحت نظر حوزۀ عالی کل ارمنیان (با مرکزیت اجمیادزین در ارمنستان) و بخشی دیگر تحت رهبری حوزۀ عالی كیلیكیه (سیلیسی ـ با مرکزیت آنتیلیاس در لبنان) قرار دارند.
ساختار کلیسای ارمنی
همان گونه که اشاره کردیم تقریباً تمامی قوانین و اصول مدنی جامعۀ ارمنیان آمیزه ای از اعتقادت و آموزه های دینی از یک سو و سنت ها و معتقدات متداول قومی از سوی دیگر است؛ به عبارت دیگر، رسوم و سنت های قومی و ملی، به شدت، در قوانین و آیین های کلیسایی و بالعکس تأثیرگذار بوده است، قوانینی که با پذیرش مسیحیت در ارمنستان، به دست گریگور لوساووریچ، نخستین جاثلیق کلیسای ارمنی، تدوین و طی دوران های گوناگون، تحت نظر روحانیان بلند مرتبه، در اثر اضافات و تصحیحات گوناگون صیقل یافته و به روز شده اند.
هنگامی که از کلیسای ارمنی سخن می گوییم مقصود ساختاری است که چگونگی ارتباطات دینی و دنیوی و نظام اداری ـ دینی جامعۀ ارمنیان را تبیین می کند. در کلیسای ارمنی، مردم صرفاً مؤمنان به کلیسا نیستند بلکه در اموری که بر اساس آیین های کلیسایی مجوز آنها صادر شده نقشی فعال دارند. درواقع، مردم در کلیسا نیروهای صاحب حق تلقی می شوند و این ذی حق بودن و شرکت فعال، به ویژه، در سازمان اداری کلیسا جلوه گر است.
در بیان ویژگی های کلیسای ارمنی اولین موضوعی كه جلب توجه می کند جنبۀ ملی آن است به این معنا که کلیسای ارمنی صرفاً ویژۀ ارمنیان است و تنها افرادی که از پدر و مادری ارمنی زاده شده اند می توانند به انجام آیین ها و رسوم آن مانند غسل تعمید، ازدواج، عشای ربانی، اعتراف، توبه، بخشش و ... بپردازند و این کلیسا تبلیغاتی برای غیر ارمنیان ندارد.
کلیسای ارمنی کلیسای مُرسَلی نیز نامیده می شود. این کلیسا به این دلیل مُرسَلی نامیده می شود که بنای اعتقادی آن را در سال 52م حضرت تادئوس قدیس، یکی از دوازده رسول (حواری) حضرت عیسی مسیح، بنیان نهاد. آن حضرت، که برای تبشیر مسیحیت به ارمنستان گسیل شده بود، به دست حاکم زرتشتی آن دیار به شهادت رسید و بعدها، بر روی مزار وی کلیسایی به نام او در نزدیکی دشت چالدران در استان آذربایجان غربی ساخته شد که به قره کلیسا یا کاراکلیسا شهرت دارد.
کلیسای ارمنی همچنین کلیسایی مردمی است به این معنا که تمامی نهادهای کلیسایی و اداری آن براساس رأی مردم پایه گذاری شده و این موضوع سبب تماس مستقیم و ارتباط عملی مردم با کلیسا می شود. نقش مردم در ادارۀ امور کلیسایی تا آنجاست که بر اساس آئین نامۀ کلیسایی حتی عزل و نصب بالاترین مقام دینی حوزۀ کلیسایی از طریق مجمع نمایندگان خلیفه گری صورت می پذیرد که اعضای آن از سوی مردم انتخاب می شوند .ساختارهایی كه با عنوان خلیفه گری در جوامع ارمنیان فعالیت دارند به خوبی مردمی بودن سازمان کلیسایی ارمنی را متجلی می سازند.
خلیفه گری های ارمنیان ایران
در نقاط مختلف جهان، خلیفه گری ها، که بخشی از ساختار کلیسایی ـ اجتماعی جوامع ارمنیان هستند، از لحاظ اداری و سازمانی (و نه اعتقادی) به یکی از حوزه های عالی اجمیادزین در ارمنستان یا حوزۀ عالی كیلیكیه (سیلیسی) درآنتیلیاس لبنان وابسته اند. در ایران نیز، همان گونه که پیش تر گفتیم، برای رهبری دینی ارمنیان سه خلیفه گری وجود دارد که هر سۀ آنها از لحاظ سازمانی به حوزۀ عالی كیلیكیه (سیلیسی) در لبنان وابسته اند. این خلیفه گری ها عبارت اند از: 1. خلیفه گری ارمنیان تهران و شمال ایران، با مرکزیت تهران؛ 2. خلیفه گری ارمنیان اصفهان و جنوب ایران، با مرکزیت جلفای اصفهان؛ 3. خلیفه گری ارمنیان آذربایجان، با مرکزیت تبریز.
خلیفه گری ها، بنابر وظایف تعریف شده در آیین نامۀ خلیفه گری کلیسای مُرسَلی ارمنی، مسئولیت دینی، حقوقی و عمومی جامعۀ ارمنیان حوزۀ خود را بر عهده دارند و برای ادارۀ امور خود هیئت هایی را از بین مردم همان حوزه انتخاب یا منصوب می کنند. این هیئت ها به امور آموزشی، دعاوی خانوادگی، مسائل دینی، احداث و نگهداری مدارس، كلیساها و آرامستان ها (قبرستان ها)، كمك به نیازمندان، نظارت بر خانه های سالمندان و دیگر امور مرتبط با جامعۀ ارمنیان رسیدگی می كنند.
یکی ازمهم ترین وظایف خلیفه گری ها رسیدگی به امور مربوط به احوال شخصیۀ ارمنیان شامل ازدواج، طلاق، حضانت، فرزندخواندگی، ارث و مانند آن است. بر اساس قوانین مدنی ایران احکام مرتبط با احوال شخصیۀ ارمنیان، که از سوی خلیفه گری ارمنیان صادر و به تأیید هیئت کارشناسی و اسقف اعظم می رسد، برای مراجع قانونی کشور لازم الاجراست.
مجمع نمایندگان خلیفه گری
مجمع نمایندگان خلیفه گری هر چهار سال یک بار با رأی مستقیم مردم حوزه های گوناگون زیر پوشش خلیفه گری انتخاب می شود و عالی ترین مرجع قانون گذاری و تصمیم گیری خلیفه گری است و وظایف انتخاب شورای خلیفه گری و هیئت حسابرسی و تأیید و تصویب مصوبات شورای خلیفه گری را بر عهده دارد. بر اساس آیین نامۀ موجود، یک هفتم از کل نمایندگان مجمع باید روحانی باشند. این مجمع سالی یک بار، ترجیحاً در آوریل، برای استماع گزارش سالانۀ شورای خلیفه گری و هیئت حسابرسی تشکیل جلسه می دهد. همچنین، می تواند بنابه درخواست کتبی هیئت رئیسه، شورای خلیفه گری، هیئت حسابرسی یا یک چهارم کل نمایندگان مجمع جلسات فوق العاده داشته باشد.
پیشوای دینی ارمنیان حوزۀ خلیفه گری
پیشوای دینی یا خلیفۀ ارمنیان رهبر دینی حوزه است و از طرف مجمع نمایندگان و بدون محدودیت زمانی انتخاب می شود و بر همۀ نهادهای خلیفه گری و هیئت های وابسته نظارت دارد.
برای انتخاب پیشوای دینی یا خلیفه، به درخواست مجمع نمایندگان آن حوزه، حوزۀ عالی كیلیكیه (سیلیسی) فهرستی شامل دست کم سه روحانی ارائه می دهد و مجمع نمایندگان یکی را از میان آنان انتخاب می کند. خلیفه تنها با حکم و تنفیذ جاثلیق می تواند خود را رهبر دینی حوزۀ مربوط بخواند.
شورای خلیفه گری
اعضای شورای خلیفه گری، با رأی مجمع نمایندگان، از میان نمایندگان مجمع یا افراد خارج از آن به مدت دو سال انتخاب می شوند. این شورا عالی ترین نهاد اجرایی حوزۀ خلیفه گری است و بر امور کلیسایی، اجتماعی، ملی، آموزشی و همچنین، حسن اجرای مصوبات مجمع نمایندگان نظارت دارد و برای هریک آیین نامه های خاصی تدوین می کند. این شورا تنها مرجع ارتباطی بین جامعۀ ارمنیان و نهادهای دولتی است.
کلیۀ اموال منقول و غیر منقول، حساب های جاری یا سپرده در بانک ها و امتیازهای مدارس ملی ارمنیان، به منزلۀ مایملک و متعلقات خلیفه گری ارمنیان تهران، نزد نهادهای ذی ربط ثبت می شوند.
هیئت حسابرسی
این هیئت متشکل از نه تا یازده عضو است که از سوی مجمع نمایندگان خلیفه گری به مدت دو سال انتخاب می شود و وظیفۀ نظارت بر گردش مالی کلیۀ نهادهای حوزۀ خلیفه گری را بر عهده دارد.
شورای دینی
شورای خلیفه گری ارمنیان از سوی خلیفه (پیشوای دینی حوزۀ خلیفه گری) کلیۀ روحانیان حوزه را برای تشکیل مجمع روحانیان دعوت می کند. خلیفه ریاست این مجمع را بر عهده دارد. برای ادارۀ مجمع هیئت رئیسه ای متشکل از روحانیان انتخاب می شود. این جمع از میان اعضای خود هیئتی اجرایی را تحت عنوان شورای دینی انتخاب می کند. این شورا دارای پنج عضو روحانی است که به مدت دو سال انتخاب می شوند و به دعوت پیشوای دینی (خلیفه) از میان خود رئیس و نایب رئیس انتخاب می کند. اهم وظایف و اختیارات شورای دینی عبارت است از:
1. رسیدگی به امور دینی جامعه و امور روحانیان و اتخاذ تصمیمات مناسب
2. بررسی چگونگی برگزاری مراسم و آیین های کلیسایی و ایجاد وحدت در عملکرد
3. برگزاری همایش ها و گردهمایی ها به منظور ارتقای سطح دانش دینی و اجتماعی روحانیان.
شورای آموزشی
شورای آموزشی متشکل از نه تا سیزده تن از افراد آگاه به امور آموزشی و پرورشی است که از سوی شورای خلیفه گری به مدت دو سال انتخاب می شوند. مهم ترین وظایف شورای آموزشی عبارت است از:
1. نظارت کلی بر عملکرد امور آموزشی و پرورشی مدارس ارمنیان
2. نظارت نزدیک بر چگونگی آموزش دروس ارمنی مدارس به وسیله نمایندۀ شورا
3. ایجاد ارتباط با نهادهای ذی ربط در مورد مسائل آموزشی با آگاهی شورای خلیفه گری
4. تدوین کتاب های درسی ارمنی مورد نیاز مدارس
5. برگزاری برنامه های تحقیقاتی و امتحانات سالیانه برای دانش آموزان ارمنی مدارس به منظور ارزیابی سطح آموزشی دروس ارمنی و صدور كارنامه.
با توافق ادارۀ کل آموزش و پرورش منطقه، نمایندۀ شورای آموزشی خلیفه گری می تواند در جلسات انجمن های اولیا و مربیان مدارس ارمنیان شرکت کند.
در حال حاضر، شورای آموزشی به امور هفده مدرسه در مقاطع مختلف تحصیلی و چهار کودکستان رسیدگی می کند.
هیئت مرکزی کمک های سرانه
به منظور تأمین نیازهای مالی خلیفه گری افراد دارای درآمد جامعه به فراخور درآمد خود مبلغی را به منزلۀ کمک سرانه به خزانۀ خلیفه گری پرداخت می کنند.
شورای خلیفه گری، برای سامان دادن به چگونگی پرداخت های سرانه، هیئتی متشکل از پنج تا نه نفر را با عنوان هیئت مرکزی کمک های سرانه به مدت دو سال انتخاب می کند.
هیئت مرکزی کمک های سرانه می تواند برای گرد آوری کمک های مردمی هیئت های محله ای متشکل از افراد فعال و دلسوز هر محله تشکیل دهد و از خدمات آنها استفاده کند.
هیئت داوری
شورای خلیفه گری برای حل اختلافات خانوادگی یا دعاوی و امور مربوط به احوال شخصیۀ ارمنیان حوزۀ خود هیئتی را متشکل از پنج یا هفت تن از افراد روحانی و غیر روحانی انتخاب می کند که باید متأهل و بیش از چهل سال سن داشته باشند. دست کم یکی از اعضای این هیئت، صرف نظر از سن و وضعیت تأهل، باید حقوق دان باشد. ریاست این هیئت را خلیفه (پیشوای دینی حوزه) بر عهده دارد.
هیئت اقتصادی
برای بهبود وضعیت مالی حوزه و بهره وری بهتر از املاک و مستغلات متعلق به خلیفه گری، همچنین، بررسی راهبردهایی که منتج به سودآوری آنها می شود هیئتی متشکل از پنج یا هفت تن از افراد ماهر، کارشناس و آگاه در این موضوع به مدت دو سال انتخاب می شوند.
این هیئت مشاور اقتصادی شورای خلیفه گری به شمار می رود و برای بهبود درآمدهای شورای خلیفه گری، پیشنهادهای کارشناسانه ارائه می دهد.
هیئت فرهنگی
شورای خلیفه گری هیئتی پنج تا هفت نفره از افراد آگاه را در عرصه های فرهنگی به مدت دو سال منصوب می کند. از وظایف این هیئت ایجاد هماهنگی در فعالیت های فرهنگی حوزه و ارتقای سطح کیفی آنهاست. ایجاد ارتباط با انجمن های فرهنگی و باشگاه ها، برگزاری آیین های ویژۀ فرهنگی در سطح حوزه، تشویق دستگاه های فرهنگی و هنری ارمنیان حوزه و برگزاری همایش های فرهنگی از جمله وظایف هیئت فرهنگی است.
روابط عمومی
به منظور تنظیم چگونگی ارتباطات برون جامعه ای، تبلیغات و امور مربوط به انتشارات، شورای خلیفه گری هیئتی را متشکل از پنج تا هفت نفر منصوب می کند. ارتباط با دستگاه های دولتی و نشر مقالات و اخبار در رسانه ها بنابر درخواست شورای خلیفه گری و پیگیری اخبار و امور مربوط به رسانه ها از جمله وظایف این هیئت است.
هیئت امداد به نیازمندان
به منظور تشویق انفاق و کمک به همنوعان در جامعۀ ارمنیان و نیز انجام هماهنگی های لازم برای کمک رسانی به نیازمندان، شورای خلیفه گری نه تا سیزده تن از افراد ذی صلاح را به مدت دو سال در هیئت امداد به نیازمندان منصوب می کند. این هیئت با بررسی وضعیت نیازمندان جامعه و همچنین، با مراجعۀ حضوری برخی از نیازمندان پاره ای از نیازهای آنان را بر آورده می کند.
منابع مالی هیئت امداد به نیازمندان عبارت است از بودجۀ اختصاصی شورای خلیفه گری، مبالغ اهدایی افراد و مؤسسات یا نهادهای امدادرسانی، برنامه های درآمدزا و جمع آوری اعانات. این هیئت دارای آئین نامه اجرایی مخصوص به خود است و در پایان هر سال مالی، گزارش خود را تقدیم شورای خلیفه گری می کند.
هیئت سرپرستی آرامستان ها
برای رسیدگی به امور آرامستان های ارمنیان تهران شورای خلیفه گری هیئت پنج یا هفت نفره ای را به مدت دو سال منصوب می کند. وظایف این هیئت نظارت برنحوۀ ارائۀ خدمات از سوی کارکنان و افراد شاغل در آرامستان ها،ساماندهی محوطه و مقبره ها، ایجاد فضای سبز و تسهیلات بهداشتی،تأمین نیازهای مراجعان، نظارت بر ثبت دقیق مشخصات درگذشتگان در دفاتر، تهیۀ نقشۀ موقعیت مقبره ها و دیگر امور مرتبط است.
شوراهای کلیسایی
شورای خلیفه گری برای هریک از کلیساهای مُرسَلی ارمنیان هیئت های پنج تا نه نفره ای را متشکل از افراد آشنا به امور کلیسایی به مدت دو سال منصوب می کند. شوراها کشیش منطقه را برای شرکت در جلسات دعوت می کنند. شورای خلیفه گری برای ثبت اموال کلیساها، ازدواج ها، غسل تعمیدها ومرگ ها دفاتری رسمی را به این هیئت ها تحویل می دهد.
در سطح تهران تعداد هفت کلیسای دایر و یک کلیسای غیر دایر وجود دارد که هفت شورای کلیسایی ادارۀ امور آنها را بر عهده دارند.
مؤسسات عام المنفعه
برای رفع نیازهای درمانی و اجتماعی جامعۀ ارمنیان تهران شورای خلیفه گری اقدام به تأسیس درمانگاه های خیریه، نوانخانه ها، سراهای سالمندان و دیگر مراکز عام المنفعه و نظارت بر امور مؤسسات موجود می کند.
علاوه بر هیئت های یاد شده شورای خلیفه گری ارمنیان تهران دارای هیئت ها و کارگروه های دیگری نیز برای ادارۀ جوامع زیر پوشش خود است از قبیل:
ـ هیئت عمرانی، که به نگهداری و مرمت بناهای موجود و احداث بناهای جدید می پردازد
ـ هیئت رسیدگی به املاک و مستغلات
ـ هیئت نگهداری کلیساها
ـ بنیاد انتشاراتی یقیا بابومیان
ـ بنیاد کمک به دانشجویان که از سه بنیاد شاهوردیان، دکتر داویدیان و پانیریان تشکیل شده است. این بنیاد، با حمایت های مالی شورای خلیفه گری، به پرداخت کمک هزینۀ تحصیلی به دانشجویان نیازمند می پردازد.
امور مربوط به جوامع ارمنی شهرهای زیر پوشش خلیفه گری ارمنیان تهران از طریق هیئت ها و کارگروه هایی متشکل از افراد معتمد و آگاه محل اداره می شود. اعضای این هیئت ها زیرنظر شورای خلیفه گری و با رأی مردم انتخاب می شوند.
شهرهای زیر پوشش خلیفه گری ارمنیان تهران وشمال عبارت اند از: قزوین، رشت، انزلی، ساری، گرگان، مشهد، همدان، اراک و کرمانشاه.
خلیفه گری های ارمنیان در ایران نهادهایی رسمی هستند كه جوامع زیر پوشش خود را در نقاط گوناگون كشور اداره می كنند. اعضای مجامع نمایندگان، كه با رأی مردم انتخاب می شوند و اعضای شوراهای خلیفه گری و هیئت ها و كارگروه هایی كه از سوی شوراهای خلیفه گری برای امور اداری و اجرایی جامعۀ ارمنیان منصوب می شوند تماماً به طور افتخاری فعالیت می كنند و این گونه فعالیت ها را وظیفۀ ملی و اجتماعی خود می دانند.
تصویر عالی جناب آرام اول،
جاثلیق ارمنیان حوزۀ دینی کیلیکیه
بر دیوار تالار جلسات و اجتماعات ساختمان خلیفه گری
تصویر اسقف اعظم سبوه سرکیسیان،خ
لیفه ارمنیان تهران و شمال کشور ب
ر دیوار تالار جلسات و اجتماعات ساختمان خلیفه گری
کتیبۀ یادبود
بهره برداری از ساختمان خلیفه گری، 1971م
فروشگاه کتاب ماشتوتس، مجاور ساختمان خلیفه گری
نمای داخلی فروشگاه کتاب ماشتوتس
نمای کلی ساختمان خلیفه گری ورودی اصلی ساختمان خلیفه گری
نمایی از راهروی بخش اداری ساختمان خلیفه گری دفتر مدیر امور اداری خلیفه گری
دفتر ثبت ازدواج و طلاق
دفتر نمایندۀ ارمنیان تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی
اسقف اعظم آرداک مانوکیان
و گروهی از نخستین اعضای شوراهای خلیفه گری
اسقف اعظم آرداک مانوکیان و اعضای شورای خلیفه گری طی 1980-1985م
تالار جلسات و اجتماعات در طبقۀ دوم ساختمان خلیفه گری
.
پی نوشت ها:
1.مؤلف، مقالۀ حاضر را، که نمی تواند عاری از کاستی باشد، به قضاوت کارشناسان و محققان این حوزه می سپارد. بی تردید، اصلاح آن می تواند به روشن شدن برخی از نقاط تاریک جامعۀ ارمنیان تهران کمک کند.
2. دایرۀ المعارف جامع ارمنستان، ج4، ص451.
Artzen3. 4.Mateos Urhayetsi
وقایع نگار قرن دوازدهم میلادی که حوادث مربوط به سده های دهم تا دوازدهم میلادی، به خصوص دوران سلجوقیان و حملات و فتوحات آنان را، که همزمان با سال های عمرش بوده ،ثبت کرده است.
5. دکتر آندرانیک سیمونی ، «تبار شناسی ارامنۀ ایران»، (vista.ir).
6. برای اطلاعات بیشتر در مورد این دبیرستان ها ر.ک: آرا آوانسیان، «از مدرسۀ هایکازیان تا دبیرستان پسرانۀ کوشش ـ داویدیان و دخترانۀ کوشش ـ مریم»، پیمان، ش66 (زمستان 1392): 44 ـ 58.
7.James Greenfield (1870-1939)
فعال اجتماعی ارمنی، متولد تهران. وی دانش آموختۀ رشته های حقوق و اقتصاد از دانشگاه لایپزیک آلمان بود. گرینفیلد در برلین، پس از آشنایی با هوانس لپسیوس، به فعالیت در زمینۀ موضوعات مربوط به ارمنیان علاقه مند شد. او از 1920م در مقام نمایندۀ دولت جمهوری ارمنستان در برلین منصوب شد. گرینفیلد از رهبران جامعۀ ارمنیان آلمان بود. او در سال های پایانی عمر خود به تهران بازگشت و به فعالیت های اجتماعی پرداخت.
Catholicossate of the Great House of Cilicia8.
9. جاثلیق معرب واژۀ کاتولیکوس و عنوان عالی ترین مقام کلیسای مُرسَلی ارمنی است.
10. برای اطلاعات بیشتر در مورد این کلیسا به مقاله ای که در همین شماره از فصلنامه به چاپ رسیده است با مشخصات زیر مراجعه فرمایید:شاهن هوسپیان، «تاریخچه و معماری کلیسای سرکیس مقدس»، پیمان، ش69 (پاییز 1393): 10 ـ 18.
11. آشوت سرکیسیان و آرارات هاکوپیان، تاریخ ارمنستان (ایروان: بی نا، 2004).
Armenian Apostolic Churc12.
.
منابع:
آوانسیان، آرا.«از مدرسۀ هایگازیان تا دبیرستان پسرانۀ کوشش ـ داویدیان و دخترانۀ کوشش ـ مریم». پیمان. ش66 . زمستان 1392: 44 ـ 58.
دایرۀالمعارف جامع ارمنستان، ج4، ص451.
سرکیسیان، آشوت ؛ هاکوپیان، آرارات. تاریخ ارمنستان. ایروان: بینا، 2004.
سیمونی، آندرانیک. «تبار شناسی ارامنۀ ایران»، (vista.ir).